احکام قیام نماز و انواع آن + مستحبات و مکروهات قیام در نماز
قیام به معنی ایستادن در نماز، یکی از مراحل اقامه ی فریضه نماز است. فرد نمازگزار به هنگام ادای فریضه ی نماز، به پا می خیزد و با خضوع و خشوع در پیشگاه پروردگار جهانیان حاضر میشود. قیام، شکستن سکون و آمادگی برای تلاش است، تلاش برای رسیدن به کمال و حرکت در مسیر تعالی و رشد. قیام، برخاستن بر علیه وسوسه ها و هواهای نفسانی است. جهادی برای بازگشت به صراط مستقیم و قرار گرفتن در مسیر توبه و استغفار. قیام، یکی از واجبات یازده گانه نماز است که آداب و احکام مخصوص به خود را دارد. در این مقاله قصد داریم به قیام نماز و انواع و احکام آن بپردازیم. با ما همراه باشید.
قیام نماز چیست؟
قیام یکی از واجبات یازده گانه نماز بشمار میرود. قیام، بر چهار قسم است که دو قسم آن جزو ارکان نماز می باشد. بنابراین، ترک آن، به صورت عمدی و یا حتی سهوی، باعث می شود که نماز باطل گردد. دو نوع قیامی که جزو ارکان نماز محسوب میشوند، عبارتند از قیام به هنگام تکبیره الاحرام و قیامی که قبل ازرفتن به رکوع باید ادا شود که قیام متصل به رکوع نامیده شده است.
اگر شخصی به هنگام خواندن نماز، رفتن به رکوع را فراموش نماید و قبل از اینکه به سجده برود، به یاد بیاورد که رکوع را فراموش کرده است، برای اصلاح، ابتدا، باید به صورت کامل بایستد و سپس به رکوع برود. در این صورت نمازش صحیح خواهد بود. اما، اگر بدون ایستادن و در همان حالت خمیده، مستقیماً به رکوع برود، نمازش صحیح نیست. به این دلیل که قیام قبل از رکوع را که از ارکان نماز می باشد، انجام نداده است.
انواع قیام در نماز
بر حسب مراحل نماز و کارهایی که در هنگام خواندن آن، انجام می شود، چهار نوع قیام داریم که عبارتند از:
- قیامی که در هنگام تکبیره الاحرام ادا می شود؛
- قیامی که قبل از رفتن به رکوع ادا می شود (قیام متصل به رکوع)؛
- قیامی که هنگام خواندن سوره حمد و توحید و نیز تسبیحات اربعه ادا می شود؛
- قیامی که بعد از رکوع ادا می شود.
از بین این اقسامِ قیام، همانطور که اشاره شد، قسم اول و دوم جزو ارکان نماز هستند، یعنی اگر عمداً و یا حتی سهواً فراموش شوند و یا حتی کم یا زیاد شوند، نماز باطل خواهد شد. اما قسم سوم و چهارم از ارکان نماز نیستند بلکه از واجبات نماز می باشند، یعنی اگر سهواً کم و زیاد شوند، باعث باطل شدن نماز نمی شوند. [۱][۲]
امام خمینی قدس سره، در کتاب تحریرالوسیله، در شرح و بیانِ مسأله ی قیام میفرمایند: «قیام در تکبیره الاحرام – که مقارن نیّت است – و در رکوع رکن است و قیامی که در رکوع رکن است عبارت است از همان قیامی که (قبل از رکوع است و) از آن به رکوع می روند و به آن «قیام متصل به رکوع» میگویند، بنابراین کسی که عمداً یا سهواً، در این دو صورت، اخلال به قیام کند – به اینکه تکبیره الاحرام را نشسته بگوید، یا یک رکعت کامل را نشسته بخواند، یا درحالی که خم شده تا به سجده رود یادش بیاید که رکوع نکرده و به همان حالت خمیدگی (بدون آنکه راست بایستد) به رکوع برخیزد، یا قبل از رسیدن به رکوع یادش بیاید که رکوع نکرده و بدون راست قرارگرفتن قامت و با حالت خمیده، هرچند از روی سهو بایستد – نمازش باطل می شود. و قیام در غیر این دو مورد واجب است؛ اما رکن نیست و نماز فقط با ترک عمدی آن باطل میشود، مثل قیام در حال خواندن حمد و سوره، بنابراین کسی که سهواً حمد و سوره را نشسته بخواند، سپس یادش بیاید و بایستد، نمازش صحیح است و همچنین است با زیادشدن قیام (که اگر سهواً زیاد شود نماز باطل نمیشود) مثل کسی که در جایی که باید بنشیند، سهواً بایستد.» [۳]
احکام قیام
در بیان احکام قیام گفته شده که در حال قیام « شخص نمازگزار در صورت امکان باید بر طبق حال و وضع خودش به طور معتدل و راست بایستد، بنابراین اگر با خمیدگی یا متمایل به یکی از دو طرف بایستد، بهطوری که نگویند راست ایستاده، نماز باطل میشود، بلکه احوط اولی آن است که گردن را هم راست نگه دارد، هرچند که پایین انداختن سر، بنابر اقوی جایز است. و در حال اختیار، تکیه دادن به چیزی هنگام ایستادن جایز نیست، اما در وقت اضطرار و ناچاری اشکالی ندارد، پس میتواند به انسان یا غیر آن تکیه نماید. و کسی که میتواند باتکیه بر چیزی بایستد، نباید به طور نشسته و بدون تکیه نماز بخواند.» [۴] و «اگر به هیچگونه – و لو با تکیه دادن یا خم شدن یا باز کردن پاها و خلاصه بههیچوجه، حتی بهصورت قیام اضطراری به انحا و روش های مختلف – نتواند بایستد باید نشسته نماز بخواند. و در نشستن شرط است که راست و بدون تکیه بر چیزی باشد، بنابراین درصورتی که توانایی راست نشستن و تکیه ندادن را دارد نباید تکیه داده و متمایل به یک طرف شود ولی در صورت ناچاری جایز است.» [۵]
و اینکه «نباید در قیام، فاصله بین پاها به اندازهای زیاد باشد که از مصداق عنوان قیام خارج شود، بلکه بنابر اقوی، پاها نباید به صورت غیرمتعارف باز باشند، هرچند که عنوان قیام بر آن صدق نماید.» [۶] و نیز گفته شده هرچند که «انداختن سنگینی بدن روی هر دو پا (در حال قیام) به طور یکنواخت و مساوی واجب نیست، اما بنابر اقوی واجب است بر روی هر دو پا بایستد نه بر روی یک پا و نه بر انگشتان و نه بر پاشنهها.» [۷]
خلاصه احکام قیام نماز
- در شرایط عادی، در قیامِ نماز لازم است که بدن به حالت صاف بوده و به هیچ چیز و هیچ کس تکیه داده نشود.[۸]
- اگر فردی نمیتواند به هنگام قرائت حمد و سوره یا تسبیحات اربعه بایستد، در صورت امکان لازم است که به هنگام تکبیره الاحرام و نیز پیش از رفتن به رکوع بایستند تا هر دو قیام رکنی را ادا کرده باشد.[۹]
- در حالت قیام نباید بدن را حرکت داد، البته، حرکات مختصر دستها باعث بطلان نماز نمی شود.[۱۰]
- اگر نمازگزار،خواندن تشهد را فراموش کرده و بایستد، چنانچه قبل از رفتن به رکوع یادش بیاید، باید بنشیند و پس از خواندن تشهد نماز را ادامه دهد. برخی از مراجع تقلید به خاطر این قیام بیجا، خواندن سجده سهو را لازم میدانند.[۱۱]
- نماز میت را باید در حالت ایستاده خواند.[۱۲]
- نمازهای مستحبی را میتوان در حالت نشسته خواند ولی ثواب آن نصف میشود.[۱۳]
- نماز استیجاری [۱۴] را نمیتوان به صورت نشسته خواند.[۱۵]
مستحبات قیام نماز
در رساله استفتائات آیه الله سیستانی مسأله ۱۲۶۷. موارد ذیل در حال ایستادن و قیام نماز، مستحب شمرده شده است:
- نمازگزار در حال ایستادن (قیام)، بدن را به صورت راست نگه دارد و شانهها را پایین بیندازد؛
- دستها را روی رانها و مقابل زانو قرار دهد؛
- انگشت های دست را به هم بچسباند؛
- در حال قیام نگاهش به سمت محلّ سجده باشد؛
- پاها را عقب و جلو و نگذارد؛
- سنگینی بدن را به طور مساوی روی دو پا بیندازد؛
- در صورتی که نمازگزار مرد است، پاها را از سه انگشت باز تا یک وجب فاصله دهد و چنانچه زن است، پاها را به هم بچسباند؛
- با خضوع و خشوع بایستد.
مکروهات قیام
در منابع فقهی، برخی از رفتارها در هنگام قیام، دارای کراهت شمرده شده اند:
- مانند متکبّران، دست بر کمر زدن.
- تورّک نمودن، یعنى سنگینى خود را گاهى بر پاى راست و گاهى بر پاى چپ انداختن.
- کف دو دست را بعد از قنوت بر صورت کشیدن.[۱۶]
قیام در قرآن
واژه قیام در آیه ی فرمانِ نماز:«یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلاه… ؛[۱۷] ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون برای نماز برخیزید…» آمده است و مفهوم قصد کردن را می رساند زیرا این واژه، هرگاه که با حرفِ إلی همراه شود، به معناى اراده کردن است.
«إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاهِ» یعنى هرگاه تصمیم به نماز خواندن گرفتید.[۱۸] وجه تسمیه این استعمال این است که خواستنِ ادای نماز و قصد کردن برای آن، ملازم با قیام و برخاستن از جای است، زیرا خواستن هر چیزی، بدون تلاش در جهت آن و نیز بدون حرکت به سوى آن صورت نخواهد گرفت، مثلا اگر شخصی را در نظر بگیریم که نشسته و در حال استراحت و رفع خستگى و سکون است، و فرض کنیم که بعد از استراحت و رفع خستگى، در همین حالت سکون و رکود که نشسته است، بخواهد کارى را انجام دهد که اصولاً بدون تحرک نمی توان آن را انجام داد، زیرا در حالت نشسته انجام نمی پذیرد، و احتیاج به قیام دارد، این شخص در حال خروج از سکون و رکود قرار می گیرد و اقدام به تحرک و برخاستن می نماید و شروع مىکند به ترک سکون و به حرکت در آوردن خود و بر خاستن از زمین. به همین حالتِ برخاستن، قیام الى الفعل مىگوییم، و آن ملازم است با نیت و اراده!
خداوند در آیه دیگری اینچنین مىفرماید: «وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاهَ؛»[۱۹]: و زمانی که خواستى برایشان نماز بپا دارى…، در تعبیر این آیات و کاربرد کلمه قیام، گفته شده: با اینکه شخص، هنوز نماز را نخوانده است، بلکه فقط اراده خواندن آن را نموده است، از عبارت اقام الى الصلاه استفاده می شود. [۲۰]
فلسفه قیام چیست؟
قیام و انواع آن به منظور ایستادن برای خواندن حمد و سوره و سایر قسمت های نماز یکی از مراحل اقامه نماز است. شخص نمازگزار هنگامی که برای خواندن نماز از جای خود برمی خیزد و پس از انجام مراحل آمادگی، با فروتنی و اخلاص، در محضر خداوند حاضر میشود، اولین قیام را برای لبیک گفتن به «قد قامت الصلاه» خداوند انجام داده است.
حاج میرزا جواد ملکی تبریزی [۲۱] در کتاب ارزشمند خود به نام اسرار الصلاه اینگونه میفرماید:
«و اما قیام، حقیقت قیام عبارت از ایستادن در پیشگاه پروردگار برای ادای حقِ بندگی و عبودیت و نیز جلب خیرات و برکات از جانب پروردگار، و انس گرفتن با ذات احدیت و لذت بردن به مخاطبات و گفت وگوی با او در کلام، و به مناجات با او در دعا است… و میبایست که انسان از اینکه در نماز میبایست بر هر دو پا بایستد، به این حقیقت پی ببرد که مسلمان باید در مقام خوف و رجا باشد و از پایین افکندن سر در هنگام نماز، الزام قلب را بر تذلل و خشوع و تواضع و دوری از ریاست طلبی و خود بزرگ بینی فهم نماید و بداند که در فردای قیامت، برای او در پیشگاه ذات اقدس خدا، ایستادنی است که چگونگی آن را همین ایستادن تعیین میکند، و لذا شایسته است که انسان آنچه در توان دارد، در تصحیح و اصلاح قیام نماز خود به کار گیرد و بداند که تمام امور پنهانی و خاطرات و ضمایر نهانی اش، نزد خداوند متعال مکشوف و آشکار است، و پروردگار حتی به مسائلی که خودِ شخص از آن ها بی خبر است و در باطنِ اوست، آگاه است. و لذا باید خیلی مراقب باشد که مبادا باطنش مخالف با رضای پروردگار باشد. به ناچار در چنین شرایطی، تواضع و فروتنی از جانب او، لااقل همانند تواضع در محضر سلطانی از سلاطین دنیا خواهد بود. همانگونه که وقتی، کسی در مقابل حاکمی قرار میگیرد، مراقب تمامی رفتار و گفتار خود میباشد، که مبادا سخنی بر خلاف میل و رضایت او بر زبان آورد و یا اینکه از معنا و مفهوم آنچه میگوید، غافل باشد و یا اشارات مخاطبات سلطان را درنیابد، بنابراین خدایی که ملک الملوک و جبارالجبابره است، هرگز نزد مسلمان از بشری مثل خود (سلطان) بی مقدارتر نخواهد بود.»[۲۲]
حکمت های نهفته در قیام
هیچ یک از فرامین و دستورات دین اسلام، بی حکمت نیست. قیام و ایستادن در نماز هم مانند سایر ارکان و واجبات نماز، حکمت ها و اسراری دارد که در اینجا به برخی از آنها، اشاره می کنیم:
- قیام، یعنی ایستادن تمام و کمالِ جسم و روح در مقابل خالق یکتا. در این حالت، سر، به عنوان بالاترین عضو بدن در مقابل خداوند سربه زیر و افتاده می شود. پایین آوردن سر به عنوان بالاترین عضو بدن، نشانه فروتنی و تواضع در مقابل باری تعالی و دوری از کبر و خودبزرگ بینی است.[۲۳]
- قیام در حال نماز برای این است که انسان در پیشگاه خالق خود بایستد و حق عبودیت و بندگی او را به جا بیاورد و از الطاف و خیرات خدای متعال بهره مند شود و یقین بداند که در روز محشر و قیامت نیز در پیشگاه او قیام خواهد نمود.
- همه موجودات و آفریده ها، به نوعی مشغول تعبد خداوند و تسبیح اویند: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ» نمازگزار با قیام، آمادگی خود را برای عبادت خداوند نشان می دهد.
- قیام تجلی شکوه اجتماع بندگان است در پیشگاه الهی. همه ی بندگان در هر موقعیت و نژاد و رنگ و زبان و پست و مقامی که هستند، در شرایط یکسان در محضر خداوند قیام می کنند تا نشان دهند که این تفاوت ها در پیشگاه الهی، مبنای هیچ تفاوت و تبعیضی نیست و همگان در برابر پروردگار برابرند. قیام نشانگر این است که هیچ کس بر دیگری برتری ندارد؛ همه بندگان در برابر قدرت خداوند ناتوان و ضعیف هستند. در قیام، دیوارِ منیت و کبر و خودخواهی فرو می ریزد و فقیر و غنی، در کنار هم حاضر می شوند و به ادای فریضه نماز می پردازند.
- قیام نشانه حرکت همیشگی انسان در مسیر رشد و تکامل است. حرکت در مسیر کمال بندگی که با کنار نهادن رخوت و سستی و سکون شروع می شود و به صورت قیام نمودار می شود. نمازگزار با طراوت و شادابی، بر پای می ایستد و آماده تلاشی نو برای رسیدن به مقام قرب الهی و به دست آوردن فضایل انسانی می گردد.
- قیام نشان دهنده ادب از جانب بنده به محضر معبود است. نمازگزار، برای کسب رضایت پروردگار، از جای برمی خیزد و با ادب و فروتنی تمام در پیشگاه او می ایستد و به عبادت و نیایش می پردازد.
- یک بعد دیگر قیام، به پا خاستن نمازگزار برای مبارزه با وسوسه های شیطان و هواهای نفسانی و ظلمِ ستمگران است. قیام جلوه گاه جهاد اکبر و جهاد اصغر است.
حکمت و فلسفه قیام در کلام امام خمینی قدس سره
امام خمینی رحمه الله قیامِ نماز را، حاضر شدن بنده فقیر محض در پیشگاه خداوند غنی مطلق میداند، نمازگزار با قیام در پیشگاه خداوند متعال و توجه به ذات احدیت، به حقیقت فقر و عجز و واقعیت بندگی خود پی برده و حاضر در محضر حق میباشد، ازاینرو ایشان، سرِ قیام را برخاستن در پیشگاه حق تعالی میداند، همچنین، قیام را اشاره به توحید فعلی و قیام عبد به محضر حق تعالی و مقام قیومیت خداوند میداند.[۲۴]
به اعتقاد امام خمینی ادب سالک در این مقام این است که خود را در محضر پروردگار ببیند و عظمت حاضر و محضر را به قلب برساند و آن را با تفکر و تدبر به خضوع، طمأنینه، خوف و رجاء و نیاز بکشاند.[۲۵][۲۶]
به اعتقاد امام، ازآنجایی که قیام، عبارت است از برخاستن و راست ایستادن، لذا قیام نزد اهل معرفت تعریف دیگری دارد و آن عبارت است از پشت راست کردن در پیشگاه مقدس باری تعالی در جهت اطاعت و انذار و خروج از حجاب و ستر و قیام بر انذار است (یَا اَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَاَنذِرْ وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ)[۲۷]
قیام در نظر عارفان نیز، معنای مشابهی دارد و آن عبارت است از استقامت و پایمردی در به دست آوردن اخلاق پسندیده و عدالت در ملکات اخلاقی و عدم میل به سلوک بر مدار افراط و تفریط است. در برابر خداوند متعال چنان باید ایستاد که هر یک از خوف و رجاء بر دیگری چیره و غالب نیاید و دامنه صبر به اظهار قدرت و صلابت نکشد؛ زیرا ناپسند است.[۲۸]
اما قیام در نظر اهل سلوک عبارت است از حرکت بر مدار اعتدال، ایستادگی به مقام انسانیت و خروج از تفریط و امساک یهودی نماها و افراط نصرانی نماها، زیرا هر دو از راه عدالت و اعتدال خارج اند؛ بنابراین استقامت و عدم خروج از حد وسطیت و اعتدال در همه مقامات و مراتب، از مهمترین اموری است که سالک راه حقیقت، باید در حال قیام رعایت کند.[۲۹]
به عقیده ی امام خمینی، شخص سالک نمازگزار در حالت قیام، باید متذکر تذلل، قصور و تقصیر خویش باشد و همیشه خود را در محضر حق تعالی ببیند و متذکر مقام قیومیت حقتعالی و اینکه کل هستی به قیام او قائم است و این احاطه قیومی حق را در قلب خود مستقر کند شاید کمکم به سرّ قیام و توحید فعلی برسد و سرّ لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین برای او ظاهر گردد و لایق ورود در محضر حق شود.[۳۰]
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز
پی نوشت ها
- إمام خمینی، توضیح المسائل، ج۱، ص۵۳۱
- طباطبائی یزدی، سید محمد کاظم، عروه الوثقی، ج۲، ص۴۷۳
- موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۱۷۰، کتاب الصلاه، القول فی القیام، مساله۱.
- همان، مساله ۲
- همان، مساله ۵
- همان، مساله ۳
- همان، مساله ۴
- عروه الوثقی، ج۲، ص۴۷۷
- مسئله ۹۷۲ رساله امام خمینی
- م۹۶۷، قیام، پورتال انهار.
- م۱۲۳۶، نماز میت، پورتال انهار.
- م۶۰۰، احکام سجده سهو، پورتال انهار
- طباطبائی یزدی، عروه الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۱۲.
- نماز استیجاری نمازی است که شخصی اجیر شده تا به نیابت از دیگری آن را به جا آورد و در برابر آن مزد بگیرد و چون اجیر در برابر آن نماز مزد میگیرد، نماز استیجاری گفته میشود.
- طباطبائی یزدی، عروه الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۸۷ و ۸۸
- عاملى، بهاء الدین، محمد بن حسین و ساوجى، نظام بن حسین، جامع عباسى و تکمیل آن، ص ۱۳۶، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، ۱۴۲۹ ه ق.
- سوره مائده، آیه ۶
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۲.
- سوره نسا، آیه ۱۰۲
- طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۵۴
- میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (۱۲۷۴ ه.ق تبریز – ۱۳۴۳ ه.ق قم) از علمای معاصر فقه، اصول، اخلاق، حکمت و عرفان اسلامی بودهاست.
- ملکی تبریزی، میرزا جواد، اسرار الصلوه، ج۱، ص۳۲۳.
- الاخلاق، ص ۷۰.
- خمینی، روح الله، آداب الصلاه، ص۱۴۶-۱۴۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
- همان، ص ۱۴۸-۱۴۷
- خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۳۲۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰
- سوره مدثر، آیات ۱-۴
- خمینی، روح الله، سرّ الصلاه، ص۷۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸
- همان، ص ۷۳-۷۲
- همان، ص ۷۳