مقالات و یادداشت ها

آداب قرض دادن و قرض گرفتن در اسلام

یکی از آموزه‌های دین مقدس اسلام، سفارش مسلمانان به قرض دادن است. قرض دادن به افراد نیازمندی که درخواست قرض دارند در آیات قرآن و نیز روایات به‌عنوان امری پسندیده بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. در اسلام قرض دادن و نیز قرض گرفتن آداب خاصی دارد. در این مقاله قصد داریم به موضوع آداب قرض دادن و قرض گرفتن در اسلام بپردازیم و آیات قرآن و روایات معصومین در این زمینه را مورد بررسی قرار دهیم، اگر به ‌دنبال کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه هستید، ادامه این مقاله را از دست ندهید.

قرض به‌ چه معناست؟

«قرض به‌معنای تملیک مال به دیگری با تعهد گیرنده به بازپرداخت مثل یا قیمت آن آمده است« (۱). این تعریف در اصول اسلامی، بیانگر یک رفتار مالی است که بر پایه عدالت، همدلی و نیکوکاری استوار شده است. در فرهنگ اسلامی، قرض نه ‌تنها یک قرارداد مالی بلکه عملی خیرخواهانه و خداپسندانه محسوب می‌شود.

در قرآن کریم، مفهوم قرض با عنوان قرض‌الحسنه مطرح شده است که به‌معنای قرض نیکو و پسندیده می‌باشد. در آیه ۱۷ سوره تغابن آمده است: «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ» (تغابن: ۱۷)؛ یعنی «اگر به خدا وام نیکو دهید، آن را برای شما دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خدا عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک می‌باشد و بردبار است«. این آیه نشان‌دهنده جایگاه والای قرض‌الحسنه در نظام اقتصادی اسلام است که فرد قرض‌دهنده، نه ‌تنها در این دنیا، بلکه در آخرت نیز پاداش و مغفرت الهی را دریافت خواهد کرد.

بر اساس آموزه‌های اسلامی، «قرض حسن، به قرضی گفته می‌شود که از مال حلال باشد و با آزار و منت‌گذاری ضایع نگردد» (۲). این اصل بر پاکی نیت و خلوص رفتار در اعطای قرض تأکید دارد و بدین معناست که فرد نباید با طلبکار ساختن و تحقیر گیرنده، ارزش معنوی عمل خود را کاهش دهد.

همچنین، «قرض‌الحسنه در واقع به قرضی می‌گویند که بدون ربا باشد» (۳). یعنی این نوع قرض باید بدون دریافت سود و بدون الزام به ضمانت‌های سنگین ارائه شود. در واقع، هدف از قرض‌الحسنه، کمک به نیازمندان و تسهیل در امور مالی افراد جامعه است، نه کسب منفعت شخصی. از این‌ رو، در نظام مالی اسلامی، قرض‌الحسنه به ‌عنوان یک ابزار مهم در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع مشکلات اقتصادی افراد در نظر گرفته می‌شود.

جایگاه قرض دادن در آیات و روایات

قرض دادن در اسلام جایگاه والایی دارد و به‌عنوان یکی از ارزشمندترین اعمال نیکو توصیه شده است. قرآن کریم و روایات اسلامی بر اهمیت قرض‌الحسنه تأکید دارند و آن را عملی خداپسندانه معرفی می‌کنند که فرد قرض‌دهنده نه ‌تنها به همنوع خود کمک می‌کند، بلکه در واقع با خداوند معامله‌ای معنوی انجام می‌دهد.

در آیات قرآن، طرف اصلی قرض‌دهنده، خداوند معرفی شده است و در هیچ آیه‌ای اشاره‌ای به شخص خاصی نشده است. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت نیت الهی در قرض‌الحسنه است؛ چراکه «قرض حسن، به قرضی گفته می‌شود که از مال حلال باشد و با آزار و منت‌گذاری ضایع نگردد» (۲). در حقیقت، این عمل باید بدون چشم‌داشت مادی و تنها برای رضای خداوند انجام شود.

قرض‌الحسنه در آیات قرآن

قرآن کریم در آیات متعددی به مفهوم قرض‌الحسنه اشاره کرده و آن را عملی شایسته و پرفضیلت معرفی کرده است. در سوره حدید، آیه ۱۱ آمده است:

«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ« (حدید: ۱۱)؛ یعنی: «کیست که به خدا وامی نیکو دهد تا خدا آن را برای او دو چندان کند و او را پاداشی نیکو و باارزش باشد؟»

این آیه نشان‌دهنده آن است که قرض‌الحسنه نه‌تنها پاداشی مضاعف دارد، بلکه به فرد قرض‌دهنده مقامی کریمانه نزد پروردگار عطا می‌شود. به عبارت دیگر، این عمل یک نوع سرمایه‌گذاری معنوی است که بازگشت آن از سوی خداوند تضمین شده است.

همچنین در آیه ۲۴۵ سوره بقره بیان شده است:

«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَهً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (بقره: ۲۴۵).

یعنی: «کیست آنکه به خدا وام نیکو دهد، تا آن را برایش چندین برابر بیفزاید؟ و خداست که [روزی را] تنگ می‌گیرد و وسعت می‌دهد؛ و [همه شما برای دریافت پاداش] به سوی او بازگردانده می‌شوید».

این آیه به ‌وضوح بیان می‌کند که قرض‌الحسنه عملی است که نه ‌تنها موجب برکت در زندگی قرض‌دهنده می‌شود، بلکه بازپرداخت آن از سوی خداوند با پاداشی چندین برابر تضمین شده است. این تأکید قرآنی نشان می‌دهد که قرض‌دهنده نباید انتظار سود مادی داشته باشد، بلکه باید هدف اصلی او رضایت الهی باشد.

جایگاه قرض‌الحسنه در روایات اسلامی

در روایات اهل‌ بیت (علیهم‌السلام) نیز اهمیت قرض دادن مورد تأکید قرار گرفته است. این روایات، نه ‌تنها به پاداش معنوی قرض اشاره دارند، بلکه آن را نسبت به صدقه نیز برتر دانسته‌اند.

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «بر درب بهشت نوشته شده که قرض دادن هیجده برابر پاداش دارد و صدقه ده برابر» (۴).

این روایت نشان‌دهنده ارزش بالاتر قرض نسبت به صدقه است. دلیل این موضوع آن است که قرض‌الحسنه به فرد نیازمند فرصت می‌دهد تا بدون تحقیر و وابستگی، مشکل مالی خود را حل کند و در آینده، بدون احساس دِین، آن را بازپرداخت نماید. در مقابل، صدقه یک کمک یک ‌طرفه است که ممکن است برای فرد دریافت ‌کننده همراه با نوعی وابستگی باشد.

رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز درباره فضیلت قرض دادن می‌فرمایند:

«کسی که به برادر مسلمان خود قرض بدهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هم ‌وزن کوه احد و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات به او عطا می‌شود و اگر برای وصول آن مدارا نماید از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب می‌گذرد» (۵).

این حدیث شریف تأکید دارد که نه‌ تنها خود عمل قرض دادن ارزشمند است، بلکه شیوه برخورد با قرض‌گیرنده نیز بسیار اهمیت دارد. اگر فرد قرض‌دهنده در بازپرداخت قرض با مدارا رفتار کند، پاداش او نزد پروردگار بسیار عظیم خواهد بود و در روز قیامت، بدون حساب و عذاب از پل صراط عبور خواهد کرد.

با توجه به آیات قرآن و روایات اسلامی، قرض دادن یکی از برترین اعمال نیکو در اسلام محسوب می‌شود. قرآن کریم بارها به این موضوع اشاره کرده و پاداشی چندین برابر برای قرض‌دهنده وعده داده است. در این آیات، طرف اصلی قرض خداوند است، که این موضوع نشان‌دهنده ارزش معنوی و اخروی قرض‌الحسنه می‌باشد.

از سوی دیگر، روایات اهل ‌بیت (ع) نیز بر اهمیت قرض‌دهی تأکید کرده و آن را عملی برتر از صدقه معرفی کرده‌اند. این امر به این دلیل است که قرض‌الحسنه به فرد نیازمند کمک می‌کند تا استقلال مالی خود را حفظ کرده و بدون تحقیر، مشکل خود را حل کند.

قرض‌الحسنه نه‌ تنها یک عمل عبادی و خداپسندانه است، بلکه می‌تواند تأثیر مثبتی بر اقتصاد جامعه داشته باشد. اگر فرهنگ قرض‌الحسنه در جامعه نهادینه شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی مردم کاهش یافته و عدالت اجتماعی محقق خواهد شد. بنابراین، ضروری است که این فرهنگ در میان افراد جامعه ترویج شود و نهادهای اسلامی و مالی، بستر مناسبی برای تسهیل قرض‌الحسنه فراهم آورند.

آداب قرض دادن و قرض گرفتن در اسلام

آداب قرض دادن در اسلام

قرض دادن در آموزه‌های اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد و از جمله مستحبات مؤکد به شمار می‌رود. این عمل نه ‌تنها گره از مشکلات مادی مؤمنان باز می‌کند، بلکه بر اساس روایات، اجر و پاداشی بسیار دارد. با این حال، ترک آن گناه محسوب نمی‌شود. در اسلام، قرض دادن دارای شرایط و آدابی است که رعایت آن‌ها به تکمیل این عمل خیر و افزایش برکت آن کمک می‌کند. در ادامه، به بررسی این آداب پرداخته می‌شود.

اخلاص در قرض دادن

یکی از مهم‌ترین شرایط قرض دادن در اسلام، اخلاص نیت است. قرض‌دهنده باید این کار را تنها به قصد رضایت الهی و یاری رساندن به برادر یا خواهر دینی خود انجام دهد، نه به نیت شهرت یا انتظار جبران مادی. نیت پاک و خالص باعث می‌شود که این عمل در نزد پروردگار ارزش بیشتری داشته باشد.

رضایت قلبی در قرض دادن

قرض باید با میل و رضایت قلبی صورت گیرد. فرد نباید با اکراه یا اجبار به کسی وام دهد، زیرا اگر نیت او آلوده به بی‌میلی یا ناراحتی باشد، ارزش معنوی آن کاهش می‌یابد.

قرض باید از مال حلال باشد

از دیگر آداب قرض دادن، توجه به منبع مال قرضی است. فردی که قرض می‌دهد، باید دقت کند که مال او از راه حلال کسب شده باشد. چنانکه در منابع دینی آمده است:

«قرضی که به دیگران می‌دهد از مال حلال باشد» (۶).

پولی که از راه‌های غیرشرعی، مانند رشوه، ربا، یا اموال غصبی به دست آمده باشد، نمی‌تواند در راه خیر مصرف شود و حتی ممکن است باعث مشکلات معنوی برای قرض‌دهنده و قرض‌گیرنده شود.

مکتوب کردن مقدار و شرایط قرض

یکی از اصول مهم در قرض دادن، ثبت مقدار و شرایط آن است. این امر علاوه بر جلوگیری از اختلافات احتمالی، باعث شفافیت در روابط مالی می‌شود. خداوند متعال در آیه ۲۸۲ سوره بقره می‌فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ…» (بقره: ۲۸۲).

یعنی: «ای اهل ایمان! چنانچه وامی به یکدیگر تا سرآمد معینی، دادید، لازم است آن را بنویسید…»

این توصیه الهی، نشان‌دهنده اهمیت مکتوب کردن بدهی‌ها و جلوگیری از مشکلات و اختلافات آینده است. ثبت قرض می‌تواند به‌صورت یک سند رسمی یا حتی یک نوشته ساده بین دو طرف باشد.

مهلت دادن به بدهکار برای بازپرداخت

در اسلام، تأکید بسیاری بر آسان‌گیری در بازپس‌گیری قرض شده است. فردی که قرض می‌دهد، نباید قرض‌گیرنده را تحت فشار قرار دهد، بلکه باید تا زمان توانایی او صبر کند. چنان که خداوند در آیه ۲۸۰ سوره بقره می‌فرماید:

«وَإِنْ کَانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلَى مَیْسَرَهٍ…» (بقره: ۲۸۰).

یعنی: «و اگر [بدهکار] تنگدست بود [بر شماست که] او را تا هنگام توانایی مهلت دهید…»

در حدیثی از رسول خدا (ص) نیز آمده است که:

«هر کس به فرد گرفتار و درمانده‌ای قرض بدهد و در هنگام پس گرفتن آن خوش رفتاری کند [گناهان او پاک می‌شود] و او اعمال خود را دوباره شروع می‌کند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتی فراوان) در بهشت به او عطا می‌کند…» (۸).

این توصیه‌های قرآنی و روایی نشان می‌دهند که بخشش و صبر در بازپرداخت قرض نه‌تنها موجب رضایت الهی، بلکه باعث افزایش برکت در زندگی فرد قرض‌دهنده می‌شود.

پرهیز از دریافت سود (ربا)

یکی از اصول اساسی قرض‌الحسنه در اسلام، پرهیز از دریافت هرگونه سود یا اضافه بر اصل مبلغ قرض است. هر نوع شرطی که منجر به پرداخت مبلغی بیش از مقدار قرض شود، از مصادیق ربا بوده و حرام است. چنان که در روایتی از امام کاظم (ع) آمده است:

«در مورد مردی که مقدار صد درهم را به دیگری قرض داد به این شرط که پنج درهم یا کمتر یا بیشتر به او بدهد، فرمودند: این عمل ربای محض است» (۹).

قرض دادن به افراد نیازمند

در روایات اسلامی، قرض دادن به افراد نیازمند نسبت به صدقه برتر دانسته شده است. دلیل این برتری، آن است که قرض موجب حفظ عزت و استقلال فرد نیازمند می‌شود و او را از وابستگی به کمک‌های بلاعوض دور نگه می‌دارد. از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که:

«به بهشت وارد شدم، دیدم که بر در آن نوشته است ثواب صدقه ده برابر و قرض هجده برابر است. گفتم: ای جبرئیل چرا صدقه ده برابر و قرض هجده برابر است؟ گفت: زیرا صدقه به دست افراد نیازمند و بی‌نیاز می‌رسد اما قرض تنها به دست کسی که به آن نیاز دارد می‌رسد» (۱۰).

آداب قرض دادن و قرض گرفتن در اسلام

آداب قرض گرفتن در اسلام

در نظام مالی و اقتصادی اسلام، اصل بر اتکا به توانایی‌های فردی و پرهیز از وابستگی به دیگران است. در همین راستا، قرض گرفتن، اگرچه در شرایط خاص جایز شمرده شده، اما در حالت کلی، توصیه به اجتناب از آن شده است. قناعت و مدیریت صحیح دارایی‌ها، از جمله ارزش‌هایی است که در اسلام بر آن تأکید شده تا فرد تا حد امکان از گرفتن وام و قرض بی‌نیاز باشد. امیرالمؤمنین علی (ع) در این باره فرموده‌اند:

«بدهی بسیار، راستگو را دروغگو و نیز خوش‌قول را بدقول می‌نماید» (۱۱).

همچنین، پیامبر اکرم (ص) در حدیثی فرموده‌اند: «قرض کمتر گیر تا آزاد باشی» (۱۲).

این توصیه‌ها خطاب به کسانی است که می‌توانند بدون دریافت قرض، مشکلات مالی خود را مدیریت کنند. اما در مواقع ضرورت، اسلام دریافت قرض را جایز دانسته و شرایط و آدابی برای آن تعیین کرده است. در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است:

«خداوند یار قرض‌دار است تا آنکه قرض خود را بپردازد، به این شرط که قرض او برخلاف رضای خدا نباشد» (۱۳).

این حدیث تأکید دارد که اگر قرض در مسیر صحیحی باشد، خداوند فرد قرض‌گیرنده را یاری خواهد کرد. با این مقدمه، به بررسی آداب قرض گرفتن در اسلام می‌پردازیم.

قرض گرفتن تنها در صورت نیاز واقعی

اسلام توصیه می‌کند که قرض باید تنها در شرایط ضروری گرفته شود و فرد از دریافت قرض برای امور غیرضروری بپرهیزد. نیازهایی مانند تأمین مسکن، ازدواج، حج، یا حفظ آبرو از جمله مواردی هستند که می‌توان برای آن‌ها قرض گرفت. اما اگر قرض برای مصارف تجملاتی و غیرضروری باشد، ناپسند تلقی شده و مورد نهی قرار گرفته است.

پیامبر اکرم (ص) در این باره فرموده‌اند:

«هر کس اموال مردم را بگیرد و قصد پرداخت آن را داشته باشد، خداوند برای پس دادن آن قرض او را یاری می‌کند و هر کس اموال مردم را بگیرد و قصد داشته باشد آن را تلف کند، خداوند آن را تلف می‌کند» (۱۴).

این حدیث تأکیدی است بر این که قرض‌گیرنده باید نیت بازپرداخت داشته باشد و از سوء استفاده از مال دیگران خودداری کند.

پرداخت قرض در موعد مقرر

یکی از مهم‌ترین اصول قرض گرفتن، تعهد به بازپرداخت آن در زمان مقرر است. تأخیر در پرداخت قرض، به ‌ویژه اگر فرد توانایی بازپرداخت داشته باشد، در اسلام نکوهش شده است.

رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

«قرض دو نوع است. هر کس از دنیا برود و قصد این را داشته باشد که قرض خود را بپردازد من سرپرست او خواهم بود و هر کسی که از دنیا برود و بخواهد که قرض خود را نپردازد، در مقابل آن از اعمال نیک او برمی‌دارند؛ چرا که در آن روز دینار و درهمی نیست» (۱۵).

همچنین، امام رضا (ع) فرموده‌اند:

«کسی که قرض بگیرد و تصمیم داشته باشد آن را پس دهد در امان خدا است تا آن را ادا نماید، اما اگر تصمیم نداشته باشد که قرض را به صاحبش بازگرداند، دزد محسوب می‌شود» (۱۶).

این تأکیدات نشان می‌دهد که عدم بازپرداخت قرض، نه ‌تنها حق‌الناس است، بلکه از نظر دینی نیز آثار نامطلوبی دارد.

قرض گرفتن از افراد درستکار و شایسته

در اسلام، توصیه شده است که فرد در صورت نیاز، از کسانی قرض بگیرد که اهل دیانت، مروت و اصالت خانوادگی باشند. این امر به این دلیل است که دریافت قرض از افراد ناصالح ممکن است باعث وابستگی، تحقیر یا سوءاستفاده شود. امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند:

«بدهی نوعی بندگی است، پس زمام اختیار خود را به کسی که حق تو را نمی‌شناسد، مسپار» (۱۷).

امام حسین (ع) نیز در این باره فرموده‌اند:

«جز به نزد یکی از این سه کس حاجت مبر: دین‌دار یا صاحب مروّت یا دارای اصالت خانوادگی» (۱۸).

امانت‌داری و بازپرداخت دقیق قرض

از جمله آداب قرض گرفتن، تعهد به بازپرداخت دقیق و به ‌موقع آن است. فرد باید این مسئولیت را با جدیت پذیرفته و اطمینان حاصل کند که توانایی بازپرداخت دارد. عدم وفای به عهد در این زمینه، از نظر اخلاقی و شرعی قابل قبول نیست و موجب تضعیف اعتماد اجتماعی می‌شود.

پرهیز از سوءاستفاده از قرض و حیف و میل آن

اسلام تأکید دارد که قرض باید در همان مسیری که برای آن گرفته شده است، مصرف شود. افرادی که قرض می‌گیرند و آن را در امور غیرضروری یا نادرست مصرف می‌کنند، در واقع خیانت در امانت کرده‌اند. قرض باید با نیت درست دریافت شود و در مسیر صحیح مورد استفاده قرار گیرد.

قدردانی از قرض‌دهنده با هدیه (بدون شرط قبلی)

یکی دیگر از آداب قرض گرفتن، قدردانی از فرد قرض‌دهنده است. این قدردانی می‌تواند به‌صورت یک هدیه باشد که به صورت داوطلبانه و بدون شرط قبلی به قرض‌دهنده داده شود. امام صادق (ع) در این زمینه می‌فرمایند:

«اگر قرض گیرنده بدون قرار قبلی، سودی را به قرض‌دهنده بدهد مباح است ولی قرض‌دهنده پاداشی از خدا نخواهد گرفت» (۱۹).

این توصیه نشان می‌دهد که قرض‌دهنده نباید شرطی برای دریافت اضافه بر قرض بگذارد، اما اگر قرض‌گیرنده خود از روی میل و برای قدردانی هدیه‌ای بدهد، این کار مباح خواهد بود.

قرض گرفتن در اسلام یک راهکار مالی برای مواقع ضروری است، اما توصیه شده است که افراد تا حد امکان از دریافت قرض پرهیز کنند. تنها در شرایط خاص، مانند تأمین نیازهای ضروری، می‌توان قرض گرفت و در این صورت نیز باید آداب و شرایط آن را رعایت کرد. به طور کلی، مهم‌ترین آداب قرض گرفتن شامل موارد زیر است:

    1. قرض گرفتن تنها در مواقع ضروری و پرهیز از دریافت وام برای مصارف غیرضروری.
    2. تعهد به بازپرداخت به‌موقع و پرهیز از تأخیر عمدی.
    3. قرض گرفتن از افراد صالح و امین و اجتناب از دریافت وام از افراد ناشایست.
    4. پرهیز از سوءاستفاده از قرض و حیف و میل آن در امور غیرضروری.
    5. قدردانی از قرض‌دهنده با هدیه‌ای بدون شرط قبلی که نشان‌دهنده حسن نیت قرض‌گیرنده باشد.

به طور کلی، اگر قرض گرفتن با رعایت این اصول انجام شود، نه ‌تنها باعث حل مشکلات مالی فرد می‌شود، بلکه برکت الهی را نیز به همراه خواهد داشت. رعایت این آداب باعث ایجاد روابط سالم اقتصادی و تقویت اعتماد اجتماعی در جامعه اسلامی می‌شود.

کلام پایانی

یکی از مباحث مهم در اسلام بحث قرض دادن و قرض گرفتن است که دارای آداب خاصی است. در این مقاله به موضوع قرض دادن و قرض گرفتن در دین مبین اسلام پرداختیم و به آداب قرض دادن که فضیلت و ثواب بسیاری در اسلام دارد، پرداختیم. دراین مطلب به برخی از آداب قرض دادن مانند داشتن اخلاص، رضایت قلبی، مال حلال، مکتوب نوشتن قرض، مهلت دادن به قرض‌ گیرنده، عدم گرفتن سود از قرض گیرنده و قرض به نیازمندان اشاره کردیم. از آداب قرض گرفتن نیز اموری چون قرض از روی نیاز، پرداخت به موقع قرض، قرض گرفتن از اهل آن و در نظر گرفتن هدیه‌ای به‌عنوان تشکر برای قرض‌دهنده را نام بردیم. با توجه به روایات مطرح شده در این مقاله قرض دادن در اسلام ثواب فراوانی دارد و حتی در مواردی پاداش آن بیشتر از صدقه دادن است. در اسلام قرض گرفتن در مواردی که ضرورت نداشته باشد پسندیده نیست؛ اما اگر از روی احتیاج باشد و برای امور ضروری مانند مسکن، ازدواج، حفظ آبرو و شأن اجتماعی باشد پسندیده است و لازم است که افراد ثروتمند و غنی نسبت به قرض دادن به افراد نیازمند اقدام کنند تا از پاداش اخروی این امر پسندیده بهره‌مند گردند.

جهت مشاهده سایر مقالات و نوشته های نمازی میتوانید روی مقالات نمازی کلیک کنید.
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز

پی‌نوشت

  1. بجنوردی، محمد حسن، القواعد الفقهیه، ج۷، ص ۲۳۵.موسوی گلپایگانی، سید محمد رضا، هدایه‌العباد، ج۲، ص ۷۰.
  2. طبرسی، مجمع‌البیان، ج۲، ص ۶۰۷.
  3. جوادی آملی، ج۱۱، ص ۵۸۳.
  4. بحارالانوار، ج۱۰۳، ص ۱۳۸.
  5. ثواب‌الاعمال و عقاب‌ها، ص ۴۱۴.
  6. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص ۸۳۴.
  7. شیخ صدوق، ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال، ص ۱۳۸.
  8. ثواب‌الاعمال، ص ۲۸۹. نهج‌الفصاحه، ص ۷۵۹، ح ۲۹۶۱.
  9. وسائل‌الشیعه، ج۱۳، ص ۱۰۸، ح۷.
  10. کنزالعمال، ج۶، ص ۲۱۰، ح۱۵۳۷۳.
  11. غررالحکم، ج۴، ص ۵۹۲، ح ۷۱۰۵.
  12. نهج‌الفصاحه، ص ۲۳۵، ح۴۳۲.
  13. نهج‌الفصاحه، ح۷۳۳.
  14. همان، ص ۷۶۲، ح۲۹۷۹.
  15. همان، ص ۴۹۰، ح۱۶۰۹.
  16. فقه‌الرضا، ص ۲۶۸.
  17. شرح نهج‌البلاغه، ابن لبی الحدید، ج۲۰، ص ۳۰۶، ح ۵۰۳.
  18. میزان‌الحکمه، ح ۴۴۸۸.
  19. بحارالانوار، ج۱۰۳، ص ۱۵۷، ح۱.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا