نماز در سیره و زندگی امام محمد باقر علیه السلام
نماز، در محضر ائمه اطهار علیهم السلام، عملی است فوق طاعات که به وسیله آن می توان روح را به معبود رسانید و شکوه بندگی را به پیشگاه پروردگار، عرضه کرد. از آنجا که عبادت، هدف از خلقت انسان است و مستقیم ترین راه برای رسیدن او به اوج کمال و قله ی معرفت و بصیرت، نماز است، امامان بزرگوار، همواره جایگاه ویژه ای برای نماز قائل بودند. از این رو، مطالعه و نکته سنجی در سیره و زندگی و نیز سخنان و احادیث امامان معصوم علیه السلام به ما کمک خواهد کرد تا بتوانیم الگویی شایسته برای هدایت اعمال و گفتار و طرز تفکر و سبک زندگی خود، داشته باشیم و از این طریق، هم شایسته ی مقام قرب الهی شویم و هم باور خود و اطرافیانمان را درصراط مستقیم و منتهی به مقصود سعادت به جریان بیاندازیم. ما در این مقاله قصد داریم به بررسی «نماز در سیره و زندگی امام محمد باقر علیه السلام» بپردازیم. با ما همراه باشید.
مروری بر زندگی امام محمد باقر علیه السلام
امام محمد باقر علیه السلام، در اولین روز از ماه رجب سال ۵۷ هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمدند. پدر بزرگوار ایشان، امام سجاد و مادر ایشان فاطمه دختر امام حسن علیه السلام است. در واقعه عاشورای سال ۶۱ایشان، چهار ساله بودند. امام باقر علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارشان، در سال ۹۵ هجری قمری به امامت رسیدند و به مدت ۱۹ سال پیشوای شیعیان بودند. دوران امامت ایشان همزمان با پنج نفر از خلفای بنی امیه یعنی ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک بوده است. امام محمد باقر علیه السلام در سال ۱۱۴ ه.ق در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. علت درگذشت ایشان را مسمومیت بهدستور هشام بن عبدالملک میدانند.
چرا باقر العلوم؟
شیخ صدوق رحمه الله از عمر بن شعره نقل می کند که وی گفت: از جابر بن یزید جعفی که از شاگزدان امام بود، سؤال کردم: چرا امام محمد باقر علیه السلام را باقر نامیدید؟ گفت: شکافت علم را شکافتنی و آشکار کرد آن را. و نیز علما و دانشمدان دینی گفته اند: او را باقر نامیدند، زیرا شکافنده همه ی علوم، از اولین تا آخرینِ آن بود و دلش دریای پهناور علم و آگاهی و چشمه جوشان و حیات بخش دانش بود، جابر بن عبدالله گوید: «امام باقر علیه السلام به من فرمودند: به خدا قسم ای جابر! خداوند تبارک و تعالی، علم و دانشِ هر آن چه که بوده و آنچیزی که خواهد بود را تا روز قیامت را به من عطا فرمودند».[۱]
نماز در سیره و زندگی امام محمد باقر علیه السلام
نماز، جلوه گاه زیبایی و خضوع بنده است در برابر پروردگار بی همتایی که عبادت مخلوق را یکی از اهداف آفرینش بیان کرده است زیرا بنده در حال نماز و سجده، مقرب تر از هرحال و هر زمانیست به خداوند متعال و چه تماشایی است این نماد بندگی از جانب کسی باشد که شکافنده ی علوم لقب گرفته است. عبادتی که دریای معارف و اسرار الهی است از جانب پیشوایی که خود دریای معرفت و شکافنده ی رموز و اسرار است، زیبا و تماشایی است. جلوه های شکوه نماز امام محمد باقر علیه السلام بسیارند. از آن جمله:
خضوع و خشوع در نماز:
درباره نحوه نماز خواندن آن حضرت گفته اند که؛ هنگامی که آن حضرت به نماز می ایستاد، رنگ از چهره می رفت و رخسار مبارکش به زردی می گردید[۲]. چنانچه ابی ایوب نقل می کند: زمانی که امام باقر و امام صادق علیهما السلام به نماز می ایستادند، «تغیّرت الوانهما حمره و مرّه صفره کانّما یناجیان شیئاً یریانه»؛ رنگ چهره شان گاه سرخ و گاه زرد میشد، گویی با کسی مناجات مینمایند که او را میبینند. البته این امر، در خاندان پیامبر صلوات الله امری متداول است چرا که ایشان عظمت خدای تعالی را درک کرده بودند. عظمت خدای بزرگی که خالق هستی است و به آن نعمت حیات بخشیده. ایستادن در نهایت خضوع و خشوع در برابر چنین معبود با عظمت و بزرگی، شیوه ی پیشوایان پرهیزگار و بندگان مقرب الهی است.
از قول یکی از موالیان آن حضرت نقل شده است که فرمود: هنگامی که در سفر حج به اتفاق هم وارد مسجدالحرام شدیم، زمانی که چشم حضرت به کعبه افتاد، با صدای بلند گریستند و در پاسخ پرسش من که از دلیل آن گریه پرسیدم، فرمودند: «… چرا گریه نکنم، شاید خداوند به سب این گریه بر من نظر رحمت نماید تا بتوانم به واسطه ی آن در روز قیامت رستگار شوم». بعد از آن، حضرت باقر، به طواف و نماز مشغول شدند و چون سر از سجده برداشتند، محل سجودشان از کثرت اشک چشم مرطوب شده بود.[۳]
حضور قلب در نماز:
جابر جعفی چنین نقل می کند: روزی امام محمد باقر علیه السلام به نماز ایستاده بودند، چیزی بر سر ایشان نشست. ولی حضرت به دلیل توجه قلبی به نماز و حضور قلب خالصانه، متوجه نشده و هیچ حرکتی انجام ندادند تا آنکه فرزند ایشان برخاسته و آن را از سر حضرت برداشتند.[۴]
عشق به نماز:
امام محمد باقر علیه السّلام بسیار به نماز علاقه داشتند و در هر فرصتی به نماز می پرداختند. روایت است که ایشان در شبانه روز یکصد و پنجاه رکعت نماز می خواندند[۵] و امورات زندگی و مسائل مربوط به مرجعیتِ امّت و حتی مکاشفه ها و تحقیقات علمی، آن حضرت را از مداومت بر اقامه ی نماز باز نمی داشت، زیرا نماز به واسطه ی ارتباط قلبی و اتصال محکمی که بین نمازگزار و معبود ایجاد می کند، لذت بخش ترین و محبوبترینِ اعمال در نظر امام محمد باقر علیه السّلام بود تا جایی که ایشان وصیت کرده بودند که پس از مرگ پیکر مطهرشان را در همان جامه ای به خاک بسپارند که با آن نماز می خواندند.[۶]
دوستی با نمازگزاران و کسانی که از فرامین خداوند اطاعت می کنند:
امام محمد باقر علیه السلام، شاگردان بسیاری تربیت کردند. یکی از شاگردان خاص امام، جابر بن یزید جعفی است که مدت هجده سال در محضر امام باقر به علم آموزی پرداخت. هنگامی که برای خداحافظی و بازگشت به موطن و ولایت خویش خدمت حضرت رسید، برای آخرین بار نصیحتی از امام باقر علیهالسلام درخواست نمود. امام به او فرمود: ای جابر، به دوستداران و شیعیان ما سلام برسان و بگو بین ما و پروردگار هیچ رابطه فامیلی و خویشاوندی نیست. ای جابر، هر کسی که خدا را اطاعت کند و ما را دوست بدارد، از اولیای خدا و دوستان ما خواهد بود و هر که نافرمانی خدا را کند، دوستی ما هم برای او بهره ای نخواهد داشت.
بدیهی است که نماز به عنوان اولین عملی که مورد سنجش قرار می گیرد مصداق بارز اطاعت از فرامین خداوند متعال است. کسانی که ادعای دوستی اهلبیت علیهم السلام را دارند، باید توجه داشته باشند که بهای دوستی و محبت امام باقر علیه السلام طبق این روایت، اطاعت از خداست و اولین عملی که باید در مسیر اطاعت خدای تعالی انجام دهیم، برپاداشتن و مواظبت از فریضه ی نماز است. نماز، سندی است دال بر بندگی و اطاعت پروردگار و محبت و دوستی ائمه اطهار علیهم السلام.
رهایی از غفلت با محافظت از نماز:
امام باقر علیه السلام فرمودند: «ایما مؤمن حافظ علی الصلوات المفروضه فصلاها لوقتها فلیس هذا من الغافلین»؛ هر مؤمنی که بر نمازش محافظت نماید و آن را در وقتش به جا آورد، از انسانهای غافل شمرده نمی شود.[۷] چرا که خاصیت نماز غفلت زدایی است. وقتی که شخص باایمانی پنج نوبت در شبانه روز قامت به نماز می بندد و پس از حمد و ثنای خداوند و اقرار به بزرگی و عظمت کردگار، درخواست نعمت و هدایت و رهایی از غضب الهی می نماید و بر یگانگی او شهادت می دهد، خود را در سرچشمه ی پاکی و طهارت شستشو داده و از آلودگی ها و غبار غفلت می رهاند.
توصیه به نماز جماعت:
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: «من ترک الجماعه رغبه عنها و عن جماعه المسلمین من غیر عله فلا صلاه له»؛ کسی که از روی بی میلی، بدون عذر و علت، نماز جماعت را که اجتماع مسلمانان است ترک کند، نمازی برای او نیست.[۸]
سجده های طولانی در نماز:
نزدیکترین حالت بنده به پروردگار، حالت سجده است. بر همین اساس است که می بینیم امام باقر علیه السّلام همواره در حال سجود، روح و قلب و حواس خود را به سوی معبود روانه کرده و حضرت حق را با دل بریدن و انقطاع کامل از مادیات دنیا و منعطف کردن دل و روح به سوی پروردگار، به مناجات می نشسته است. از همین روست که در کتب ادعیه، مناجات ها و دعاهای بسیاری برای سجده های امام باقر علیه السّلام نقل گردیده است. از آن جمله:
اسحاق بن عمّار از قول امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که ایشان فرمودند: من همیشه رختخواب پدرم را آماده می کردم و به انتظار آمدن ایشان می نشستم. وقتی که آن حضرت به رختخواب می آمدند و به خواب می رفتند، من به رختخواب خود می رفتم و می خوابیدم. یک شب آمدن آن حضرت به رختخواب به طول انجامید. من به جستجوی پدرم به مسجد رفتم. در آن وقت شب، همه ی مردم به خواب رفته بودند و کسی در مسجد نبود. دیدم که ایشان در مسجد و در حال سجود است. من صدای ناله پدرم را شنیدم که در حال سجده می فرمود:
سبحانک اللهم، أنت ربی حقا حقا، سجدت لک یا رب تعبّدا و رقّا، اللهم إنّ عملی ضعیف فضاعفه لی.. . اللّهم قنی عذابک یوم تبعث عبادک، و تب علی إنک أنت التواب الرحیم.
خداوندا تو پاک و منزّهی، خداوندا تو به حقیقت و حقیقت پروردگار منی، خداوندا سجده من بر تو از روی تعبّد و بندگی است، خدایا، اعمالم در برابر ذات مقدّس تو ضعیف و کم است. تو آنها را به لطف و کرمت برایم زیاد کن.
خداوندا مرا از عذاب روز قیامت، همان روزی که بندگانت را در پیشگاه خود به پا می داری حفظ کن و توبه مرا بپذیر به درستیکه تو توبه پذیرِ مهربانی.[۹]
ابو عبیده حذاء روایت می کند که از امام محمد باقر علیه السّلام در حال سجود شنیدم که می فرمود:
اسألک بحق حبیبک محمد صلّی اللّه علیه و اله إلّا بدّلت سیآتی حسنات، و حاسبتنی حسابا یسیرا.
خدایا تو را به حقّ حبیبت محمّد صلّی اللّه علیه و اله سوگند می دهم که گناهان مرا به حسنات مبدل نمایی و به وقت حسابرسی، حساب را بر من آسان بگیری.
سپس شنیدم که ایشان در ذکر دوّمین سجده خود فرمودند:
اسألک بحق حبیبک محمد صلّی اللّه علیه و اله إلّا ما کفیتنی مؤونه الدنیا، و کلّ هول دون الجنه.
خدایا تو را به حقّ حبیبت محمّد صلّی اللّه علیه و اله سوگند می دهم که مرا از طلب زادوتوشه دنیایم کفایت کنی و از هر بلا و اندوهی که عاقبت و فرجامی جز بهشت داشته باشد.
سپس امام باقر علیه السلام برای سوّمین بار به سجده رفته و در ذکر سجود خود فرمودند:
أسألک بحق حبیبک محمد صلّی اللّه علیه و اله لمّا غفرت لی الکثیر من الذنوب و القلیل، و قبلت منّی عملی الیسیر.
خداوندا تو را به حقّ حبیبت محمّد صلّی اللّه علیه و اله سوگند می دهم که گناهان مرا از کم یا زیاد بیامرزی و عملم را اگرچه کم و ناچیز است از من قبول نمایی.
سپس آن حضرت برای بار چهارم به سجده رفته و در ذکر سجود خود به محضر خداوند متعال عرضه داشتند که:
أسألک بحق حبیبک محمد صلّی اللّه علیه و اله لما أدخلتنی الجنه، و جعلتنی من سکانها، و لمّا نجیتنی من سفعات النار برحمتک، و صلّی اللّه علی محمد و آله.
خداوندا از تو می خواهم که به حقّ حبیبت محمّد صلّی اللّه علیه و اله، مرا وارد بهشت کرده و از ساکنان آن قرار دهی و به لطف و رحمت خود مرا از شراره های داغ آتش جهنّم برهانی و بر محمّد و آلش درود فرستی.[۱۰]
نماز یکی از پایه های اصلی اسلام:
طبق روایات و احادیث، نماز ستون دین و یکی از پایه های مستحکم اسلام است. چنانچه امام باقر علیه السلام فرمود: دین اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت؛ و بر هیچ چیز به اندازه ولایت تأکید نشده است.[۱۱]
ایشان در روایت دیگری فرمودند: نماز ستون دین است، مَثل نماز همانند عمود و ستون خیمه است که هرگاه ستون ثابت باشد، طناب ها و میخ ها و پرده آن ثابت است، هنگامى که ستون آن معیوب و سست شود هیچ کدام از آنها استوار نمى ماند. [۱۲]
نماز ریشه اسلام:
حضرت امام باقر علیه السلام با ناراحتی به جماعت حاضر در بازار می نگریست. وقت نماز بود و امام، برای رفتن به مسجد آماده می شدند، ولی از آنچه در راه می دیدند، ناراحت می شدند. عده ای از مسلمانان بدون توجه به صدای اذان که از مسجد شنیده می شد، به کار و معاملات خود مشغول بودند. گویی اصلاً صدای اذان را نمی شنیدند. امام باقر علیه السلام، گاهی ایستاده و به بعضی از این اشخاص نگاهی می کردند و با خود می گفتند: «گویا این مردم هنوز از اهمیت بالای نماز بی خبرند که این چنین در برابر ندای حی علی الصلاه بی تفاوتند.» گاهی با عده ای از آنان هم کلام می شدند و اهمیت نماز را به آنان خاطر نشان می شدند.
یکی از این ایام، ایشان در راه رفتن به مسجد، یکی از شاگردان خویش را دیدند. آن مرد احادیث و سخنان بسیاری را از حضرت امام باقرشنیده بود. او راوی و نویسنده احادیث امام بود. با دیدن امام بسیار شادمان شد و خود را به ایشان رساند، ولی آن حضرت را ناراحت و غمگین دید.
وی خواست تا سبب ناراحتی امام را جویا شود. امام باقر علیه السلام، قبل از هر توضیخی، فرمودند: «می خواهم جمله ای بگویم تا آن را نوشته و برای دیگران روایت کنی تا ماندگار شود و همگان از اهمیت آن مطلع شوند».
آن مرد منتظر بود تا امام، سخن مهمش را بگوید. امام با خود می اندیشید که جمله ای درباره اهمیت بسیار نماز بگوید، ولی در نظر داشت که در کنار بیان اهمیت نماز، به زکات و جهاد نیز اشاره نماید.
به همین منظور از شاگرد خود پرسید: «آیا می خواهی ریشه و شاخه بلندترین قله دین اسلام را به تو نشان دهم؟» آن مرد گفت: «سراپا گوشم ، بفرمایید ای فرزند رسول خدا!» امام فرمود: «ریشه دین اسلام نماز است و شاخه اش زکات و قله مرتفع آن جهاد است». شاگرد آن مرد از شنیدن این جمله کوتاه و پربار بسیار خرسند شد و این کلام را در دل و جان خویش جای داد تا زمانی که آن را به دیگران برساند.[۱۳]
اهتمام به نماز جمعه:
نماز جمعه، یکی از عبادات بزرگ و با ارزش در دین اسلام است که دارای آثار فردی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بسیار است. شکوه و عظمت نماز جمعه، نماد وحدت و همدلی در جامعه اسلامی است و باعث اتحاد و یکپارچگی ملت مسلمان می شود و ترک و تضعیف این عبادت باشکوه، باعث پراکندگی و متفرق شدن اجتماع مردم در جامعه اسلامی می شود.امام محمد باقر علیهالسلام فرمودند: نماز جمعه، واجب بوده و اجتماع برای آن به امامت معصوم، واجب است. هرگاه مردی بدون عذر موجه، سه جمعه آن را ترک نماید، حکم امر واجب را ترک کرده و هیچ کس سه بار امر واجب را بدون دلیل، ترک نمی کند، مگر آن که منافق باشد.[۱۴]
همینطور ابابصیر و محمد بن مسلم از شاگردان مشهور امام پنجم، هر دو از قول امام محمد باقر علیه السلام با سند معتبر و صحیح نقل می کنند که ایشان فرمودند: «من ترک الجمعه ثلاث جمع متوالیات طبع الله علی قلبه»؛ هر کس نماز جمعه را (بدون عذر) در سه جمعه پشت سر هم ترک نماید، خداوند بر قلب او مهر خواهد زد (و دیگر بعد از آن روی سعادت را نخواهد دید).[۱۵]
امام باقر در جای دیگر می فرمایند: نماز جمعه سنتی است از پیامبر اسلام، بشارتی است برای مؤمنان و توبیخی است برای منافقان[۱۶].
نماز مخصوص امام محمد باقر علیه السلام
نماز امام باقر علیه السلام مانند سایر نمازهای مستحبی، دو رکعت است که در هر رکعت یک بار سوره حمد و صد مرتبه ذکر تسبیحات اربعه (سُبْحانَ اللّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ و لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَ اَللّهُ اَکْبَرُ) قرائت می شود.[۱۷]
دعای بعد از خواندن نماز امام باقر علیه السلام
شایسته است بعد از نماز، این دعا را بخواند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا حَلیمُ ذُو اَناهٍ غَفُورٌ وَدُودٌ اَنْ تَتَجاوَزَ عَنْ سَیِّئاتى وَ ما عِنْدى بِحُسْنِ ما عِنْدَکَ وَ اَنْ تُعْطِیَنى مِنْ عَطاَّئِکَ ما یَسَعُنى وَ تُلْهِمَنى فیما اَعْطَیْتَنِى الْعَمَلَ فیهِ بِطاعَتِکَ وَ طاعَهِ رَسُولِکَ وَ اَنْ تُعْطِیَنى مِنْ عَفْوِکَ ما اَسْتَوْجِبُ بِهِ کَرامَتَکَ اَللّهُمَّ اَعْطِنى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ لاتَفْعَلْ بى ما اَنَا اَهْلُهُ فَاِنَّما اَنَا بِکَ وَ لَمْ اُصِبْ خَیْراً قَطُّ اِلاّ مِنْکَ یا اَبْصَرَ الاَبْصَرینَ وَ یا اَسْمَعَ السّامِعِینَ وَ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ وَ یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ وَ یا مُجیبَ دَعْوَهِ الْمُضْطَرّینَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
خدایا از تو درخواست می کنم اى بردبارى که (با بندگان) مدارا کنى و همواره آمرزنده و مهربانى . اینکه از گناهانم و بدی هایى که در نزد من است به سبب خوبی هایی که نزد تو است درگذرى و از عطاى خود به اندازه ای که مرا فرا گیرد (یا آن چه در حد توان من است) به من عطا کنى و الهام کنى مرا که در آن چه به من عطا کرده اى، در راه اطاعت از تو و رسولت بکار برم و بدان اندازه مرا مشمول عفو و گذشت خود قرار دهى که به سبب آن شایسته کرامت و بزرگواریت گردم. خدایا به من عطا فرما آن چه را که تو شایسته آنى و مکن با من آن چه که من سزاوار آن هستم زیرا که تنها من به تو توسل جسته و هرگز خیرى به من نرسیده جز از ناحیه ی تو، اى بیناترین بینایان و اى شنواترین شنوایان و اى عادل ترین داوران و اى پناه پناه جویان و اى پاسخ دهنده دعاى درماندگان. درود فرست بر محمد و آل محمد.[۱۸]
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز
پی نوشت ها
- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قم، نشر نسیم حیات، چاپ اول، ۱۳۸۲، ج۲، ص۱۲۰ الی ۱۲۵.
- ر. ک تاریخ ابن عساکر ۵۱/ ۴۴.
- بحارالانوار، همان، ج ۴۶، ص ۲۹۰
- خود سازی (آیت الله امینی) صفحه ۲۲۹
- تذکره الحفّاظ ۱/ ۱۲۵، تاریخ ابن عساکر ۵۱/ ۴۴، حلیه الاولیاء ۳/ ۱۸۲.
- بحارالانوار، همان، ج ۴۶، ص ۲۲۰
- وسائل الشیعه ، ج ۳، ص ۷۹
- امالی شیخ صدوق،ص۲۹۰.
- فروع کافى ۳/ ۳۲۲.
- همان
- الکافی : ۲ / ۱۸ / ۳.
- بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۱۸.میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۳۶۹.
- اصول کافى، ج ۲، ص ۲۰.
- وسایل الشیعه، ج ۵ ص ۴
- وسائل الشیعه، ابواب صلوه الجمعه، باب اول
- وسایل الشیعه، ج ۶ روایت ۷۶۰۲.
- شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، مهر ثامن الائمه، چاپ سوم، اصفهان ۸۲، ص ۹۳.
- همان و جمال الاسبوع، صفحه ۲۷۵ و بحارالانوار، جلد ۸۸، صفحه ۱۸۸.