نماز در کلام و سیره امام خمینی (قدس سره الشریف)
امام خمینی (رحمه الله علیه) بزرگ مرد آزاده دوران که نامش با غرور و افتخار بر تارک انقلاب اسلامی ایران می درخشد. راز اینهمه شکوه و عظمت نام و شخصیت امام خمینی را باید در تهجد خردمندانه و معنویت آگاهانه و نیز در تلاش برای تهذیب نفس و جهاد اکبر و در نهایت، تقوای ایشان جست و جو کرد؛ پایبندی و مراقبت از امر نماز و همه ی عبادتها، دعاها، مناجات ها و شب زنده داری ها همراه با بصیرت و دانش، به عظمت و جلالت این مرد بزرگ انجامید. در این نوشتار برآن شدیم تا در سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران که مدیون تلاش ها و مبارزات عالمانه و عابدانه ی امام خمینی (رحمه الله علیه) است به موضوع نماز در کلام و سیره امام خمینی بپردازیم و دیدگاه و باور روح الله موسوی خمینی، این نمازگزار حقیقی را درباره نماز از گفتار و کردار ایشان، بیان کنیم. با ما همراه باشید.
نماز در کلام امام خمینی
با نگاهی به نوشته ها و آثار مکتوب امام خمینی و شهادت عینی شاهدانِ زندگی و احوال ایشان، به جرأت میتوان گفت که در باور و دیدگاه ایشان، نماز در میان سایر عبادات به مثابه ی «اسم اعظم و بلکه خود اسم اعظم پروردگار جلیل»[۱] در میان دیگر اسماء الهی است. اگر کتاب هاى حضرت امام خمینی را با دقت مطالعه کنیم، خواهیم دید اوصافى شگرف دربارۀ نماز بر قلم ایشان جارى است که نشان از معرفت و آگاهی ایشان به اصل و باطن این عبادت جامع و کامل دارد.
در کتاب هاى امام خمینى، نماز، «عروج به مقام قرب الهی و حضور در محضر انس پروردگار»[۲] معرفى شده که «سرمایه تعیّش آن عالم و سرچشمۀ سعادت آن نشئه»[۳] است. «این معجون الهى که با کشف تام محمّدى صلى الله علیه و آله براى درمان تمام دردها و نقص هاى نفوس فراهم آمده»[۴] تمام دردهاى انسان را درمان مى کند و باعث وصل او به خداوند متعال مى گردد.
اهمیت نماز از نظر امام خمینی
امام خمینى دربارۀ اهمیت و جایگاه نماز چنین مى فرمایند:«در اسلام، هیچ فریضه اى بالاتر از نماز نیست. چه طور در امر نماز این قدر سستى مى کنید؟ از نماز که حلال همه ی مسائل است. توصیه من به شما این است که بروید پرونده هایى که در دادگسترى ها و دادگاه ها هست، ببینید. ببینید آیا از نماز خوان ها پرونده ای آنجا هست؟ از بى نمازها تا دلتان بخواهد، پرونده هست. هرچه پرونده هست نگاه کنید، همه اش پرونده ی بى نمازهاست.
تعابیر امام خمینی درباره نماز
نماز پشتوانه ملت
نماز پشتوانه ی ملت است. سیدالشهدا علیه السلام در همان ظهر عاشورا، که بحبوحه ی جنگ بود و آن جنگ بزرگ که همه در معرض خطر بودند، وقتى یکى از یاران گفت که ظهر شده است، فرمود: «چه خوب که وقت نماز را به یاد من آوردید، خداوند تو را از نمازگزاران حساب کند.» و در همان جا به نماز ایستاد؛ نگفت که ما درحال جنگ هستیم، زیرا جنگ را هم براى نماز کردند… نماز یک کارخانه ی انسان سازى است. نماز خوب، فحشا و منکر را از یک امّتى بیرون مى کند. همه ی این هایى که به مراکز فساد کشیده شده اند، همان بى نمازها هستند. نمازخوان ها در مساجد هستند و براى خدمت مهیا شده اند. مسجدها را خالى نکنید، این، امروز تکلیف همه است. امروز، برای ما یک روز استثنایى است. ما در مقطعی از عصر واقع شده ایم که موقعیتی استثنایى است. ما انقلاب را با ذکر خدا و با اسم خدا پیش بردیم و نماز بالاترین ذکرخداست.[۵]
نماز، عامل ترس شیطان
حضرت امام خمینی نماز را عامل ترس شیاطین معرفی کرده و مى فرمایند: «شیطانها از نماز مى ترسند، از مساجد در هراسند.»[۶]
نماز، بلند ترین فریاد
امام خمینی (رحمه الله علیه) نماز را بلندترین فریاد معرفی کرده و مى فرمایند: «نگویید که ما انقلاب کردیم، حالا باید همواره فریاد بزنیم. خیر، نماز بخوانید، چرا که از همۀ فریادها بالاتر است.»[۷]
به تعبیر امام خمینی، «سرمایههای سعادت عالم آخرت و وسیلهی زندگانی روزگارهای غیر متناهی نماز است.»[۸]
نماز، نسخه جامعه
تعبیر دیگر امام خمینی، عبارت «نسخهی جامعه» است، نسخهای که خدای تعالی برای رهایی جان قدسی آدمی از قفس تن و طبیعت، تجویز کرده است. ایشان میفرمایند: «معلوم میشود که روح و حقیقت این عبادت الهی و نسخهی جامعه که برای نجات این طایرهای قدسی از قفس تنگ طبیعت به کشف تامه ی نفس محمّدی ترتیب داده شده است، به قلب مقدس ایشان نازل گردیده است»[۹]
نماز، عمود دین
زمانی که دریافتیم نماز «نسخهی جامعه» از طرف پروردگار برای انسان است، جایگاه و اهمیت والای نماز در بین سایر عبادات، آشکار میشود.آیات و احادیث، مهمترین مرتبه نماز را «عمودیت» آن، عنوان می کنند، چنانچه امام علی (علیه السّلام) در حدیثی چنین فرموده اند: « «الله الله فی الصلوه فَانّها عمود دینکم.»[۱۰]؛ خدا را ، خدا را ، به نماز اهمیت دهید ؛ زیرا نماز ستون دین شماست . امام خمینی (رحمهاللهعلیه) نیز با اشاره به این حدیث میفرمایند:… نماز که در بین عبادات و مناسک الهیه، سمت جامعیت و عمودیت دارد…[۱۱]
نماز، ترکیب قدسی
ایشان در سخنی دیگر چنین می فرمایند که : «این نسخهی کامل «ترکیب قدسی» الهی است و همانند بقیه ی افعال و احکام الهی بر پایه ی حکمت و قوانین لدنی حضرت حق، بنا نهاده شده است. ایشان در ادامه میفرمایند: نماز که یکی از ترکیبات قدسیه است که بیدّی الجلال و الجمال فراهم آمده است و تسویه شده است.»[۱۲]
حقیقت نماز از دیدگاه امام خمینی
موضوع مهم و اساسی در شناخت و تبیین هر پدیدهای، معرفت به حقیقت آن است. دربارهی فریضه ی نماز نیز، شناخت ماهیت و حقیقت آن، از مهم ترین و اساسی ترین اموری است که هر مسلمانِ باایمان و خداجویی باید نسبت به آن آگاه باشد. امام خمینی حقیقت نماز را، سفری میداند که نقطه ی آغاز آن، منزلگه نفس و مسیر و مقصد، تماماً ذات الله تعالی است: «سرّ صلوه که حقیقت آن عبارت است از سفر الی الله و فی الله و من الله است.»[۱۳]
همچنین ایشان در این باره میفرمایند:«…و آن عبارت است از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی که در اوضاع به سجده ی ثانیه که فنای از فنا است و در اذکار به «ایاک نعبد» که مخاطبه ی حضوری است، حاصل میشود.»[۱۴]
نکتهی مهم دیگر دربارهی روح و حقیقت نماز، این است که؛ نماز را غیر از این سیما و ظاهر، «باطنی» است؛ یعنی حقیقت نماز، همان باطن آن است. نماز، بلکه جمیع عبادات را غیر از این صورت و قشر و مجاز، باطن و لُب و حقیقتی است و این از طریق عقل معلوم و مشخص است و از طریق نقل، شواهد کثیره دارد.»[۱۵]
اصل نماز، یک رکعت است
موضوع دیگر درباره ی حقیقت نماز این است که بدانیم؛ «اصل نماز، یک رکعت است» و این سفر و سیر و سلوک معنوی در طی همین یک رکعت، محقّق میگردد. امام خمینی در ادامه میفرمایند: «باید دانست که اصل صلاه، یک رکعت و بقیه ی رکعات آن از فرایض و نوافل برای اتمام همان یک رکعت است.»[۱۶]
نماز، اقامه ی توحید
بر اساس نظر امام خمینی، نماز، شهادت بر یگانگی خداوند متعال و اقامهی توحیدهای سه گانه یعنی؛ توحید ذات، افعال و صفات است.ایشان در این باره میفرمایند: «بدان که اهل معرفت، قیام را اشاره به توحید افعال دانند، چنانچه رکوع را به توحید صفات و سجود را به توحید ذات اشاره می دانند.»[۱۷] از این تعبیرها و تعاریف میتوان چنین نتیجه گرفت که به پا داشتن نماز واقعی، اقامهی اصل توحید است و اقامه ی توحید، مستلزم نفی هر آنچه که غیر اوست، حتّی تمایلات و خواستههای نفسانی.
از این رو، امام خمینی رحمه الله علیه، پس از این که مهمترین ارکان و اعمال نماز را در قیام و رکوع و سجودِ آن، میبینند و این ارکان را قوام بخش اقامهی اصل توحید برمیشمارند، در ادامه میفرمایند: «پس چنین گوییم که چون صلاه، معراج کمال مؤمن و مقرّب اهل تقوی است، متقوّم به دو امر است که یکی، مقدمه و پیش نیاز دیگری است؛ اول، ترکیب خدا بینی و خدا خواهی که آن حقیقت و باطن تقوی است و دوم، خدا خواهی و حق طلبی که آن، حقیقت معراج و قرب الهی است.»[۱۸]
رابطه نماز با انسانیت
یکی دیگر از زوایای مهم در دیدگاه امام خمینی (رحمهاللهعلیه) دربارهی حقیقت نماز، ارتباط نماز واقعی با انسانیت است. چنانچه، تأمل در آن و توجّه به باطن آن، موضوع مهم میزان بودن نماز در ردّ یا قبولی سایر عبادات و اعمال را، به سادگی حل می نماید.
امام، معتقد بودند که فریضه ی نماز با اصل انسانیت، رابطهای متقابل و دوسویه دارد. ایشان میفرمایند: «مادامی که انسان، صورت انسانی دارد و انسان صوری است، نماز او نیز نماز صوری و صورت نماز است و فایدهی آن نماز، فقط از لحاظ صحّت اجزای صوری و ظاهر فقهی آن است، در صورتی که قیام به جمیع اجزا و شرایط صحّت آن کند، ولی مقبول درگاه و پسند خواطر نیست و اگر از مرتبهی ظاهر به باطن و صورت به معنی پی برد، تا هر مرتبهای که متحقق شود، نماز او حقیقت پیدا میکند…پس مادامی که نماز انسان، صورت نماز است و به مرتبهی باطن و سرّ آن نرسیده، انسانیت متحقق نشده، انسان نیز صورت انسان است و حقیقت آن متحقق نگردیده، پس میزان در کمال انسانیت و حقیقت آن، عروج به معراج حقیقت و صعود به اوج کمال و وصول به باب الله با مرقاه نماز است.»[۱۹]
مکتوبات امام در زمینه نماز
نماز، نزد امام خمینی جایگاه بسیار والایی داشت، به گونه ای که ایشان کتبی در این زمینه به رشته تحریر درآورده اند. همچنین کتاب «امام در سنگر نماز»، بیانات و خاطرات حضرت امام، درباره ی فریضه ی نماز است. این کتاب، مشتمل بر سه فصل است:
فصل نخست کتاب به خاطرات اقوام، نزدیکان و دوستان ایشان درباره ی کیفیت و چگونگی حالات جسمی و روحی امام به هنگام نماز می پردازد و از موضوعاتی همچون نماز شب های امام، مصلا و جایگاه اقامه ی نماز امام، سفارش به فرزندان من باب اقامه نماز و نماز جماعت امام، سخن به میان می آید.
فصل دوم کتاب، به بیانات و مکتوبات امام در خصوص اهمیت نماز، نماز جمعه، وظایف ائمه جمعه و جماعات، و نقش مساجد، پرداخته است.
و در فصل سومِ کتاب، سه کتاب ارزشمند امام خمینی، که درباره نماز نوشته شده اند، یعنی سرالصلوه، آداب الصلوه و الخلل فی الصلوه معرفی شده است.
نماز جمعه در کلام امام خمینی رحمه الله علیه
نماز جمعه، از دیدگاه حضرت امام، بسیار با اهمیت است و اهتمام به برگزاری باشکوهِ آن، همواره جزو توصیه های ایشان بوده است. در اینجا برخی از بیانات و تعابیر امام خمینی را درباره ی نماز جمعه، ذکر می کنیم؛
- نماز جمعه سنگر است، این سنگر ها را پر کنید.
- به حمدالله در این نهضت، نماز جمعه با محتوای حقیقی خودش، تحقق یافت.
- نماز جمعه، به این دلیل که نمایشی از قدرت سیاسی و اجتماعیِ دین اسلام است، باید هر چه با شکوه تر و پر محتواتر، برگزار شود.
- ملت ما نباید گمان کند که نماز جمعه، یک نماز عادی است.
- یقیناً احیای نماز جمعه در ایران، از مسائل بسیار مهم است.
- نماز جمعه باعث می شود تا مسائل فراموش شده در دین اسلام به بهترین صورت برای مردم بازگو شود.
- یکی از برکات این نهضت و انقلاب، همین برپایی نماز جمعه هاست.
- من امیدوارم که نماز جمعه ها، محتوای اصیل خود را باز یابند.
- نماز جمعه یک اجتماع سیاسی است. نماز جمعه یک عبادتِ سرتاپا سیاسی است.
- به نماز جمعه اهمیت بدهید. این هم از برکات جمهوری اسلامی است.
- ائمه جمعه در سراسر ایران بالاترین اجتماع را دارند.
- نماز جمعه ها با قدرت هر چه بیشتر انجام شود.
- یکی از مهم ترین چیزهایی که در این انقلاب حاصل شد، قضیه نماز جمعه است.
- مردم و نسل های آینده به این مسئله اهمیت بدهند که نماز جمعه در رأس همه امور است.
- منصب امامت جمعه یعنی منصب تماس روحانیت با ملت.
- ائمه جمعه و جماعات، مردم را ارشاد نمایند و حضور آنها را در صحنه گوشزد کنند.
- این نماز جمعه ای که در همه جا است، شما می بینید چه برکتی دارد.
- نماز جمعه تقریباً مردم را مهیا می کند، مردم را بیدار می کند.
- آنچه مردم را مجتمع می کند، همین ائمه جماعات و جمعه ها است.
- در صدر اسلام هم نماز جمعه و مساجد چنین وضعی داشتند که اجتماعات، وسیله ای بودند برای رفع گرفتاری های مسلمین و تصمیم گیری در مقابله با دشمنان اسلام.
- برپایی نماز جمعه یکی از برکات بسیار عظیم اسلام است.
- امروز از برکت همین نماز جمعه است که ملت از خانه هایشان بیرون ریخته و در مراکز نماز جمعه اجتماع و با یکدیگر تفاهم می کنند و به مسائل سیاسی و دینی گوش می دهند.
- این رسانه های گروهی بیگانگان هستند که تبلیغ می کنند مردم علاقه زیادی به نماز جمعه ندارند.
- ائمه جمعه باید توجه داشته باشند که یکی از مؤثرترین قشرهای جامعه به حساب می آیند.
نماز در سیره امام خمینی(ره)
اگر بخواهیم از میزان اهمیت و جایگاه نماز، نزد کسى، مطلع شویم، باید به نقش نماز در کلام او توجه کنیم و سپس با دقت در زندگی و سیره ی عملی وی، نسبت به فریضه ی نماز، به عظمت جایگاه نماز در نزد او، پی ببریم. پس از پرداختن به گفتار و کلام امام خمینی در مورد نماز و نیز نوشته ها و مکتوبات ایشان، سزاوار است که نگاهى نیز به زندگى و سیره ی عملى آن حضرت در رابطه با نماز داشته باشیم.
خاطرات نزدیکان و آشنایان از نماز امام خمینی(ره)
امام خمینی، غرق در نماز
امام خمینی، به مثابه ی یک شیعه ی واقعی، شوق نماز را همچون مولای خویش، امیر المؤمنین علی علیه السلام، به تصویر می کشیدند، چنانچه نوهی ایشان، خانم عاطفه اشراقی چنین تعریف کردهاند: «یادم هست که در اوایل جنگ تحمیلی بود که ناگهان صدای ضدّ هوایی به گوش رسید و ما، از آنجایی که به صدای ضد هوایی آشنایی نداشتیم، احساس کردیم که هر صدا به معنی انفجار یک بمب است، از این رو، سراسیمه به اتاق امام رفتیم، ولی ایشان در ایوان اتاق مشغول نماز خواندن و عبادت کردن بودند و گویی اصلاً صدایی نشنیده و حتی متوجّه ورود ما به اتاق نیز نشدهاند.[۲۰]
امام و اشتیاق برای نماز
هنگامی که نزدیک وقت نماز می شد، امام سر از پا نمی شناختند. به هر کس که در اتاق حاضر بود صراحتاً می گفتند: بروید زیرا که وقت نماز است و همیشه در این لحظات، یک تبسمی پیدا می کردند که آدم احساس می کرد انتظار لحظات شیرینی را می کشند.
امام و نماز اول وقت
روز اولی بود که شاه از کشور رفته بود. امام، هنوز در نوفل لوشاتو فرانسه اقامت داشتند. چیزی حدود سیصد تا چهارصد خبرنگار خارجی از کشورهای مختلف، اطراف منزل امام تجمع کرده بودند. تختی گذاشتند و امام روی آن ایستادند تا به سؤالات خبرنگاران پاسخ دهند. تمام دوربین ها کار میکردند. هنوز دو سه سؤال بیشتر از امام نشده بود که صدای اذان ظهر به گوش رسید. امام بلافاصله جمع خبرنگاران راترک کردند و فرمودند:« وقت فضیلت نماز ظهر میگذرد.»
تمام حاضرین از این که امام، آنجا را ترک کردند، متعجب شدند. کسی از ایشان خواهش کرد: «چند دقیقه ای صبر کنید تا چند سؤال دیگر هم بشود و بعد برای اقامه نماز بروید.» اما، امام با قاطعیت فرمودند: « به هیچ وجه نمی شود» و برای خواندن نماز رفتند.[۲۱]
ایشان، هنگامی که بر روی تخت بیمارستان بودند، به یکی از نزدیکان خویش سفارش کردند که هنگام نماز و اذان او را بیدار کند، هنگامی که او از خواب برمیخیزد و میبیند که او را بیدار نکردهاند، با ناراحتی میفرمایند: من هیچ گاه نماز خود را به تأخیر نینداختهام، حال که پایم لب گور است، چرا این کار را بکنم.
نماز شب
از نظر ایشان، نماز، نه یک تکلیف و وظیفه، بلکه یک معاشقه است که برای بنده مهیا شده تا به وصال معبود برسد. ایشان از نماز لذت می بردند، زیرا عبادت را ابراز عشق در برابر معشوق می دانستند. از ظاهر رفتار امام چنین برمی آمد که زمان مناسب ابراز این ابراز شیفتگی، در دل شب است. اقوام و آشنایان، چنین نقل می کنند که امام خمینی، از سنین جوانی، نماز شب و تهجد را جزو برنامه های همیشگی شان قرار داده بودند. از زبان نزدیکان ایشان نقل شده است که ایشان هیچ گاه نماز شب خود را ترک نکرد، حتّی وقتی که در هواپیما بودند.
عبادت ماه مبارک رمضان
در ماه مبارک رمضان و در گرماى طاقت فرسای نجف اشرف، ایشان هر روز، براى نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم آیه الله بروجردى تشریف مىبردند، ابتدا هشت رکعت نافله هاى ظهر را اقامه می کردند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه، به صورت نسبتاً طولانى می خواندند و بعد از انجام تعقیبات، هشت رکعت نافله هاى عصر را می خواندند. بعد هم، نماز عصر را با اذان و اقامه مانند نماز ظهر به جای می آوردند و بعد از خواندن تعقیبات، تشریف می بردند. این کار، در آن سن و سال و آن هواى گرم مخصوصاً با زبان روزه، کار آسانى نبود. حتى جوان ها هم به سختى از عهده ی انجام این کار بر مىآمدند. با این حال، اینگونه با جدیت تمام عبادت می کردند.
انجام این اعمال سبب تربیت طلبه های جوان مىشد. بعضى از طلبه ها که فقط نمازهاى واجب را می خواندند، با دیدن عبادت های امام، از ایشان تبعیت مىکردند و آنوقت نافله ی نمازها را هم می خواندند. روزهاى جمعه، نافله ها را در منزل می خواندند و در مدرسه بدون خواندن نافله، دو نماز ظهر و عصر را جمع می کردند و اجازه خواندن اذان براى نماز عصر را نمی دادند. این نکته ها و ظرافت ها، نمایانگر دقت آن امام بزرگوار در انجام عبادتها، مطابق با دستور موظف است.
امام و نمازی پشت به قبله
دختر امام چنین نقل می کند که: «شب ۱۵ خرداد ۴۲، امام توی حیاط خوابیده بودند که مأموران رژیم شاه آمدند، در را شکستند و به زور وارد خانه شدند. خود امام برای من تعریف می کردند: وقتی آنها در را شکستند، فهمیدم که آنها آمده اند مرا بگیرند. فوراً به خانم گفتم که شما هیچ صحبتی نکنید، بفرمایید توی اتاق.
من دیدم که آنها ریختند داخل منزل، احتمال دادم که نکند یک وقت اشتباه کنند و مصطفی را به جای من ببرند. به همین جهت گفتم: خمینی من هستم. آماده بودم و من را بردند. (از همین روست که آیه الله اراکی در وصف او فرمودهاند: مردی به فداکاری و تقوای او هرگز ندیدم، تقوا و فداکاری به تمام معنی).[۲۲]
چون کوچه ها باریک و تنگ بود، من را داخل ماشین کوچکی سوار کردند و تا سر خیابان بردند. سر خیابان، یک ماشین خیلی بزرگ ایستاده بود. من را سوار آن ماشین بزرگ کردند و حرکت کردند. یک نفر به طرف من نشسته بود که از اول تا آخرِ مسیر، سرش را گذاشته بود کنار دست من و به بازویم تکیه داده بود و گریه می کرد. یکی دیگر هم طرف دیگرم نشسته بود و مرتب شانه ام را می بوسید.
همین طور که می آمدیم، توی راه من گفتم که نماز نخوانده ام، لطفاً یک جایی نگه دارید که من وضو بگیرم. گفتند: ما اجازه نداریم. گفتم: شما که همگی مسلح هستید و من اسلحه ای ندارم؛ به علاوه شما همه با هم هستید و من یک نفرم. کاری که نمی توانم بکنم. باز هم گفتند: ما اجازه نداریم. دانستم که فایده ای ندارد و اینها ماشین را نگه نمی دارند. گفتم: خوب، اقلاً نگه دارید تا من تیمم کنم. اینبار، این را گوش کردند و ماشین را نگه داشتند؛ اما اجازه ی پیاده شدن از ماشین را به من ندادند. من همین طور که توی ماشین نشسته بودم، از توی ماشین دولا شدم و دست خود را به زمین زدم و همانطور، تیمم کردم. نمازی که خواندم، پشت به قبله بود. چرا که داشتیم از قم به تهران می رفتیم و قبله در جنوب بود، نماز با تیمم و پشت به قبله و ماشین در حال حرکت! این گونه بود که نماز صبح خود را خواندم. شاید همین دو رکعت نماز من مورد رضای خدای تعالی واقع شده باشد.[۲۳]
امام خمینی و اقامه نماز آخر
از اواخر دوران بیمارى ایشان چنین نقل مى کنند که: امام خمینی، از یک ساعت به ظهر مانده، هر کس که پیش ایشان مى رفت، از او مى پرسید: چه قدر به ظهر مانده؟ و هدفشان هم از این سؤال، این بود که در ادای نماز اول وقتشان، تأخیرى رخ ندهد. ساعت سه و نیم بعد از ظهر احساس عجیبى بر همه ی حاضران، مستولى شد. کار به جایى رسیده بود که با وجود تلاش بسیارِ پزشکان و پرستاران و کادر بیمارستان، همه منتظر وقوع معجزه اى بودیم. هنگام اذان مغرب، یکی از پزشکان با توجه به این که حساسیت ایشان را به نماز مى دانست، امام را صدا کرد و گفت: آقا، وقت نماز است. امام، که از ساعت یک و نیم بعد از ظهر بى هوش شده بودند، نسبت به این صدا عکس العمل نشان دادند.
همه ی ما شاهد بودیم که امام در همان حالت بى هوشى با حرکات دست و ابروها، نماز مغرب را به جا آوردند و …[۲۴]
چگونه ممکن است کسى که ساعت ها، بی هوش بوده است، با تذکر به رسیدن وقت نماز، از حالت بى هوشى خارج شود، آیا این امر را مى توان چیزی جز عشق واقعی به نماز دانست؟ به همین دلیل هم بود که در اوج یقین و اطمینان قلبی فرمود با «دلی آرام و قلبی مطمئن» از میان شما میروم. روحشان شاد و یادشان پر رهرو باد.
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز
پی نوشت ها
- خمینی، روح الله، آداب الصلاه، ص۹ و ۱۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸. منزله انسان، معجون
- آداب الصلاه، ص ۹۰.
- همان، صفحه ۴۶
- همان، ص ۵
- صحیفۀ امام، ج ۱۲، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۳
- همان، ص ۳۹۴
- همان، ص ۳۹۳
- امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، روح الله، آداب الصلوه، ص۴۵
- امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، روح الله، اسرار نماز، ص۱۰.
- نهج البلاغه: الکتاب۴۷
- امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، روح الله، آداب الصلوه، ص۹.
- امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، روح الله، اسرار نماز، ص ۱۷
- همان، ص۱۱۸
- همان، ص۱۵
- همان، ص ۹
- همان، ص ۱۶
- امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، روح الله، آداب الصلوه، ص۱۴۶
- همان، ۳۵۰
- امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، روح الله، اسرار نماز، صص ۷-۸
- مجلهی زن امروز، شمارهی ۱۲۶۷، خرداد ۶۹.
- حبیب و محبوب، مؤسسهی قدر ولایت، ص۴۸.
- ویژه نامهی روزنامهی رسالت، (بهاریهی بهمن)، ۱۴/ ۱۱/ ۷۲
- امام در سنگر نماز، ص ۱۳، خاطرۀ فریده مصطفوى؛ نماز خوبان، ص ۵۳.
- امام در سنگر نماز، ص ۲۶، خاطرۀ فرشته اعرابى.
همانطوری که در خواندن نماز آثار و شگفتی هایی هست که خارج از حد تصور هست ،نخواندن این فریضه الهی هم تبعاتی دارد که متاسفانه همه ما از آن غافل شده ایم،کتاب اسرار الصلاه آیت الله خمینی کتابی بود که بخشهایی از آن را در سالهای دور خواندم و البته چیزی از آن متوجه نشدم،امکان دارد بسیاری کارهای خیر انجام دهند ولی نسبت به نماز اهتمام نداشته باشند،فراموش نکنیم که نماز و بر پایی آن مهمترین رکن است و در تمام ادیان توحیدی اقامه میشده است،نماز یعنی احترام به تمام انبیا و اولیا و معاد،و فرشتگان الهی ،نماز راه غیبی است بسوی پروردگار و نماز گزار مجبور هست بسیاری از موارد را رعایت کند،از جمله طهارت،نخوردن مال حرام و…. ممکن است خود نمازگزار مرتکب گناهانی هم باشد اما همواره بر خیر است و تا گناهانی نباشد معنای آمرزنده برای خدا مفهومی پیدا نمی کند اما شخصی که مقید به خواندن نماز نیست،اجتناب از خیلی از امور برای او مفهومی ندارد، و مهمترین مساله این است که زحمتهای انبیا را نادیده می گیرد،در ابلاغ رسالت آسمانیشان،برای همین هر قدر هم که کار خیر انجام دهد ،همه اش باطل هست در نزد خدای عالمیان