موانع توبه و قبولی آن چیست؟
انسان به طور فطری و طبیعی پس از انجام گناهان مختلف، پشیمان شده و خواهان این است که از گناه توبه نماید؛ اما گاهی برخی امور مانع توبه انسان به درگاه خداوند شده و این گونه سبب میشوند تا فرد توفیق توبه از گناهان را از دست بدهد. در این مقاله میخواهیم توبه از گناهان را توضیح دهیم و عوامل مختلفی را که موجب جلوگیری از توبه انسان گناهکار میشوند را بیان کنیم. اگر به دنبال این هستید که بدانید چه عواملی جزو موانع توبه و قبولی آن میشوند، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.
توبه چیست؟
برای درک موانع توبه، ابتدا باید مفهوم توبه را بهدرستی بشناسیم. «توبه در لغت بهمعنای بازگشت از گناه است» (۱). این واژه در اصطلاح دینی به معنای رجوع از معصیت و روی آوردن به اطاعت از پروردگار است. توبه فرآیندی است که در آن فرد گناهکار، با آگاهی از خطای خود، پشیمانی عمیق قلبی پیدا میکند و در جهت اصلاح اعمال و جبران گذشته قدم برمیدارد. این عمل نه تنها در پی جبران گناهان گذشته است، بلکه در راستای ایجاد تحول درونی و بازگشت به مسیر راستین است. در آموزههای اسلامی، توبه به عنوان یک فرآیند روحی و معنوی مهم در نظر گرفته میشود که به انسان این فرصت را میدهد تا از گناهان خود بازگشته و با خدای خود ارتباطی دوباره برقرار کند.
ارکان توبه
توبه حقیقی شامل سه رکن اساسی است که بهطور خاص در متون دینی به آن اشاره شده است. اولین رکن این است که فرد باید «پشیمانی از گناه» را در دل خود احساس کند. فرد باید از ته دل نسبت به گناهی که مرتکب شده است، احساس ندامت کند. این پشیمانی باید عمیق و واقعی باشد و نه تنها به صورت زبانی، بلکه از درون فرد باید بروز کند. بدون این احساس پشیمانی واقعی، توبه معتبر نخواهد بود.
دومین رکن، «ترک گناه در حال و آینده» است. فرد باید نه تنها گناهی که مرتکب شده را کنار بگذارد، بلکه باید عزم خود را جزم کند که در آینده نیز به آن بازنگردد. این تصمیم به ترک گناه باید ریشهدار و قطعی باشد، به طوریکه فرد با ارادهای قوی و با تکیه بر اراده الهی گناه را از زندگی خود خارج کند و در آینده از آن پرهیز کند.
سومین رکن از توبه، «جبران گناه و ادای حقوق تضییع شده» است. گناهان صرفاً با استغفار زبانی بخشیده نمیشوند. به عبارتدیگر، فرد باید اقداماتی عملی برای جبران خسارتهای ناشی از گناهان خود انجام دهد. این امر شامل بازپرداخت بدهیها، جبران ظلمها و یا تلافی کردن هرگونه ضرری است که به دیگران وارد شده است. در واقع، اگر حقوقی از مردم تضییع شده باشد، فرد باید علاوه بر استغفار از خداوند، به جبران آن اقدام کند. برای مثال، اگر فردی حقالناس را ضایع کرده باشد، تنها استغفار کافی نیست و باید اقداماتی انجام دهد که صاحب حق از او راضی شود.
در آموزههای دینی، توبهای که تنها به گفتن «استغفرالله» محدود شود، توبه واقعی محسوب نمیشود. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (آلعمران: ۸۹). یعنی: «مگر کسانی که بعد از آن توبه کردند و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است». این آیه نشان میدهد که اصلاح و جبران گناه، شرط اصلی قبولی توبه است. توبه واقعی، تنها زمانی تحقق مییابد که فرد با اعمال نیک، گذشته خود را اصلاح کرده و به مسیر بندگی خداوند بازگردد.
در این زمینه، توبه به عنوان یک فرآیند جامع و عمیق در نظر گرفته میشود که تنها با ندامت قلبی و ترک گناه ممکن است. اصلاح رفتار فرد و جبران حقالناس، نشانهای از صداقت توبه است. بنابراین، توبه نه تنها یک امر شخصی و معنوی است بلکه بر روابط فردی و اجتماعی نیز تأثیر میگذارد و فرد را به مسئولیتپذیری در قبال دیگران فرا میخواند. به طور کلی، توبه حقیقی به طور عملی باعث تغییر در رفتار فرد و بهبود روابط او با خداوند و دیگران میشود.
موانع توبه
گاهی انسان از گناهی که مرتکب شده ابراز پشیمانی کرده و در تلاش است که گناه یا گناهانی را که انجام داده اصلاح نموده و جبران کند؛ اما برخی عوامل مانع از توبه و قبولی آن میشوند. در ادامه به مهمترین عواملی که از توبه و قبولی آن جلوگیری میکنند، میپردازیم.
ترس از جبران گناه
یکی از موانع مهم در مسیر توبه، ترس از جبران گناهان گذشته است. بسیاری از افراد به دلیل احساس ناتوانی در جبران خطاهای خود، از توبه منصرف میشوند. فرد گناهکار ممکن است تصور کند که میزان گناهان او آن قدر زیاد است که امکان اصلاح آنها وجود ندارد یا حتی از سنگینی تکالیف جبرانی احساس یأس و ناامیدی کند. این احساس میتواند در مواردی همچون ترک طولانی مدت عبادات واجب (مانند نماز و روزه)، عدم پرداخت حقوق مالی شرعی (مانند زکات و خمس)، یا ایجاد ضرر مالی و معنوی برای دیگران شدت بیشتری پیدا کند.
به عنوان مثال، فردی که سالها نماز نخوانده و روزههای خود را نگرفته است، ممکن است از این که چگونه این تعداد زیاد از عبادات ترک شده را ادا کند، دچار اضطراب شود. همچنین، کسی که حقوق مالی دیگران را ضایع کرده یا دِینهای شرعی خود را نپرداخته است، ممکن است به دلیل عدم توانایی در بازپرداخت بدهیهای خود، از اقدام به توبه باز بماند.
اما این ترس و نگرانی نباید به مانعی برای رجوع به درگاه الهی تبدیل شود، زیرا خداوند از بندگان خود تنها به اندازه توانشان تکلیف میخواهد. فردی که قصد توبه دارد، باید تمام تلاش خود را برای جبران خسارات و ادای حقوق انجام دهد. اگر این کار به طور کامل برای او ممکن نباشد، میتواند بخشی از آن را ادا کند و برای باقیمانده، وصیت نماید تا بازماندگان او آن را ادا کنند. مهمترین اصل در این مسیر، داشتن نیت صادقانه و عزم جدی برای اصلاح گذشته است.
قرآن کریم بر این نکته تأکید دارد که خداوند، درهای رحمت خود را به روی بندگان باز گذاشته است و همواره آماده پذیرش توبه آنهاست. همان گونه که در آیه شریفه آمده است: «ثُمَّ یَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عَلَى مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (توبه: ۲۷)، یعنی: «سپس خدا بعد از این [واقعه] توبه هر کس را بخواهد مىپذیرد، و خدا آمرزنده مهربان است».
بر این اساس، فردی که حقیقتاً پشیمان است و تلاش خود را برای اصلاح اعمال گذشته انجام میدهد، نباید از رحمت الهی ناامید شود، بلکه باید با امید و توکل، مسیر جبران و بازگشت به خداوند را طی کند.
اهمال کاری و از دست دادن فرصت
یکی از موانع مهم و رایج در مسیر توبه، اهمال کاری و از دست دادن فرصتهای بازگشت به سوی خداوند است. بسیاری از افراد گناهکار به دلیل مشغلههای زندگی یا بهانههایی مانند نداشتن وقت کافی، توبه را به تأخیر میاندازند و این تأخیرها به مرور زمان باعث از دست رفتن فرصتهای جبران گناه میشود. این گناهکاران غالباً از خود میپرسند که چرا اکنون که درگیر مسائل مختلف زندگی هستند، نباید به توبه فکر کنند و میگویند فردا روز بهتری برای بازگشت است. در حقیقت، چنین نگرشهایی نه تنها به بهانهجوییهای شیطان تبدیل میشوند، بلکه سبب میشوند تا توبه هر روز بیشتر به تأخیر بیفتد.
اهمالکاری در توبه و از دست دادن فرصتها، عمدتاً به دلیل وسوسههای شیطانی است که در درون فرد رخ میدهد و او را به فکر آیندهای دورتر میاندازد. اما این تأخیر در توبه نه تنها موجب از دست دادن فرصتهای جبران گناه میشود، بلکه در نهایت ممکن است فرد را در موقعیت خطری قرار دهد که در لحظه مرگ از فرصت توبه واقعی محروم شود. چنان که در قرآن و احادیث آمده است، توبه وقتی پذیرفته است که فرد در زمان حیات خود اقدام به اصلاح گناهان خود نماید و نه زمانی که مرگ ناگهانی فرا میرسد.
امیرالمؤمنین علی (ع) در این زمینه میفرمایند: «لادینَ لِمُسوِّفٍ بِتَوبَتِه؛ کسی که توبه را به تأخیر میاندازد و امروز و فردا میکند دین و ایمان ندارد» (۲). همچنین، رسول گرامی اسلام (ص) نیز درباره این مسئله هشدار دادهاند که: «لاتُؤَخِّرِ التَّوبَهَ فَاِنَّ المَوتَ یَأتی بَغتَهً؛ توبه را (هیچ وقت) به تأخیر مینداز که لحظه مرگ بیخبر و ناگهانی میرسد» (۳). این سخنان تأکید دارند که تأخیر در توبه به هیچ وجه جایز نیست، چرا که مرگ ناگهانی میتواند فرصت جبران را از فرد سلب کند و او را در معرض عذاب الهی قرار دهد.
ناامیدی از رحمت خداوند
یکی دیگر از مهمترین موانع توبه و بازگشت به سوی خداوند، یأس و ناامیدی از رحمت الهی است. افرادی که در اثر گناهان متعدد یا اعمال نادرست خود، احساس میکنند که دیگر لایق آمرزش خداوند نیستند، به تدریج از توبه منصرف میشوند و به بهانه ناامیدی از بخشش، به گناهان خود ادامه میدهند. در حقیقت، این احساس ناامیدی از رحمت خداوند، خود یک گناه بزرگ است و میتواند به طرز جدی باعث دوری انسان از مسیر توبه شود.
ناامیدی از رحمت خداوند نه تنها فرد را از توبه منصرف میکند، بلکه او را در یک چرخه باطل از گناه و انکار رحمت الهی گرفتار میسازد. همان طور که امیرالمؤمنین علی (ع) در این خصوص فرمودهاند: «لا تَیأسْ لِذنبِکَ و بابُ التَّوبَهِ مَفتوحٌ. تا زمانى که دَرِ توبه باز است، از گناه خود نومید مشو» (۴). این فرمایش نشان میدهد که تا زمانی که درهای توبه به روی انسان باز است، هیچ دلیلی برای یأس و ناامیدی وجود ندارد. حتی اگر گناهکار بزرگترین گناهان را مرتکب شده باشد، همچنان امکان بازگشت و توبه وجود دارد.
در قرآن کریم نیز آمده است: «وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ» (یوسف: ۸۷)، که به این معناست: «و از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمیشوند». این آیه به وضوح بیان میکند که یأس از رحمت الهی تنها ویژگی کسانی است که به کفر و انکار خداوند روی آوردهاند، نه مؤمنان و نه حتی گناهکاران.
افرادی که در دام این وسوسه افتادهاند که هیچگاه بخشیده نخواهند شد و به جهنم خواهند رفت، در حقیقت خود را از فرصت توبه و بازگشت به سوی خداوند محروم میکنند. این افراد باید به یاد داشته باشند که خداوند در قرآن وعده داده است که رحمت و آمرزش او بیپایان است. همان طور که در آیهای دیگر آمده است: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (زمر: ۵۳)، که به معنی: «بگو: ای بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود زیادهروی کردید! از رحمت خدا نومید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است».
این آیه به وضوح بیان میکند که خداوند به تمام بندگان خود، بدون توجه به گناهانشان، فرصت توبه و بازگشت میدهد، مشروط بر این که از رحمت خداوند ناامید نشوند و با نیت خالص به درگاه الهی بازگردند. بنابراین، یأس از رحمت خداوند نه تنها نادرست است، بلکه دروازههای توبه را بر انسان میبندد و او را از رحمت بیپایان خداوند محروم میسازد.
کوچک انگاشتن گناهان
بسیاری از افراد، به ویژه زمانی که گناهی را به صورت تصادفی یا در شرایط خاص مرتکب میشوند، آن را به عنوان گناهی بیاهمیت و کم ارزش تلقی میکنند و بر این باورند که نیازی به توبه از آن ندارند. این دسته از افراد ممکن است تنها به چند گناه انگشت شمار اشاره کنند و تصور کنند که از نظر روحی نیازی به جبران آنها نیست. در حالی که در نظر خداوند، حتی کوچکترین گناه نیز باید با پشیمانی و توبه جبران شود.
امام رضا (ع) در این باره فرمودهاند: «الصغائر من الذنوب طرق الی الکبائر، و من لم یخف الله فی القلیل لم یخفه فی الکثیر. گناهان کوچک وسیله و نیز راه رسیدن به گناهان بزرگ و کبیره به شمار میروند. کسی که در گناه کم از خدا نترسد، در گناه بزرگ هم نخواهد ترسید» (۵). این سخن گویای این نکته است که گناهان کوچک در حقیقت راههایی به سمت گناهان بزرگتر هستند و به تدریج فرد را درگیر اشتباهات سنگینتری میکنند.
در واقع، پذیرفتن گناهان کوچک و بیاهمیت به طور مداوم، زمینهساز ارتکاب گناهان بزرگتر میشود و فرد را از راه توبه و اصلاح باز میدارد. امیرالمؤمنین علی (ع) نیز به این نکته اشاره کردهاند که «اشد الذنوب عندالله، ذنب استهان به راکبه. سختترین گناهان پیش خداوند، آن گناهی است که مرتکبش آن را سبک و بیاهمیت بشمارد» (۶). این حدیث نشان میدهد که سبک شمردن گناه و عدم توجه به آن، بزرگترین مشکل در مسیر توبه است.
یکی از دستکاریهای شیطان در مسیر انسان، فریب او به کوچک شمردن گناهان است. همان طور که امام کاظم (ع) نقل کردهاند: «قال المسیح للحواریین: ان صغار الذنوب و محقراتها من مکائد ابلیس، یحقرها لکم و یصغرها فی اعینکم، فتجتمع و تکثر فتحیط بکم. حضرت عیسی (ع) به حواریون و یاران خود فرمودند: گناهان حقیر و کوچک [و نیز عوامل حقیر نشاندهنده گناهان] از حیلهها و کیدهای شیطان است، آنها را در نظر شما حقیر و کوچک مینمایاند به گونهای که جمع شده و زیاد میشوند و شماها را هلاک میکنند» (۷).
این روایت هشدار میدهد که حتی گناهان کوچک، اگر نادیده گرفته شوند و تکرار شوند، به یکباره انباشته شده و تبدیل به گناهان بزرگی خواهند شد که میتوانند فرد را به هلاکت برسانند. بنابراین، نباید هیچ گناهی را کوچک شمرد و باید به محض ارتکاب گناه، به سرعت به درگاه خداوند بازگشت و توبه کرد.
لذت بردن از گناه
از دیگر عواملی که مانع توبه انسان از گناهان میشود، لذت بردن از گناه است. گاهی اوقات فرد گناهکار به دلیل تمایل به لذتهای زودگذر دنیوی، دست به ارتکاب گناه میزند و همین لذت آنی از گناه، او را از توبه و بازگشت به سوی خداوند باز میدارد. این لذتهای دنیوی، که در حقیقت فانی و ناپایدار هستند، میتوانند آثار و پیامدهای سختی در پی داشته باشند که نه تنها در این دنیا، بلکه در آخرت نیز کیفرهای سنگینی را به دنبال خواهند داشت.
امام علی (ع) در مورد کسانی که از گناهان لذت میبرند، میفرمایند: «مَن تَلذّذ بمعاصِی الله ذلّ؛ کسی که از انجام گناه لذت ببرد، خداوند ذلت را به جای آن لذت به او میرساند» (۸). این روایت نشان میدهد که لذتهای زودگذر دنیوی از نظر الهی نه تنها ارزشی ندارند بلکه به جای رضایت و عزت، ذلت و خواری را برای انسان به همراه میآورند. زمانی که انسان در لذتهای مادی غرق میشود، از معنویت و آرامش واقعی دور میافتد و به تدریج در مسیر سقوط قرار میگیرد.
همچنین امام سجاد (ع) به طور خاص در این باره هشدار دادهاند که: «إیّاک و ابتهاج الذّنب فانّه أعظم من رکوبه. از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، که این شادی بزرگتر از انجام خود گناه است» (۹). این حدیث تأکید میکند که شادی و لذت در حین ارتکاب گناه، خود گناهی بزرگتر از گناه اولیه است و باعث میشود که شخص نه تنها گناه خود را کوچک شمارد، بلکه به نوعی در آن غرق شود و از ارتکاب آن پشیمان نگردد.
در واقع، لذت از گناه و خوشحالی از انجام آن موجب میشود که فرد گناه را جدی نگیرد و کیفر الهی را به تأخیر بیاندازد. امام علی (ع) در حدیثی دیگر نیز فرمودهاند: «حلاوه المعصیه یفسدها الیم العقوبه. عذاب دردناک گناه، شیرینی آن را تباه میسازد» (۱۰). این سخن میرساند که در نهایت، عذاب و مجازات الهی، لذتهای گناه را به طور کامل نابود کرده و انسان را در حسرت و پشیمانی فرو میبرد. بنابراین، لذت بردن از گناه نه تنها انسان را از توبه دور میکند، بلکه باعث میشود که او از عواقب واقعی گناه غافل شود و در دامی بزرگ گرفتار گردد.
دلبستن به دنیا و داشتن آرزوهای دور و دراز
از عواملی که موجب تأخیر در توبه و بازگشت به سوی خداوند میشود، دلبستن به دنیا و داشتن آرزوهای دور و دراز است. برخی افراد به دلیل تعلق خاطر و وابستگی به امور دنیوی، به ویژه خوشیها و لذتهای آن، تصور میکنند که میتوانند زمان بیشتری برای زندگی در دنیا داشته باشند و در آیندهای نزدیک به توبه پرداخته و از گناهان خود بازگردند. این افراد به اشتباه گمان میکنند که زندگی دنیا به اندازه کافی طولانی است و فرصتی برای توبه در آینده خواهند یافت. در نتیجه، آنها گناهان را به تأخیر میاندازند و از آنچه باید امروز انجام دهند، غافل میمانند.
خداوند در قرآن کریم به این نکته اشاره کردهاند که «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ…؛ (انعام: ۳۲)، یعنی «زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست». این آیه نشان میدهد که دنیا، در مقایسه با آخرت، تنها گذرا و موقت است. زندگی در این دنیا با همه لذتها و سرگرمیهایش، یک بازی و تفریح است که نه ارزش واقعی دارد و نه در نهایت پایدار خواهد ماند. به همین دلیل نباید انسانها در این دنیای فانی غرق شوند و از تکالیف و مسئولیتهای خود نسبت به آخرت غافل بمانند.
امام علی (ع) نیز در این زمینه فرمودهاند: «الأملُ خادِعٌ غارٌّ ضارٌّ. آرزو، گمراهکننده، فریبنده و زیانبار است» (۱۱). این سخن به خوبی بیانگر این حقیقت است که آرزوهای دور و دراز میتوانند فرد را فریب داده و از انجام کارهای نیکو و توبه در زمان مناسب بازدارند. آرزوهای بیپایان، فرد را از توجه به زندگی حال و مسئولیتهای آن منحرف میکنند و او را در آیندهای که هیچگاه فرا نخواهد رسید، گرفتار میسازند.
این دلبستگی به دنیا و آرزوهای بیپایان میتواند از بزرگترین موانع توبه باشد، زیرا فرد به جای توجه به اصلاح خود در زمان حال، به طور مستمر زندگی را به تأخیر میاندازد و فرصتهای توبه را از دست میدهد.
آگاه نبودن از زشتی گناه
زمانی که انسان نسبت به گناه خود آگاهی نداشته باشد و یا از آثار منفی آن بر زندگی خود و آخرتش بیخبر باشد، ممکن است به راحتی به گناه دست بزند و پس از آن نیز از توبه صرف نظر کند. در واقع، جهل نسبت به گناه باعث میشود که فرد به اشتباه آن را ناچیز و بیاهمیت بداند و از توبه و جبران آن غافل بماند.
حضرت علی (ع) در این زمینه فرمودهاند: «الجهل معدن الشر، الجهل اصل کل شر، الجهل یفسد المعاد. جهل مرکز زشتی است، جهل ریشه و پایه زشتی است، جهل موجب تباهی معاد انسان است» (۱۲). این روایت بسیار مهم نشان میدهد که آگاهی نداشتن از زشتی گناه، نه تنها ریشه بسیاری از گناهان است بلکه موجب فساد و تباهی در زندگی انسان میشود. جهل در حقیقت عامل اولیه بسیاری از گناهان است و بدون آگاهی، انسان به راحتی در دام شیطان میافتد و گناه را مرتکب میشود.
بدون شک، داشتن آگاهی نسبت به زشتی و خطرات گناهان میتواند فرد را از ارتکاب آنها بازدارد. بنابراین، توبه واقعی تنها زمانی امکانپذیر است که انسان نسبت به گناه خود آگاه باشد و از آثار منفی آن در دنیا و آخرت مطلع باشد. در غیر این صورت، فرد به گناه خود ادامه میدهد و به دلیل نادانی و بیتوجهی، از فرصتی که برای توبه دارد، استفاده نمیکند.
از سوی دیگر، سادهانگاری و زودباوری در مورد گناهان میتواند موجب گمراهی شود. برای رهایی از این مشکلات، باید تلاش کنیم تا دانش و آگاهی خود را در زمینه دین و گناهان افزایش دهیم تا از ارتکاب گناه جلوگیری کنیم و در صورت اشتباه، به سرعت به سوی توبه بازگردیم.
از بین رفتن تلخی و قبح گناه
یکی از عواملی که میتواند مانع از توبه فرد گناهکار شود، از بین رفتن تلخی و قبح گناه است. زمانی که انسان دیگر گناه را به عنوان یک عمل زشت و قبیح در نظر نگیرد، احساس پشیمانی و ندامت از آن نیز کمرنگ میشود و به تبع آن فرصت توبه از دست میرود. توبه واقعی زمانی اتفاق میافتد که فرد گناهکار زشتی و بزرگی گناه را بهخوبی درک کرده و به آن اعتراف نماید. اگر قبح گناه از بین برود و انسان آن را در ذهن خود کوچک و کماهمیت بداند، دیگر انگیزهای برای توبه نخواهد داشت و ممکن است بارها و بارها در مسیر گناه قرار گیرد.
قبح گناه به معنای زشتی و ناخوشایندی آن است، به طوری که انسان در هنگام ارتکاب گناه، آن را همانند زهر تلخ احساس کند. اگر گناه در نظر انسان به گونهای باشد که تلخی آن از بین رفته و گناه را دیگر امری عادی و بیضرر تلقی کند، انگیزه و اشتیاق برای توبه به شدت کاهش مییابد. از همین رو، نباید گناهان در نزد عموم منتشر و رواج پیدا کنند، چرا که این امر باعث میشود که قبح گناه از بین برود و در نتیجه افراد کمتری از گناهان خود پشیمان شوند و به سمت توبه نروند.
خداوند در قرآن به شدت از این رفتارها نهی کرده و نتیجه عمل کسانی که قبح گناه را کم میکنند و آن را در میان مردم رواج میدهند را عذاب دردناک میداند. در آیه شریفه آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (نور: ۱۹). این آیه اشاره به کسانی دارد که دوست دارند گناه و فساد در میان مؤمنان منتشر شود، و برای آنان عذاب سخت در دنیا و آخرت در نظر گرفته شده است.
در این راستا، امام رضا (ع) نیز در این خصوص فرمودهاند: «کسی که گناه را نشر دهد ذلیل و طرد شده و کسی که گناه را پنهان کند مورد آمرزش خداوند خواهد بود» (۱۳). این روایت تأکید دارد بر این که پنهان کردن گناه و جلوگیری از اشاعه آن نه تنها موجب حفظ قبح گناه میشود بلکه باعث آمرزش و رحمت الهی نیز خواهد گردید.
به طور کلی، برای اینکه فرد بتواند از گناه توبه کند و از آثار منفی آن رهایی یابد، باید در نظر داشته باشد که گناه حتی کوچک هم، از نظر خداوند بسیار زشت است و باید از آن دوری جست.
موانع توبه در یک نگاه کلی
توبه، به عنوان یک عمل قلبی و رفتاری، دارای شرایط و موانعی است که ممکن است فرد را از انجام آن بازدارد. در یک نگاه کلی، موانع توبه و قبولی آن به چندین دسته تقسیم میشوند که هر یک تأثیرات مختلفی بر فرآیند توبه انسان دارند. این موانع در طول تاریخ همواره به عنوان چالشهایی در مسیر اصلاح و بازگشت به سوی خداوند مطرح بودهاند.
شیطان
یکی از اصلیترین موانع توبه، شیطان است. شیطان بزرگترین دشمن انسانها بوده و همواره در تلاش است تا انسانها را از مسیر حقیقت و توبه باز دارد. شیطان به آسانی در ذهن و خیال انسانها نفوذ کرده و تصورات نادرستی را برای آنان به وجود میآورد که موجب میشود انسان از گناه خود پشیمان نشده و از توبه منصرف شود. مواردی چون لذت گناه، آرزوهای دنیایی، کوچک شمردن گناه و از دست دادن فرصت، همگی از حیلههای شیطان به شمار میروند. شیطان با وسوسههایی از این دست، به انسان القا میکند که گناه اهمیت زیادی ندارد یا این که توبه به وقت دیگری موکول میشود. اما حقیقت آن است که شیطان با این وسوسهها، انسان را از جاده راست منحرف کرده و او را در دام گناه نگه میدارد.
دنیا
دنیا و تمام جذابیتها و فریبهای آن نیز از دیگر عواملی است که میتواند مانع توبه انسانها شود. دنیا، به ویژه با جاذبههای زودگذر و غیر واقعیاش، انسان را به خود مشغول میکند و او را از مسأله مهم توبه غافل میسازد. زندگی در دنیای امروز، با تمام زرق و برقها و لذتهای لحظهای، میتواند به راحتی فرد را از هدف اصلی خود، یعنی نزدیکی به خداوند، باز دارد. دنیا، با تمام مشکلات و مشغلههایش، به راحتی میتواند ذهن انسان را به خود مشغول کرده و فرصتهای توبه را از دست فرد بگیرد. در بسیاری از موارد، انسان به دلیل تعلق خاطر به اموال و خواستههای دنیوی، به سادگی از اصلاح خود صرف نظر میکند و به تعویق انداختن توبه را به بهانههای مختلف به آینده موکول میکند.
آفات
عوامل دیگری نیز وجود دارند که میتوانند مانع از توبه انسانها شوند. غلبه شهوات و عشقهای افراطی و زودگذر، از جمله آفات روحی هستند که میتوانند فرد را از توبه و اصلاح خود باز دارند. این شهوات و تمایلات، که در بسیاری از موارد با دستورات الهی مغایرت دارند، باعث میشوند که فرد بر خلاف خواستههای الهی عمل کرده و از توبه دور بماند. همچنین، غرایز خارج از چارچوب دستورات دینی و آرزوهای بدون محاسبه، به عنوان دیگر آفات، میتوانند به راحتی انسان را از مسیر درست منحرف کنند. در چنین شرایطی، فرد از تلاش برای اصلاح خود بازمیماند و همچنان در دایره گناه و فساد باقی میماند.
به طور کلی، موانع توبه را میتوان به عنوان عواملی شناخت که فرد را از بازگشت به سوی خداوند و اصلاح مسیر زندگیاش باز میدارد. به همین دلیل، شناخت این موانع و تلاش برای غلبه بر آنها، از اهمیت بسیاری برخوردار است. آگاهی از شیطان، دنیا و آفات، میتواند به فرد کمک کند تا با درک عمیقتری از زندگی خود، به سوی توبه و اصلاح برود و از لطف و رحمت خداوند بهرهمند شود.
به نقل از قرآن کریم: «مَن تَلَذَّذَ بِمَعَاصِیِ اللَّهِ ذَلَّ»، و امام علی (ع) نیز فرمودهاند که: “الجهل معدن الشر، الجهل اصل کل شر، الجهل یفسد المعاد” (۱۴).
موانع قبولی توبه
توبه یکی از مهمترین عبادات در اسلام است که به انسان این فرصت را میدهد تا از گناهان خود بازگشته و به سوی خداوند بازگردد. اما برای پذیرش توبه، شرایط خاصی وجود دارد و برخی موانع میتوانند از قبولی توبه جلوگیری کنند. این موانع در قرآن کریم و روایات معصومین (علیهمالسلام) به تفصیل بیان شده است. در ادامه این متن به بررسی مهمترین موانع قبولی توبه خواهیم پرداخت.
شرک
شرک به معنای قائل شدن شریک برای خداوند است و یکی از بزرگترین گناهان است که در قرآن و روایات از آن به شدت نهی شده است. طبق آیه شریفه قرآن کریم، «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا» (نساء: ۴۸)، خداوند شرک را نمیبخشد و هر کسی که به خدا شرک ورزد، گناهی عظیم مرتکب شده است. این گناه به قدری بزرگ است که هیچگاه به راحتی بخشیده نمیشود و از آنجا که انسان مشرک برای خداوند شریک قائل میشود، راه بازگشت از این گناه بسیار دشوار است. بنابراین، اگر فردی مرتکب شرک شده باشد، توبه از این گناه به راحتی و بدون اصلاح باورهای خود پذیرفته نمیشود. در واقع، فرد باید قلباً از این باور باطل دست بردارد و به توحید برگشته تا توبهاش مورد پذیرش قرار گیرد.
نفاق و دورویی
نفاق به معنای اختلاف در ظاهر و باطن است. فرد منافق به زبان خود ایمان میآورد اما در دل به کفر و کینه میپردازد. این گونه افراد با ظاهر خود به دیگران نشان میدهند که به خداوند ایمان دارند، اما در دل از خدا و دین فاصله گرفتهاند. نفاق یکی از مهمترین عواملی است که مانع از قبولی توبه میشود. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ» (منافقون: ۵)، یعنی زمانی که به منافقان گفته میشود که بیایید تا پیامبر خدا برای شما آمرزش بخواهد، سرهای خود را برمیگردانند و از پذیرفتن حقیقت سر باز میزنند. همچنین در آیه دیگری آمده است: «سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ» (منافقون: ۶)، یعنی برای آنان فرقی نمیکند که پیامبر برای آنان آمرزش بخواهد یا خیر، زیرا خداوند آنها را نمیآمرزد. این بدان معناست که توبه فرد منافق، زمانی که در ظاهر ایمان دارد ولی در باطن کافر است، پذیرفته نخواهد شد.
ریا و نمایش دینی
ریا یکی دیگر از موانع قبولی توبه است. ریاکاری به این معناست که فرد اعمال دینی خود را نه به منظور رضا و قربت به خداوند، بلکه به قصد جلب توجه مردم و کسب مقام و اعتبار در میان دیگران انجام میدهد. حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «ثَلاثُ عَلاماتٍ لِلْمُرائى: یَنْشِطُ اِذا رَأىَ النّاسَ وَ یَکْسِلُ اِذا کانَ وَحْدَهُ وَ یُحِبُّ اَنْ یُحْمَدَ فِى جَمیعِ اُمُورِهِ» (۱۶). سه نشانه برای ریاکار وجود دارد: ۱. هنگامی که مردم را میبیند، فعال و پرنشاط میشود. ۲. هنگامی که تنها است، تنبل و بیحوصله میشود. ۳. همیشه دوست دارد که در تمامی کارهایش مورد ستایش قرار گیرد. این ویژگیها نشاندهنده نیت نادرست فرد در انجام اعمال دینی است که به دلیل ریا بودن، توبه او پذیرفته نمیشود. زیرا نیت اصلی باید رضایت خداوند باشد و کسی که فقط برای نشان دادن به دیگران عبادت میکند، توبهاش نه تنها پذیرفته نمیشود بلکه ممکن است باعث افزایش عذاب او گردد.
حقالناس
حقالناس یکی از مسائل بسیار مهم در قبولی توبه است. گناهانی که مربوط به حقوق دیگران هستند، تا زمانی که حق فرد یا افراد مورد ظلم قرار گرفته جبران نشود، توبه از این گناهان پذیرفته نمیشود. مواردی چون بدهی به دیگران، ظلم به افراد، غیبت، تهمت و بسیاری از دیگر حقوق اجتماعی در این دسته قرار خواهند گرفت. فرد گناهکار باید از صاحب حق طلب عذرخواهی کند و در صورتی که امکان جبران وجود داشته باشد، آن را اصلاح کند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له، و الصقیم علی ذنبا و هو یستغفر کالمستهزء» (۱۷). یعنی کسی که از گناهی توبه میکند، همچون فردی است که هیچ گاه گناه نکرده، اما کسی که بر گناه خود اصرار دارد و تنها با گفتن استغفار آن را جبران میکند، مانند کسی است که به خداوند توهین میکند. پس اگر فردی حقی از دیگران بر ذمه دارد، باید آن حق را ادا کند و در غیر این صورت توبهاش قبول نمیشود.
اصرار بر گناه
یکی از مهمترین عوامل عدم قبولی توبه، اصرار بر گناه است. توبه زمانی قبول میشود که انسان از گناه به طور کامل دست بکشد و پشیمانی واقعی داشته باشد. اگر فردی به گناه خود ادامه دهد و تنها به زبان توبه کند، توبهاش پذیرفته نمیشود. امام صادق (علیهالسلام) در این مورد میفرمایند: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له، و الصقیم علی ذنبا و هو یستغفر کالمستهزء» (۱۷). این روایت نشان میدهد که توبه واقعی تنها زمانی پذیرفته میشود که فرد از گناه به طور کامل بازگردد و در دل خود ندامت واقعی داشته باشد. اگر فرد همچنان در پی گناه باشد و فقط از زبان استغفار کند، توبهاش فاقد اعتبار است.
پدید آوردن دین جدید و گمراهی مردم
یکی از بزرگترین گناهان که موجب عدم پذیرش توبه میشود، ایجاد دین جدید و بدعت در دین خداوند است. چنین گناهی باعث گمراهی مردم شده و با هیچ گونه استغفاری قابل جبران نیست. امام رضا (علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «ان الله غافر کل ذنب الا من احدث دیناً» (۱۹). یعنی خداوند هر گناهی را خواهد بخشید مگر کسی که دین جدیدی اختراع کند. ایجاد بدعت و تغییر در دین خداوند نه تنها موجب گمراهی فرد بلکه باعث انحراف بسیاری از دیگران نیز میشود و چنین عملی قابل بخشش نخواهد بود.
کلام پایانی
توبه از انجام گناه و پشیمانی از آن ارزش و اهمیت فراوانی دارد، در برخی موارد فرد گناهکار قصد توبه و بازگشت از گناه را دارد؛ اما موانعی وجود دارند که اجازه نمیدهند او به توبه دست یابد. در این مقاله امور مختلفی را که مانع از توبه فرد گناهکار در نزد خداوند میشود را بیان کردیم و بر اساس آیات قرآن و نیز روایات ائمه (ع) آنها را بررسی نمودیم؛ همچنین موانع کلی توبه را که شامل شیطان، دنیا و آفات هستند را بیان کردیم. در ادامه مبحث نیز موانع و گناهانی که مانع از پذیرش و قبول توبه در درگاه خداوند میشوند را توضیح دادیم. بر این اساس توبه در صورتی انجام میگیرد که انسان بتواند از همه موانعی که در سر راه او قرار دارند با تلاش و ایمان قلبی بگذرد. برخی گناهان کبیره و بزرگ مانند شرک، نفاق، ریا و انجام اموری چون اصرار بر گناه و ایجاد بدعت در دین خدا و نیز داشتن حقالناس مانع از قبولی توبه خواهند شد؛ بنابراین باید از آنها دوری نمود.
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز
پینوشت
- ابن فارس، مجملالغه، ج۱، ص ۱۵۱.
- فهرست غرر، ص ۴۰.
- جامع احادیثالشیعه، ج۱۴، ص ۳۳۷.
- تحتالعقول، ص ۲۱۴.
- بحارالانوار، ج۷۳، ص ۳۵۳.
- میزانالحکمه، باب ذنب.
- همان، ماده ذنب.
- فهرست غرر، ص ۱۳۰.
- بحارالانوار، ج۷۸، ص ۱۵۹.
- همان.
- شرح غررالحکم، ج۱، ص ۲۹۹.
- فهرست غرر، جهل.
- کلینی، اصول کافی، ج۲، باب سترالذنوب، ص ۴۲۸.
- ر. ک انصاریان، توبه آغوش رحمت، ص ۹۵.
- نیلیپور، بهشت اخلاق، ص ۶۱۷ ـ ۶۱۸.
- اصول کافی، ج۲، ص ۲۹۵.
- کلینی، کتاب الایمان و الکفر، ج۲، ص ۴۳۵.
- ر. ک محمد حسین یوسفی، تجربه شیرین ندامت، ص ۱۲۵.
- حر عاملی، وسائلالشیعه، ج۱۶، ص ۵۵.