اخبار

حمله در وقت نماز؛ چه کربلا چه شاهچراغ

بعد از تماس تلفنی، با دیدن حجم پیام‌ها تعجب کردم. کمتر از نیم ساعت این همه پیام؟ چه خبره؟ با خواندن اولین نوشته، پیام‌ها را بالا و پایین کردم. توی دل گفتم: دوباره؟

به گزارش روابط عمومی ستاد اقامه نماز، ۴ آبان که به شاهچراغ حمله تروریستی کردند، کار اعضای دفتر شده بود هماهنگی و مصاحبه با خانواده شهدا، مجروحین و شاهدین حادثه.

روزی که به دیدار آرتین و خواهرش فاطمه رفتم، هیچ جمله‌ای به ذهنم نمی‌رسید تا به زبان بیاورم و از غم فاطمه کم کنم. دختری که تا دیروز سرگرم تدارکات عروسی‌اش بود، باید در غم از دست دادن پدر و مادر و برادرش، برای آرتین هم مادری می‌کرد.

تا مدت‌ها ذهنم درگیر مادر کرمانی بود که حسرت دیدن دوباره پسر بچه‌اش علی اصغر، بر دلش ماند یا محمدرضا که رفت شاهچراغ، شفای مادرش را بگیرد و همان‌جا عاقبت بخیر شد یا راستین دو ساله ای که تیر شکمش را پاره کرده بود و مدام عفونت می‌کرد.

اواخر بهمن، آقای ترابی کار مستندنگاری دادگاه متهمین حمله تروریستی به شاهچراغ را بر عهده‌ی من و همکارم آقای محمدی گذاشت.

محیط دادگاه را تا آن روز درک نکرده بودم. در دادگاه، محمدرامز در چندین جلسه، هماهنگی عملیات تروریستی را توضیح داد. از اجاره کردن خانه و برداشتن چمدان مهمات نظامی از زیر پل ولیعصر گفت تا کمک هایش به حامد ضارب حرم و تحویل دادن جلیقه انتحاری، خشاب، فشنگ و اسلحه به او و بردنش به شاهچراغ در روز حادثه. در یکی از جلسات دادگاه، محمدرامز از شب بیعت و روز حادثه می‌گفت که مادر شهید ندیمی چادرش را روی صورتش کشید و… نوبت به دادگاه نعیم رسید.

از بقیه متهمین بزرگتر بود، در جلسات خونسرد بود و هر بار خیره به جایی نگاه می‌کرد. نعیم از بیست روز پناه دادن به حامد در تهران و تهیه سیم کارت و فرستادنش به شیراز گفت و حس پشیمانی نداشت.

گالری گوشی نعیم پر بود از عکس کشتار شیعیان افغانستانی. در افغانستان سرپرست فرزندان داعشی‌هایی بود که در عملیات‌ها کشته شده بودند.

من و همکارم بعد از هر جلسه دادگاه، روایت می‌نوشتیم و در کانال‌های دفتر به اشتراک گذاشته می‌شد. منبع خبرگزاری ها از دادگاه متهمین شاهچراغ، شده بود روایت‌های ما.

جلسات دادگاه قبل از عید نوروز تمام شد، حکم متهمین آمد و دو هفته مانده به محرم، محمدرامز و نعیم در ملأعام، اعدام شدند. بقیه متهمین بسته به میزان مشارکت در عملیات، محکوم به حبس شدند.

با اعدام محمدرامز و نعیم، قضیه را تمام شده می‌دانستم اما خبر جدید، خلافش را ثابت کرد. محمدرامز در مسیر فرار به افغانستان دستگیر شده بود و از مهره‌های اصلی داعش در عملیات حمله تروریستی به حرم بود.

دستگیری و اعدام مهره‌های داعشی برای داعش، سنگین تمام شده و این را از حمله‌ی دوباره به حرم شاهچراغ می‌شود فهمید.

حرمی که بعد از حادثه اول، شلوغ‌تر از قبل شده بود و دشمن تاب دیدن این جمعیت را نداشت.

با لرزش گوشی، به خودم آمدم. چند تماس بی پاسخ و پیام‌ از افراد مختلف دنبال شنیدن یا خواندن روایتِ حادثه جدید بودند.

بعضی هم گفتند از الان منتظر روایت‌های دادگاه متهمین حادثه دوم خواهیم بود.

منبع خبر: خبرگزاری فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا