نماز و نقش آن در سیره و زندگی امام موسی کاظم علیه السلام
امام موسی کاظم علیه السلام به گواهی تاریخ و اذعان همه ی موافقان و مخالفان، بخش اعظمی از ساعات عمر شریف خویش را به عبادت و نماز و سجده و دعا در پیشگاه پروردگار گذراند و ارزشمندترین و ناب ترین لحظات زندگی ایشان، اوقاتی بود که بر سجاده ی عبادت و بندگی می نشست و با خدای خویش خلوت می کرد. تعاریف و توصیف های بسیلری از شکوه عبادت و تهجد ایشان روایت شده است که مطالعه و تعمق در آنها، شناخت و معرفت نسبت به خدای تعالی را هموارتر خواهد ساخت. در این نوشتار قصد داریم تا به موضوع نماز و نقش آن در سیره و زندگی امام موسی کاظم علیه السلام بپردازیم. با ما همراه باشید.
سیمای عبادت در نظر امام موسی کاظم علیه السلام
امام موسی کاظم علیه السلام، نماد عشق واقعی به معبود بودند. ایشان با تمام وجود و حواس خود، مشتاقانه برای عبادت پروردگار می شتافت و با خضوع و خشوع تمام سر بر آستان بندگی می نهاد. به گواه شاهدان، هرگاه برای نماز یا مناجات در پیشگاه خداوند حاضر می شد، اشک همچون باران از چشمانش روان بود و از خوف قدرت و عظمت خداوند مضطرب و خائف بود، چنانچه در وصف عبادتش چنین آمده: «انه کان یصلی نوافل اللیل و یصلها بصلاه الصبح، ثم یعقب حتی تطلع الشمس، ویخر لله ساجدا فلا یرفع راسه من الدعاء والتمجید حتی یقرب زوال الشمس»[۱]؛ همانا او همواره این گونه بود که نوافل شب را می خواند و آن را به نماز صبح وصل می کرد. سپس تا طلوع خورشید به انجام تعقیبات نماز می پرداخت . سپس به سجده می افتاد و سر از سجده و دعا و تمجید (الهی) تا نزدیک زوال برنمی داشت.»
امام موسی کاظم، عبد الصالح
خطیب بغدادی که از بزرگان اهل سنّت و موثّقین از مورّخین و قدمای ایشان است، درباره ی عبادت آن حضرت چنین می گوید که: موسی بن جعفر علیه السّلام را عبد الصالح میگفتند، به دلیل کثرت عبادت و شدت کوشش و اجتهادش، و در ادامه چنین گفته: روایت شده است که ایشان داخل مسجد رسول صلّی الله شد و به سجده رفت در اوّل شب، حاضران شنیدند که پیوسته چنین زمزمه می کند و میگوید: «عظم الذّنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک»؛ گناه بنده ات بزرگ است، پس بخشش از نزد تو چه نیکو است و این را پیوسته گفت تا اینکه صبح داخل شد.[۲]
از این روست که در زیارت نامه ی آن حضرت چنین آمده: «وصل علی موسی بن جعفر وصی الابرار وامام الاخیار … الذی کان یحیی اللیل بالسهر الی السحر بم واصله الاستغفار حلیف السجده الطویله و الدموع الغزیره و المناجاه الکثیره والضراعات المتصله» [۳] ؛ درود بر موسی بن جعفر علیه السلام وصی نیکان و پیشوای برگزیدگان … آن کسی که شب را تا سحر زنده می داشت و به استغفار همیشگی و سجده های طولانی و گریه های سرشار و مناجات بسیار و ناله های پی در پی بیدار بود.»
مقتدای دشمنان
تهجد و اهتمام بر عبادت در ایشان به قدری بود که حتی دشمنان ایشان نیز به آن معترف بودند. چنانچه در خبری که از مأمون عباسی نقل شده هنگام ورود امام موسی کاظم علیه السّلام بر هارون الرّشید، مأمون چنین وصف حال کرده است:«اذ دخل شیخ مسخد قد نهکته العباده، کانّه شن قد کلم السّجود وجهه و انفه»؛ پیرمردی که صورتش از شب بیداری و کثرت عبادت زرد و ورم دار شده بود و عبادتِ بسیار او را رنجور و تکیده کرده بود تا بدان حد که مانند مشک پوسیده شده بود و کثرت سجده صورت و بینی او را مجروح کرده بود، بر پدرم وارد شد. [۴] از این روست که در صلوات بر آن حضرت و در وصف عبادات ایشان چنین آمده:«حلیف السّجده الطّویله و الدّموع الغزیره»[۵]
از عبدالله قزوینی چنین روایت شده که: «روزی بر فضل بن ربیع وارد شدم، در حالی که بر روی پشت بام خانه خود نشسته بود. زمانی که نگاهش به من افتاد، مرا نزد خود خواند و گفت: از این روزنه خوب نگاه کن! چه می بینی؟ گفتم: جامه ای که بر زمین افتاده است. گفت: با دقت بیشتری نگاه کن! چون دقیق تر شدم، گفتم: گویا انسانی است که به سجده رفته است. گفت: او را می شناسی؟ پاسخ منفی دادم. گفت: این مولای تو است. گفتم: مولای من کیست؟ گفت: آیا در نزد من تجاهل می کنی؟ گفتم: نه، من مولایی برای خود نمی شناسم. گفت: این شخص، همان موسی بن جعفر علیه السلام است، که من شب و روز مواظب حالات و رفتار او هستم و او را جز به این حالتی که می بینی، نیافته ام؛ هنگامی که نماز صبح را به جای می آورد، تا طلوع خورشید به انجام تعقیبات مشغول است. سپس به سجده می رود و در همان حال باقی می ماند تا هنگام زوال آن، و کسی را سپرده است که هنگام زوال و ظهر را به او خبر دهد، آن گاه بدون اینکه نیاز به تجدید وضو داشته باشد، مشغول اقامه ی نماز ظهر و عصر و نوافل آنها می شود و دوباره به سجده می رود تا زمان غروب آفتاب و بعد از به جای آوردن نماز مغرب و عشاء و انجام تعقیبات آنها، روزه ی خویش را افطار می کند. پس از آن تجدید وضو نموده باز هم به سجده می رود و بعد از سجده طولانی، به بستر رفته، و بعد از بیداری از خواب و تجدید وضو دوباره مشغول عبادت و نماز می شود تا هنگام اذان صبح …
از آن روزی که او را نزد من برای نگاهبانی آورده اند، پیوسته کار و عادتش همین است و من چیزی جز عبادت از او ندیده ام. عبدالله قزوینی می گوید: وقتی که این سخنان را از زبان او شنیدم، گفتم: ای فضل! از خدا بترس و نیت سوءی نسبت به او نداشته باش که یقیناً باعث زوال نعمت از تو خواهد شد زیرا هر کس که به این خاندان بدی کرده است، به سرعت در همین دنیا به سزای خود رسیده است .
فضل بن ربیع پاسخ گفت: بارها نزد من آورده اند که باید او را به شهادت برسانم، ولی من از ترس عقوبت، زیر بار آن نرفته ام و به آنها گفته ام که این کار از دست من ساخته نیست.»[۶]
توصیف عبادت باب الحوائج از زبان شافعی
کمال الدّین محمّد بن طلحه شافعی [۷] در توصیف حالات بندگی و کیفیت عبادت ایشان چنین آورده است: «اوست امام کبیر القدرِ عظیم الشّان، کثیر التهجّد، مُجِد در امر اجتهاد، و مشهور به عبادات و کرامات، مواظب بر طاعات، شب را به سجده و قیام به روز می رساند و روز را به تصدّق و صیام به پایان می برد و به سبب کثرت حلمش و گذشتن از جرم تقصیرکنندگان در حقّش، کاظم نامیده شد، کسی را که نسبت به او بدی کرده بود، با نیکی جزا می داد و کسی را که آزار و جنایتی بر او وارد آورده بود، عفو می فرمود و به جهت کثرت و بسیاری عبادتش بود که عبد صالح نامیده شد و در عراق به «باب الحوائج الی الله» معروف شده است زیرا هر کس که متوسّل به آن جناب شده به حاجت خود رسیده است.»[۸]
عبادت امام موسی کاظم در دوران حبس
خطیب بغدادى از قول عمّار بن ابان نقل مى کند: «ابوالحسن موسى بن جعفر نزد «سندى» محبوس شد. خواهرش از او درخواست کرد تا اجازه دهد که او زندانبان آن حضرت باشد؛ زیرا او زنى باایمان بود. سندى اجازه داد تا خواهرش متولى زندانبانی از آن حضرت شود. او احوالات و رفتار امام کاظم را چنین توصیف مى کند: «هنگامى که آن حضرت، نماز عشاء را به جاى مى آورد، به حمد و ثناى خداوند مشغول شده و دعا مى نمود و به همین سیاق بود تا این که شب به پایان مى رسید. و از آن هنگام به نماز می ایستاد تا صبح، و سپس به ذکر مشغول می شد تا زمانی که خورشید طلوع کند. آن گاه تا بالا آمدن خورشید و دمیدن روز، مى نشست و مقدارى طعام مى خورد، و تا قبل از زوال استراحت مى نمود. سپس وضو گرفته و تا هنگام عصر به نمازمی پرداخت. آن گاه به سمت قبله مى نشست و تا هنگام غروب نماز مى خواند … و این کار همیشه ی او بود…»[۹]
ویژگی های نماز و عبادت امام موسی کاظم علیه السلام
آنچه که از روایات و توصیفاتِ عبادات و دعاهای آن حضرت بر می آید، این است که با وجود اینکه ایشان دائماً در نماز و نیایش و سجده بودند، اما نمازشان، هرگز رنگ و بوی عادت و روزمرگی به خود نگرفت و عبادات ایشان هیچ گاه، عباداتی خشک و بی روح و خالی از توجه و خلوص نبوده است. نمازها و عبادت های باب الحوائج علیه السلام ویژگیهای منحصر به فردی دارد که آشنایی با آنها، می تواند چراغ راه معرفت به ذات بی مثال خداوند باشد.
نماز عاشقانه
مهم ترین خصیصه ای که به عبادت و به طور اخص به نماز، ارزش و شکوه می بخشد، و شرافت انسان را به عنوان اشرف مخلوقات به رخ سایر موجودات می کشد و او را به کمال بندگی و قله های رفیع سعادت می رساند، عاشقانه عبادت کردن است. چنانچه پیامبر اکرم صلی الله فرموده اند: «برترین افراد کسی است که عاشق عبادت کردن باشد، سپس برای عبادت مهیا شود و آن را از اعماق جان دوست بدارد و با جسم خود با آن مباشرت داشته و خود را برای آن فارغ نموده باشد»[۱۰]
هنگامی که به دستور هارون الرشید امام جعفر کاظم علیه السلام را در زندانهای تاریک و نمور زندانی کردند، به شکرانه ی یافتن خلوتگاهی برای عبادت و ابراز عشق و محبت به درگاه معبود بی همتا دست ها را به سوی آسمان بلند کرده و عاشقانه عرضه داشت: «اللهم اننی کنت اسالک ان تفرغنی لعبادتک اللهم وقد فعلت فلک الحمد»[۱۱]؛ بارخدایا! به راستی که من همیشه از تو درخواست می کردم که برای من مکان خلوتی برای عبادت خود، عنایت فرمایی. خدایا! چنین کردی، پس ستایش برای تو است.»
نماز با علم و معرفت
نماز ایشان همواره همراه با علم و معرفت بود، زیرا که امام، آگاه ترین و عالم ترین فرد زمان خویش، درباره ی مسائل دینی و علم لدنی و صفات جمال و جلال خداوند بوده است. [۱۲] پدر بزرگوارشان، حضرت امام صادق علیه السلام درباره میزان علم و معرفت ایشان چنین می فرماید: «ان اِبنی هذا لو سالته عما بین دفتی المصحف لاجابک فیه بعلم» [۱۳]؛ به راستی که این پسرم را اگر از آنچه که در قرآن آمده است، سؤال نمایی، آگاهانه پاسخ می دهد.» و نیز در جای دیگر فرمود: «وعنده علم الحکمه، والفهم، والسخاء، والمعرفه بما یحتاج الیه الناس فیما اختلفوا من امر دینهم»[۱۴]؛ و در نزد اوست علم حکمت و فهم، و جود و سخاوتمندی، و شناخت نسبت به معارف دینی که مردم به آن نیاز دارند.»
در روایت آمده است که آن حضرت خطاب به یکی از فرزندان خود فرمود: «یا بنی ایاک ان یراک الله فی معصیه نهاک عنها، وایاک ان یفقدک عند طاعه امرک بها، وعلیک بالجد ولا تخرجن نفسک من التقصیر فی عباده الله وطاعته، فان الله لایعبد حق عبادته»[۱۵]؛ ای پسر عزیزم! مبادا که خداوند تو را در عمل به گناهی که از آن نهی فرموده، ببیند، و مبادا تو را در عبادتی که تو را به آن فرمان داده، نیابد و بر تو باد بر تلاش کردن و همیشه احساست این باشد که در عبادت خدا و اطاعت او کوتاهی کرده ای! چرا که خداوند آن گونه که حق عبادت اوست، عبادت نمی شود.»
اینکه بنده همواره خود را مقصر بداند و درک نماید که هیچگاه حق عبادت پروردگار را آنگونه که شایسته ی اوست، نمی تواند ادا کند، نشانه ی اوج معرفت به عظمت و قدرت الهی است، چنان که می بینیم آن حضرت با وجود همه ی تلاشهای شبانه روزی خود در عبادت خداوند، همچنان خود را مقصر و عبادات خویش را ناچیز و اندک می دانست و این حجتی بر علم و معرفت ایشان به جایگاه خویش در برابر کردگار است.
مداومت بر نماز
از دیگر خصوصیات مطلوب نماز و عبادت، پیوستگی و استمرار در آن است. امری که در مورد امام هفتم، کاملاً مشهود بوده است، چنانکه همگان به آن اذعان داشته اند. سجده های طولانی و مناجات همیشگی از ویژگی های بارز امام کاظم بوده است همانطور که در زیارت نامه ی ایشان، به آن اشاره شده است.
سبط ابن الجوزی در این باره می گوید: «ویدعی بالعبد الصالح لعبادته واجتهاده وقیامه باللیل» [۱۵] ؛ و [موسی بن جعفر] به خاطر عبادت و تلاش [پیوسته] و شب بیداری اش عبد صالح خوانده می شد.»
احمد بن یوسف دمشقی قرمانی نیز در توصیف احوال ایشان می گوید: «هو الامام الکبیر القدر … الحجه، الساهر لیله قائما القاطع نهاره صائما»؛ او [موسی بن جعفر] پیشوای بزرگ منزلت و حجت [خدا] است که شبها به حال نماز بیدار، و روزها را روزه دار است.»[۱۶]
محمد خواجه بخاری نیز درباره ایشان گفته است: «کان یدعی بالعبد الصالح، وفی کل یوم یسجد الله سجده طویله بعد ارتفاع الشمس الی الزوال»[۱۷]؛ او به نام عبد صالح خوانده می شد و در هر روز پس از بالا آمدن خورشید تا هنگام ظهر خدا را با سجده های طولانی، سجده می کرد.» محمد بن الحسن شیبانی شاگرد ابوحنیفه نیز همین موضوع را بیان کرده است.[۱۸]
توصیه به نمازهای مستحبی
امام کاظم علیه السلام درباره نمازهای نافله بسیار مراقبت داشتند و در این باره فرمودند: «صلاه النوافل قربان الی الله لکل مؤمن … »؛ نمازهای مستحبی نزدیک کننده هر مؤمن به خداست … [۱۹]
تأثیر نماز و عبادت امام موسی کاظم علیه السلام
نماز هدایت کننده
نقل است که هارون الرشید، برای فریب اذهان عمومی، یا آزار و شکنجه و یا حقارت دادن آن حضرت در نظر مردم، زنی رقاصه و زیباروی را به بهانه خدمتکاری به نزد ایشان فرستاد تا مگر آن حضرت را رغبت افتد و غلامی را نیز گمارد که مراقب اوضاع باشد. وقتی کنیز را به محضر آن حضرت بردند، ایشان فرمود: من نیازی به کنیز و خدمتکار ندارم، او را برگردانید. هارون الرشید از این سخن بسیار ناراحت شد و گفت: ما با اذن او، وی را زندانی نکرده ایم که کنیز را نیز با اجازه او به آنجا فرستاده و باز گردانیم و بعد دوباره دستور داد که کنیز را به زندان نزد امام، برگردانند …
مدتی گذشت. غلام، چنین گزارش داد که کنیز نیز به سجده افتاده و پیوسته در سجده ذکر: «قدوس قدوس سبحانک سبحانک سبحانک .» را می گوید. هارون گفت: موسی بن جعفر وی را جادو کرده است! هرچه سریع تر او را به نزد من آورید. وقتی کنیز را نزد او حاضر کردند، دیدند که از خوف خدای تعالی به خود می لرزد و مرتب به آسمان نگاه می کند، آن گاه مشغول نماز گشت. هارون الرشید از وی پرسید: چرا چنین می کنی؟ این چه اوضاعی است که در پیش گرفته ای؟
کنیز گفت: من داستان بسیار عجیبی دیده ام، وقتی که در محضر امام کاظم علیه السلام بودم، ایشان پیوسته مشغول نماز و دعا بود. سرانجام به ایشان عرض کردم: ای مولای من! آیا کاری دارید که من آن را برایتان انجام دهم؟ فرمودند: من با تو کاری ندارم. عرض کردم: من مأمور به خدمت شما شده ام. فرمودند: اینها چه بد فکر می کنند. در این حال، متوجه باغ بسیار بزرگی شدم که ابتدا و انتهای آن را پایانی نبود. این باغ با فرشهای زیبا و نفیس مفروش شده بود، و کنیزان و حوریانی زیباروی در آن صف کشیده بودند، و در دستهای خود ظرفهای آب و طشت برای شستن دستهای آن حضرت آماده ساخته بودند، بعد از آنچه دیدم به سجده افتادم تا لحظه ای که غلام شما به نزد من آمد.
هارون الرشید خطاب به او گفت: شاید اینها را در خواب دیده ای؟ کنیز گفت: به خداوند سوگند که همه اینها را قبل از اینکه به سجده بروم، با چشمان خود دیدم و سجده ام نیز برای شکرگزاری از آنها بود. هارون الرشید دستور داد از او مراقبت نمایند که این حرفها را به هیچ کس نگوید. آن کنیز دوباره به سجده درافتاد و مشغول خواندن نماز شد. همواره کارش این بود و مرتب می گفت:عبد صالح نیز چنین می کرد و من در عالم واقع دیدم که آن حوریان خطاب به من کردند و گفتند که از حضور امام کاظم علیه السلام دور باشم و به من گفتند که یقیناً ما برای خدمت به امام موسی بن جعفر علیه السلام برتر و مناسب تر هستیم.[۲۰]
همراه داشتن وسایل عبادت نشانه ی مؤمن
قالَ موسی بن جعفرعلیه السلام: »لایَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَهٍ: سِواکٍ، وَمِشْطٍ، و سَجّادَهٍ، وَ سَبْحَهٍ فیها ارْبَعٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّه، وَ خاتَمُ عَقیقٍ.»؛ امام کاظم فرمودند: مؤمن همیشه باید همراه خود پنج چیز را داشته باشد: مسواک ، شانه ، مهر و جانماز، تسبیح براى ذکر گفتن و انگشتر عقیق به دست راست داشتن در حال نماز و دعا»[۲۱]
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز
پی نوشت ها
- الارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۲۳۱- کشف الغمه، اربلی- ج ۳، ص ۱۸- اعلام الهدایه الامام موسی بن جعفر (مجمع عالمی اهل بیت، چاپ اول، ۱۴۲۲)، ج ۹، ص ۲۸ .
- بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، ج۲۱، ص۱۸۶.
- مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، صلوات بر امام موسی کاظم علیه السلام، ص ۷۹۱؛ ر . ک: چهارده معصوم، حسین مظاهری، (کانون پرورش فکری قم، ۱۳۶۳، چاپ اول) ص ۱۰۶؛ منتهی الآمال، ص ۱۲۳
- منتهی الآمال، ج ۲، ص ۱۲۳
- قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۲، باب نهم، فصل دوم، ص۱۲۳.
- منتهی الآمال، ج ۲، ص ۱۲۳، با اندکی تصرف و تغییر
- کمال الدین، ابوسالم محمد بن طلحه بن حسن قرشی شافعی است که مؤلف کتاب مطالب السؤول در شرح حال ائمه اهل البیت است، مفتی دمشق و خطیب آنجا بود. او در یکی از روستاهای نصیبین- از شهرهای شمال عراق – متولد شد و برای سماع حدیث به نیشابور سفر کرد و بعدها در حلب و دمشق به بیان حدیث پرداخت.
- قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۲، باب نهم، فصل دوم، ص ۱۲۲ و ۱۲۳
- تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۲۷و۳۱، دارالکتب العلمیه.
- افضل الناس من عشق العباده فعانقها واحبها بقلبه وباشرها بجسده وتضرع لها …» ر . ک: منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، سید حمید حسینی، (قم، دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۳۸۰) ص ۳۲۵، ح ۳۹۳۱ .
- اعلام الهدایه، ج ۹، ص ۲۹; حیاه الامام موسی بن جعفر علیه السلام، ج ۱، ص ۱۴۰
- الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۵
- اعلام الهدایه، ج ۹، ص ۲۷ .
- همان
- تحف العقول، ص ۷۴۶، ح ۱۵
- اعلام الهدایه، ص ۲۴ و اخبار الدول، ص ۱۱۲
- اعلام الهدایه، ج ۹، ص ۲۵
- همان، ج ۹، ص ۲۹ و حیاه الامام موسی بن جعفر علیه السلام، ج ۱، ص ۱۴۰
- تحف العقول، ص ۷۳۴
- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج ۴۸، ص ۲۳۸ – جلاء العیون شبر، ج ۳، ص ۷۰- مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۹۷
- بحارالا نوار: ج ۹۸، ص ۱۳۶، ح ۷۶، مصباح المتهجّد شیخ طوسى : ص ۷۳۵، ب ۳.