ارتباط قیام امام حسین و اقامه نماز
نماز، عالیترین جلوه شکوه بندگیست در مقابل معبود. نماز، لبیک گفتن به دعوت خداوند است. محبوبِ معشوقِ عاشقی که بندهاش را ندا میدهد که: «بیا با من سخن بگو» و این دعوت نمایانگر چه میتواند باشد به جز عشق خالق به مخلوق؟ و چه سعادتمند است بندهای که دعوت حق را لبیک گوید و عاشقانه و عارفانه به نماز بایستد. آن بنده ی سعید کیست به جز حسین(علیه السلام) که شوق نماز در همه حال و برافروختگی درونش را به آرامشی الهی متصل میکند. شوق همکلامی با معبود در نماز، به حدی در حسین (علیه السلام) جلوه میکند که جنگی را که قرار بود در روز نهم محرم در بگیرد با چندین بار گفتگو و پیغام و پسغام به روز بعد موکول میکند. فقط و فقط برای اینکه بتواند نماز بگذارد و از این عیش مستفیض شود. حسینی که آغاز حرکتش برای قیام، با نماز شروع شد و با نماز به پایان رسید. برای درک « ارتباط قیام امام حسین( علیه السلام) و اقامه نماز» با ما همراه باشید.
ارتباط قیام امام حسین و اقامه نماز
نماز و اهل بیت (علیهم السلام ) الفتی دیرینه دارند. چه بسیار شنیدهایم از عاشقانههای نماز علی (علیه السلام )، از سجدههای طولانی سجاد( علیه السلام)، نمازهای ملکوتی نیمه شبهای فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) و از نماز ظهر عاشورا…
نمازی در اوج عشق، در میدان نبرد با سفاکان و خونخواران اموی، نماز قبل از عروج که به سان شربت شهادت روح و روان قائمانش را جلا بخشید. این همه شور و عشق را، در چه کسی به جز از علی و اولاد علی(علیه السلام) میتوان دید.
« به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را»
جز حسین (علیه السلام ) که میتواند حتی بر سر نیزه هم نماز بخواند؟
اصالت قیام سیدالشهدا بر پایه نماز بود. کوفیان که با نماز علی(علیه السلام) آشنا بودند، تاب نماز مستانه یزید را نیاوردند و طی نامهای بلند بالا که به مهر و امضای سران کوفه رسیده بود، از حسین بن علی(علیه السلام) دعوت کردند که به کوفه بیاید و آنها را از شر یزید و اعمالش برهاند. چرا که یزید شریعت را به سخره گرفته و نماز را درباری کرده است. ما اکراه داریم در نمازهای جمعه و جماعتی که یزید امامت میکند شرکت کنیم. این شد که حسین (علیه السلام) که از بیعت با والی مدینه( ولید) استنکاف کرده بود، عزم کوفه کرد. در آخرین شب اقامتش در مدینه، نیمه شب به مسجد النبی آمد تا با جد بزرگوارش، رسول خدا (صلوات الله علیه ) وداع گوید. اما پس از نماز در حال سجده، به خواب رفت و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دید که او را به سینه فشرده و خبر شهادتش را به او میدهد. [۱]
آگاه سازی مسلمانان، از نماز تا نماز
امام حسین ( علیه السلام) به قصد حج، از مدینه خارج شد و به همراه کاروان و اهل بیت خود رهسپار مکه شد. زائر مسجدالحرام، از هر وقتی برای افشاگری علیه یزید بهره میجست. ملاقاتها، سخنرانیها، خطبهها و… با تمام توان برای احیای دین تلاش میکرد. در سخنرانیهای بعد از نماز از فساد دستگاه خلافت پرده برمیداشت و مسلمین را دعوت به احیای دین میفرمود. اصلاً همه برنامهریزیهای مبارزانهاش بر مبنای اوقات نماز بود. همین امر، محوریت نماز را در عملکرد سیدالشهدا (علیه السلام ) گواه است.
در مسیر مکه تا کوفه، در هر نوبتِ نماز با همراهان و یاران خود به سخن مینشست و اشتیاق خود را به دیگران نیز تسری میداد. حتی در مقابله با دشمن، اولویت با نماز بود. چنانچه وقتی لشکریان حر بن یزید ریاحی در مقابل سپاه اندک ایشان قرار گرفتند، به مؤذن خود فرمود: «اذان بگو». باور داشت که اذان، مهیا شدن برای میهمانی ملکوت است. از معنویت حاکم شده بهره جست و حر را موعظه کرد. سپس خطاب به او فرمود: «با یاران خود نماز میخوانی؟» حر در جواب آن حضرت گفت:« نه! به شما اقتدا کرده نماز میگذاریم»[۲] و آن شد که باید! جناب حر با یارانش به سپاه اباعبدالله پیوست و اولین شهید قیام حسین ( علیه السلام) شد. این مسیر، نجات یافتگان دیگری نیز داشت. «زهیر بن قین» که خود را از جهاد و جنگ و ظلم ستیزی بازنشسته کرده بود، در یکی از همین نمازگاهها به قافله عشق پیوست و نامش را در زمره یاران حسین( علیه السلام ) به ثبت رسانید.
تغییر تاریخ به خاطر نماز
پس از تنگ کردن محاصره بر امام حسین ( علیه السلام ) و یارانشان، لشکر عمر سعد به تحریک شمر و امثالهم، تصمیم به آغاز جنگ و ختم قائله گرفتند. در سپاه یزید شلوغی افتاده بود. گرد و خاک و شیهه اسبان به هوا بلند شد. امام حسین( علیه السلام)، به حضرت عباس(علیه السلام ) مأموریت داد تا علت را جویا شود و سر از کار سپاهیان دشمن درآورد.
عباس بن علی(علیه السلام) پس از اطلاع از موضوع، به نزد برادر بازگشت و خبر از آغاز جنگ داد:« میگویند یا باید با یزید بیعت کنی یا آماده جنگ باش» امام حسین (علیه السلام ) برادر را در آغوش گرفت و فرمود:«به خدا که زیر بار بیعت با یزید نخواهم رفت. به نزد آنان برگرد و تلاش کن تا جنگ را به فردا موکول کنی تا امشب را به نماز و راز و نیاز با خدا بپردازیم. فقط خدا آگاه است از میزان علاقهام به نماز و دعا و استغفار»[۳]
نماز شب عاشورا
گفتگوی عباس بن علی (علیه السلام ) در دل سیاه عمر سعد اثر کرد. جنگ به روز دهم موکول شد. صحبتهای امام با همراهان پس از نماز شب عاشورا، عدهای را از همراهی قافله عشق محروم کرد و عدهای را به آن افزود. آنان که عذری داشتند و یا حق الناسی بر ذمه، در تاریکی شب، با چشمانی اشکبار، از والاترین مردمان روزگار، وداع کردند و راهی دنیای پرآشوب گشتند. در عوض کسانی که دلهایشان پذیرای پرتو روشنی بخش الحان خدایی حسین (علیه السلام) شده بود به خیل عشاق پیوستند. روایت شده که تعداد ۳۲ نفر از لشکر عمر سعد از سپاه ظلم گریخته و به جمع یاران اباعبدالله ( علیه السلام) پیوستند. [۴]
نماز، نبرد، شهادت
روز دهم عاشورای سال ۶۱ هجری فرا رسید. سپاه بیشمار یزید به فرماندهی عمر سعد در مقابل سپاه اندک حسین بن علی(علیه السلام) صف کشیده بود. اما آرامش حسین(علیه السلام) را کسی نداشت. دلی که مملو از عشق به معبود است دیگر جایی برای احساسات دیگر ندارد. ترس و خشم و دلهره و اضطراب و… احساساتی بیگانه بودند با وجود شریفی که روح خداییش را با نماز و نیایش متصل میکرد به معبود بیهمتا. چنان عاشقانه، منتظر لقای پروردگارش بود که اذان صبح و ظهر عاشورا را خودش خواند.
به فرموده خودِ آن حضرت، نماز را برای ادای تکلیف نمیخواند بلکه نماز را دوست داشت. آنقدر که در روز عاشورا، در صحرای کربلا و در میانه محشر کبری، نماز ظهر عاشورا را به جای آورد. کربلاییان،ا ذان آخر را با بانگ حسین (علیه السلام ) شنیدند و مهیای نماز شدند. پیکی به سوی سپاه یزید فرستادند تا دست از جنگ شسته مهیای نماز شوند. عمر سعد قبول کرد چون پایبند به انجام فرایض بود!! اما به تحریک پسر بدتر از خودش و شمر ملعون، پس از اینکه اباعبدالله نماز را شروع کرد، خلف وعده نمود و جنگ را از سر گرفت.« زهیر بن قین» و چند نفر دیگر از یاران سیدالشهدا، در مقابل ایشان و نمازگزاران ایستادند تا ایشان نماز را به سلامت به سر برند. اما تیرهای کین و عناد بر تن آن یاران با اخلاص نشست و دو نفر از ایشان در همان جا به فیض شهادت نائل شدند.
آرمان حسین( علیه السلام)، آگاهی مسلمین بود. اینکه به جای نماز فرادی و در خفای خیمه، نماز جماعت در میانه میدان خوانده شود، پیامی دارد به بلندای تاریخ، که بدانید حسین(علیه السلام ) برای قدرت طلبی و هوا و هوسِ حکومت و خلافت قیام نکرده که اگر چنین بود، حفظ جان ارجحتر از هر عملی مینمود.
پیام امام حسین در روز عاشورا
پیامی که اباعبدالله الحسین( علیه السلام) در روز عاشورا با اقامه نماز خونینش به جهان و جهانیان مخابره کرد در نوشته و مقاله و کتاب نمیگنجد. شاهنامهای باید سرود، در چند هزار باب…
باب اول
امام حسین (علیه السلام) با اقامه نماز ظهر عاشورا در میانه نبرد حق و باطل، خلوص و صدق نیت خود را به جهانیان اثبات کرد. این نماز، مهر و امضای خون خدا بود بر سند دینداری و حق طلبیش، که اگر دعوی حکومت داشت و برای جنگ آمده بود، با عزیزترین کسان و یاران اندکش قدم در این میدان نمینهاد. اگر چنین بود روز قبل بیعت را میپذیرفت و جان شیرین خود و اهل بیتش را قربانی فتنه یزید و ابن زیاد نمیکرد. اگر چنین بود زیر آماج تیرهای کوفیان به نماز نمیایستاد.
باب دوم
در بیان ارتباط قیام امام حسین و اقامه نماز، امام حسین ( علیه السلام) با برپایی نماز جماعت در روز عاشورا آن هم در اول وقت، ارزش و اهمیت این فریضه الهی را برای مسلمانان گوشزد نمود. هان! ای امت رسول الله، بدانید و آگاه باشید که نماز، لبیک به دعوتنامه خداست. با عشق در برابر معبود بایستید و نام مبارکش را زمزمه کنید. عشق به نماز و سخن گفتن با معبود، فقط ادای یک تکلیف و فریضه نیست. بال پرواز است برای رسیدن به قرب الهی، سکوی پرتاب است برای کسی که میخواهد تا آغوش خدا پرواز کند.
باب سوم
امام حسین (علیه السلام ) با وجود آگاهی از خباثت و دناعت یزیدیان در مقابل تیرهای آنان به نماز ایستاد تا همه ببینند که یزیدی که ادعای خلافت دارد تا چه حد به فرایض و شعائر اسلام، بی اعتناست. خود را آماج تیرهای ناجوانمردانهشان کرد تا به آنان که خوش باورانه و ساده لوحانه باور کرده بودند که«حسین از دین خروج کرده» نشان دهد که خروج از دین برچسبی است که فقط لایق یزید و عمال بدتر از خودش میباشد. آنان که حتی برای انجام فریضه نماز ارزش و اهمیتی قائل نیستند. آنان که خلف وعده کرده آتش بس را نقض میکنند.
باب چهارم
تمام انقلابها، با قیام و پیکار دو گروه علیه یکدیگر شکل می گیرند، اما قیام امام حسین(علیه السلام) و نهضت عاشورا متفاوت است با همه آنها. نهضتی که با نماز متولد شد، با نماز قد کشید و با نماز به سرانجام رسید. نمازی که ستون دین اسلام است این بار ستون قیام حسین ( علیه السلام ) شد تا دینِ به فراموشی سپرده شده اسلام را احیا نموده در کالبد بی جانش روح تازهای بدمد. نردبانی شد برای عروج مسافران بهشت. از صحرای کربلا تا خود بهشت.
همه عاشورابیان, عاشق نماز
آنچه شایان ذکر است این است که حسین( علیه السلام ) در این عرصه تنها نبوده و با اهل بیت و یاران باوفایش، در جاودانه کردن این قیام سهیم بوده است. عاشقانههای حسین( علیه السلام) با نماز،هوایی بوده که همه عاشوراییان آن را استنشاق کردهاند. اکسیژنی بوده که همه کربلاییان، آن را نفس کشیدهاند. چنانچه از نمازهای نیمه شب زینب کبری( سلام الله علیها) و حضرت ابوالفضل العباس( علیه السلام) بارها شنیدهایم. عشق مسلم بن عقیل (پسر عمو و سفیر امام حسین علیه السلام به کوفه) به نماز که چگونه شب قبل از شهادتش در منزل طوعه، تا صبح به عبادت مشغول بوده و چنان غرق در عشقبازی با نماز شده که شهادت را پل وصل دیده به ذات اقدس الهی و ادامه صحبت با معبود… عاشقانههای« زهیر بن قین» و « حبیب بن مظاهر» و « سعید بن عبدالله» با نماز، چنان کرد که برای برپاییِ نماز سیدالشهدا(علیه السلام ) از سر و جان گذشتند و خود را سپری برای اقامه نماز ظهر عاشورا نمودند.« سعید بن عبدالله» را اولین شهید نماز در کربلا نامیدهاند. ۱۳ تیر بر پیکرش فرود آمد اما تا پایان نماز امام حسین (علیه السلام )از پای ننشست.
از این نماز به معراج میرسید آری! اگرچه در وسط «حمد و سوره» جان بدهید
«سعید» غرق سعادت شد از وفای به عهد به این گذشته ز جان، مژده جنان بدهید [۵]
کلام آخر
«اشهد انک قد اقمت الصلاه»
شهادت میدهم که تو نماز را برپا داشتی، چه برپا داشتنی! نمازی که نور نهضت حسین(علیه السلام) را به نیاز عزت شیعیانش به میراث گذاشت. یزید و عمر سعد و شمر و ابن زیاد و… هم نماز میخواندند. چه بسا زانوانشان از کثرت و اطاله سجده، پینه بسته بود. اما تفاوت نماز حسین (علیه السلام ) با نماز اموی جماعت، فرق بین ریگ است با صحرا. فرق بین دانه شن است با کوه. کوهی از صلابتِ عاشقانه ی سبط رسول الله که نماز بیرمق و از پا افتاده درباری یزید را از زمین بلند کرد و جانی دوباره بخشید. خون حسین(علیه السلام) و یاران شهیدش، جان تازهای بود در شریان حیات اسلام و مسلمین. داغی که در عاشورا بر دل نهاده شد، خنکای رضوان الله بود برای تن زخمی اسلام. حسین( علیه السلام) فدا شد تا اسلام فنا نشود. جان باخت تا جان بگیرد پیکر در خاک افتاده دین محمد(صلی الله علیه و آله و سلم). لبیک به نماز و اشتیاق برای برپایی آن، لبیک به حسین( علیه السلام) است.
پی نوشت ها
۱-بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۱۲
2-مستدرک الوسائل،ج۴، ص۲۹
3-بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۹۲
4-ارشاد مفید،ج۲، ص۹۳
5-محمد جواد غفور زاده