مقالات و یادداشت ها

سیمای نماز در آیات قرآن – بررسی آیات نمازی در قرآن

نماز، برترینِ عباداتِ بندگان در پیشگاه خداوند است زیرا در قرآن کریم به هیچ یک از  طاعات و عبادات به اندازه ی نماز اهمیت داده نشده است. با استناد به آیات قرآن، نماز، بر همه پیروانِ ادیانِ پیشین نیز واجب بوده و همه ی انبیا و اوصیای الهی بر آن تأکید کرده اند. واژه الصلوه به معنی نماز است که در اصطلاح همان عبادتی است که در دین اسلام بسیار سفارش شده و جزو واجباتِ دین شمرده می شود. این واژه بیش از ۹۰مرتبه در قرآن به کار رفته است و این نشانه ی اهمیت فوق العاده ی این عبادت باشکوه در نظر خداوند متعال است. در این مقاله قصد داریم به موضوع سیمای نماز در آیات قرآن بپردازیم. برای کنکاش در این حیطه، با ما همراه باشید.

تعداد آیات نماز و موضوعات آنها

همانطور که گفته شد، آیاتی که درباره نماز آمده است، بسیارند. در قرآن کریم، واژه صلاه، بیش از ۹۰ مرتبه به طور مستقیم، یا با مشتقاتش به کار رفته و چیزی حدود ۹۰۰ مرتبه، واژه‌ها و کلماتی که با اصل نماز مرتبط هستند، مانند واژه رکوع، سجده، ذکر، وضو، عبادت، مسجد و …، به کار رفته است. بر این اساس می‌توان گفت که تقریباً یک ششم از آیات قرآن به نماز و موضوعات مربوط به آن پرداخته است که بر رکن بودن این عبادت باارزش، صحه می گذارد. و دقیقاً به همین علت است که احکام نماز و موضوعات مربوط به آن نیز به طور ویژه، در آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. موضوعاتی مانند وجوب نماز، اوقات خواندن نماز، آثار خواندن نماز، آداب اقامه آن، احکام نماز و نمازگزاران، نماز مسافر و … که در ذیل به برخی از آنها خواهیم پرداخت.

آیات قرآن که بر وجوب نماز دلالت دارند

آیه ۱۰۳ سوره نساء

«فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلَاهَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِکُمْ ۚ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ ۚ إِنَّ الصَّلَاهَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا»؛ پس آن‌گاه که از نماز فراغت یافتید باز در همه احوال، ایستاده یا نشسته یا بر پهلو خفته (در هر حال که توانید) یاد خدا کنید، سپس که (از آسیب دشمن) ایمن شدید در این حال نماز (کامل) به جای آرید، که برای اهل ایمان، حُکمی معیّن و واجب و لازم است.

سیمای نماز در آیات قرآن - بررسی آیات نمازی در قرآن

تفسیر آیه: پس همانا نماز، فریضه ای تغییرناپذیر و ثابت در تمام شرایط است، و نماز بر حسب این اصل، تغییر و دگرگونی نمی پذیرد و در هیچ حالی از شخص ساقط نمی شود، لذا اگر حکم نمازِ قصر به مسافر یا نماز خوف را دادیم، اینها برای همان شرایط و حالات خاص بود، ولی در زمان ایمنی و صلح و در هنگام حضر، باید نماز را به صورت تمام و کمال بجای آورید، چون فریضه نماز امر واجبی است، که هیچگاه از ذمه ی مکلف ساقط نمی شود و تغییر و تبدل نمی پذیرد، یعنی مثلا مانند روزه به چیز دیگر مانند کفاره مبدل نخواهد شد.[۱]

آیه ۴۳ سوره بقره

«وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ»؛ و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید.

آیه ۲۳۸ سوره بقره

«حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاهِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ»؛ بر نمازها مواظبت و توجه کامل داشته باشید و به خصوص نماز وسطی (صبح) و به طاعت خدا قیام کنید.

تفسیر آیه: درباره اینکه منظور از نماز وسطى کدام است، چند نظریه موجود است، لیکن با توجّه به شأن نزول آیه، که گفته شده گروهى از مسلمانان، بخاطر گرمىِ هوا از شرکت در نماز ظهر، سر باز می زدند و نیز با توجّه به روایاتِ وارد شده در این زمینه و تفاسیرِ مربوط، مقصود، همان‌ نماز ظهر است.

مواظبت و حفظ هر چیزى باید مناسب با ذات آن باشد؛ حفظ مال و ثروت، از گزندِ دزد است، حفظ  صحتِ بدن از میکروب است، حفظِ سلامتِ روح از آفات و رذائل اخلاقى مانند حسد و حرص وتکبّر است، وحفظ فرزند از شرِ دوست و همنشینِ بد مى‌باشد. امّا مراد از حفظ نماز چیست؟ همانا، مواظبت از نماز و حفظ آن، آشنایى با فلسفه و اسرار آن، ادای به موقع آن، بجا آوردنِ صحیحِ آن، یادگیریِ احکام و آدابِ انجام آن و محافظت از مراکز عبادت و حضور قلب و تمرکز فکر به هنگام اقامه ی آن است. [۲]

چنانچه در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‌خوانیم: هنگامی که انسان نماز را در اول وقت خواند، نوری سفید و پاکیزه به آسمان می رود و می گوید: خداوند تو را حفظ کند که مرا حفظ کردی و اگر نسبت به وقت نماز مراقبت نکند، سیاهی تاریک بالا رفته و می گوید: مرا ضایع کردی پس خداوند تو را ضایع کند. [۳]

آیه ۷۸ سوره اسراء

«أَقِمِ الصَّلَاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا»؛ نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکی شب به پا دار (یعنی نماز ظهرین را از اول ظهر و نماز عشائین را از بدو تاریکی شب به پا دار) و نماز صبح را نیز به جای آر که آن نماز به حقیقت مشهود (نظر فرشتگان شب و فرشتگان روز) است.

آیه ۸۷ سوره یونس

« وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِیهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَهً وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ»؛ و به موسی و برادرش (هارون) وحی کردیم که شما برای پیروانتان در شهر مصر منزل گیرید و (اکنون که از بیم فرعونیان به مساجد نتوانید رفت)، خانه‌هایتان را قبله و معبد خود قرار دهید و نماز به پا دارید و (تو هم ای رسول) مؤمنان را (به فتح در دنیا و بهشت در آخرت) بشارت ده.

سیمای نماز در آیات قرآن - بررسی آیات نمازی در قرآن

نکته: واژه «قِبْلَهً»، هم به معناى مقابل و روبروى هم است و هم به معناى جهتِ نماز، در این جا یعنى خانه ‌سازى رو به قبله. شاید معناى این آیه چنین باشد که تا قدرت فرعون باقى است و او تصمیم بر نابودى شما دارد، شما عبادت های خود را در خانه‌ های خود انجام دهید. همانند سه سال اوّل بعثت پیامبر اسلام که تحت فشارهای امنیتی قرار داشتند.[۴]

آیه ۱۴ سوره طه

«إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی»؛ منم خدای یکتا که هیچ خدایی جز من نیست، پس مرا (به یگانگی) بپرست و نماز را مخصوصا برای یاد من به پادار.

آیه ۹ سوره مؤمنون

«وَالَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ»؛ و آنان که بر نمازهاشان (و همه اوقات و شرایط ظاهر و باطن نماز) محافظت دارند.

تفسیر آیه: یعنی مؤمنان مواظب هستند که هیچ یک از نمازهایشان فوت نشود و همیشه بر نماز خود مراقبت دارند و حق ایمان هم همین است .[۵]

آیه ۷۳ سوره انبیا

«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاهِ ۖ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ»؛ و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا (خلق را) به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را (از انواع عبادات و خیرات) و خصوص اقامه نماز و اداء زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند.

آیه ۳۱ سوره روم

«مُنِیبِینَ إِلَیْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ»؛ (شما اهل ایمان با پیروی همین دین فطرت) به درگاه خدا باز آیید و خدا ترس باشید و نماز به پا دارید و هرگز از فرقه مشرکان نباشید.

تفسیر آیه: مُنِیبِینَ إِلَیْهِ‌: یعنی اینکه ملازم باشید برای فطرت اسلام، در حالى که بازگردانده و رجوع کننده باشید به سوی او، و یا به عبارت دیگر، روی آورید به دین مبین اسلام و بر آن ثابت قدم و مقیم باشید در حالى که باز خواهید گشت به سوى او و از غیر او رجوع نمایید به سوی او، یا اینکه از همه چیز منقطع شوید و از جمیع الوجوه بسوى خدای تعالی توجه کنید. وَ اتَّقُوهُ‌: و بترسید و بپرهیزید او را از ارتکاب معاصى و مناهى. وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ: یعنی؛ و بپاى دارید نماز را و از ارکان و اوقات و شرایطِ آن محافظت کنید. وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ‌: و مباشید از شرک آورندگان. نهى از شرک بعد از امر به اقامه‌نماز، دالّ است بر آن که عبادت بدون اخلاص در توحید، منتج در ثواب نیست.

نزد بعضى از مفسرین، معنى آنکه مباشید از شرک آورندگان به ترک نماز عمدی تعبیر شده، چنانچه در تیسیر از شیخ محمد اسلم طوسى رحمه اللّه نقل نموده که حدیثى اینچنین به من رسیده که پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرموده که هر سخنی که از من نقل کنند،عرضه دارید بر کتاب خدا، اگر موافقِ با قرآن بود قبول کنید؛ من این حدیث شریف را که: من ترک الصّلوه متعمّدا فقد کفر خواستم به آیتى از قرآن موافقت نمایم، سى سال تأمل کردم تا اینکه این آیه را یافتم که: أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ‌؛ و اجماع اهل بیت علیهم السّلام است که ترک نماز عمدا و مستحلا موجب کفر است‌.[۶]

آیه ۵۶ سوره نور

«وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»؛ و نماز را به پا دارید و زکات بدهید و رسول ما را اطاعت کنید، باشد که مورد لطف و رحمت شوید.

سیمای نماز در آیات قرآن - بررسی آیات نمازی در قرآن

آیه ۱۱۰ سوره بقره

«وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»؛ و نماز به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که هر چه از اطاعت حق و کار نیکو برای خود پیش می‌فرستید آن را در نزد خدا خواهید یافت، که محققا خداوند به هر کار شما بیناست.

البته این قسم آیات، بسیارند اما در اینجا به همین مقدار، بسنده می کنیم.

آیاتی که به اوقات نماز اشاره دارند

دسته ی دیگر آیاتی هستند که درباره ی اوقات خواندن نماز و زمان وجوب آن راهنمایی می کنند. آیاتی مانند:

آیات ۷۸ و ۷۹ سوره اسرا

«أَقِمِ الصَّلَاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا* وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَهً لَکَ عَسَىٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا»؛ نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکی شب به پا دار (یعنی نماز ظهرین را از اول ظهر و نماز عشائین را از بدو تاریکی شب به پا دار) و نماز صبح را نیز به جای آر که آن نماز به حقیقت مشهود (نظر فرشتگان شب و فرشتگان روز) است.* و بعضی از شب را به خواندن قرآن (در نماز) بیدار و متهجّد باش، که نماز شب خاص توست، باشد که خدایت تو را به مقام محمود (شفاعت کبری) مبعوث گرداند.

  تفسیر آیه: دلوک، یعنی زوال و دلوک شمس، هنگام اول ظهر و زوال آفتاب است غسق اللیل، یعنی هنگام پدید آمدن تاریکی شب که مطابق روایت به نیمه شب اطلاق می شود، بر این اساس، این آیه شریفه از اول ظهر تا نصفه شب را شامل می شود و نمازهای واجب این بازه زمانی شامل نماز ظهر، عصر، مغرب و عشاء است و با کلمه قرآن الفجر، که ناظر به نماز صبح است نمازهای واجب یومیه (نمازهای پنجگانه) کامل می شود.

قرآن الفجر، یعنی قرآنی که به هنگام صبح خوانده شود که دلالت بر نماز صبح می کند و آنگاه که خداوند می فرماید نماز صبح مشهود است، مطابق روایاتِ رسیده از بزرگان و اولیای دین، یعنی ، نماز صبح را هم ملائکه شب (هنگام مراجعت ) و هم ملائکه صبح (به هنگام آمدن ) نظاره می کنند. پس این آیه ناظر به مشخص کردن حدود اوقات شرعی نمازهای یومیه می باشد.[۷]

آیه ۱۱۴ سوره هود

«وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ»؛ و نماز را در دو طرف (اول و آخر) روز به پا دار و نیز در ساعات آغازین شب، که البته حسنات و نیکوکاریها، سیّئات و بدکاریها را نابود می‌سازد، این (نماز یا این سخن که حسنات شما سیّئات را محو می‌کند) یادآوری است برای اهل ذکر و پندی برای مردم آگاه است.

تفسیر آیه: دو طرف روز، به معنای صبح و عصر است و منظور از (زلفا من اللیل )،  ساعاتی از شب است که نزدیکتر به روز باشد. یعنی خداوند می فرماید: نماز را در هنگام صبح و عصر و نیز در ساعاتی از شب که نزدیکتر به روز باشد، به پا دار و این ساعاتِ مورد نظر، با نماز صبح و عصر (که هر یک در طرفی ازظهر قرار دارند) و نیز نماز مغرب که وقتِ اقامه ی آن، ساعات اولیه شب است، مطابقت دارد. در هر حال، منظور آیه، نمازهای واجب یومیه است ، آنگاه می فرماید: همانا نیکیها، سیئات و بدیها را حبط و زایل می کنند، به این معنی که نمازهای یومیه، حسناتی هستند که آثارِ گناهان و معاصی را از بین می برند، و آنچه ذکر شد، یادآوری و تذکری است برای کسانی که دائماً به ذکر خداوند متعال مشغول هستند.[۸]

آیه ۱۳۰ سوره طه

«فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ»؛ پس تو بر آنچه (امت جاهل بر انکار و طعن تو) می‌گویند صبر و تحمل پیش گیر و خدای را پیش از طلوع خورشید و بعد از غروب آن و ساعاتی از شب تار و اطراف روز روشن ستایش و تسبیح گو، باشد که (به مقام رفیع شفاعت) خشنود شوی.

آیات نمازی در قرآن

آیه ۳۹ و ۴۰ سوره قاف

«فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ * وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ»؛ پس تو (ای رسول) بر آنچه می‌گویند (و می‌کنند از آزار و تکذیب) صبر کن (تا ما آنها را کیفر دهیم) و به حمد و ستایش خدایت تسبیح ‌گو پیش از طلوع خورشید (به نماز صبح) و پیش از غروب آن (به نماز ظهر و عصر).* و باز برخی از شب را (به نماز مغرب و عشاء) و هم در پی سجده‌ها به تسبیح خدا بپرداز.

در این آیه، خداوند رسولش را امر به صبر کردن و خویشتنداری در برابر گفته های باطل مشرکین (در رابطه با نفی معاد) می نماید و فرمان می دهد که آن حضرت،  پروردگارِ عالمیان را از آنچه که درباره اش می گویند، تسبیح گوید و منزه بدارد و او را  ستایش نماید، و هر عیب و نقصی را که به معبود یکتا نسبت می دهند، از ساحتِ منزهِ او نفی نماید.

و مراد از تسبیح قبل از طلوع آفتاب می تواند بر نماز صبح منطبق باشد و تسبیح قبل از غروب نیز، منطبق بر نماز عصر و یا نماز ظهر و عصر می باشد و ادامه ی آیه که در آن رسول الله را امر به تسبیح گویی در بخشی از شب می نماید، می تواند با نمازهای مغرب و عشاء منطبق باشد. و(ادبار سجود) یعنی پس از سجود و از آنجاییکه سجده، آخرین قسمت در هر رکعت از نماز است، احتمالاً منظور از آن، اقامه ی نافله ها و یا تعقیبات نمازهای یومیه و یا نماز وتر در نافله شب می باشد.[۹]

آیات ۴۸ و ۴۹ سوره طور

«وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ* وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ»؛ باری بر حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مایی. و چون برخیزی (به نماز یا هر کاری) به ستایش خدای خود تسبیح گوی.* و از شبانگاه هم پاره‌ای به تسبیح خدا پرداز و هنگام فرو رفتن ستارگان هم (به نماز صبح) تسبیح خدا گوی.

نکته: مفسّران، عبارتِ‌ «مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ» را به نمازشب در هنگام سحر تفسیر کرده‌اند و در حدیث مى‌خوانیم: مراد از «إِدْبارَ النُّجُومِ» دو رکعت نماز نافله قبل از نماز صبح است. [۱۰]

آیاتی که نماز خواندن را از نشانه های افراد باایمان محسوب می کند

آیه ۳ سوره بقره

«الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ»؛ آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز به پا دارند و از هر چه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند.

نکته: خداوند در قرآن، جهان هستى را به دو بخش تقسیم مى‌کند: عالم غیب‌ و عالم شهود. متّقین کسانی هستند که به کلّ هستى ایمان دارند، ولى دیگران تنها آنچه را که می بینند و احساس می کنند، قبول مى‌کنند. حتّى انتظار دارند که خدا را با چشمِ خود ببینند و چون نمى‌بینند، از ایمان آوردن به او امتناع می کنند. چنانکه برخى از معاندین به حضرت موسى علیه السلام گفتند: «لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَهً»[۱۱]؛ ما هرگز به تو ایمان نمى‌آوریم، مگر آنکه خداوند را آشکارا مشاهده کنیم.

این گروه درباره‌ى روز قیامت و جهان آخرت نیز مى‌گویند: «ما هِیَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلَّا الدَّهْرُ» [۱۲]؛ جز این دنیا که ما در آن زندگى مى‌کنیم، جهان دیگرى نیست، مى‌میریم و زنده مى‌شویم و این روزگار است که ما را از بین مى‌برد.

این افراد هنوز از درک حیوانی عبور نکرده و راه شناخت و ایمان را منحصر به محسوسات مى‌دانند و مى‌خواهند همه چیز را از طریق حواسّ خود درک کنند.[۱۳]

آیه ۷۱ سوره توبه

«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»؛ و مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگرند، خلق را به کار نیکو وادار و از کار زشت منع می‌کنند و نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و حکم خدا و رسول او را اطاعت می‌کنند، آنان را البته خدا مشمول رحمت خود خواهد گردانید، که خدا صاحب اقتدار و درست کردار است.

آیه ۹ و ۱۰ سوره مؤمنون

«وَالَّذِینَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ*أُولَٰئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ»؛ و آنان که بر نمازهاشان (و همه اوقات و شرایط ظاهر و باطن نماز) محافظت دارند.* چنین کسانی وارث (مقام عالی بهشت) اند.

تفسیر آیه: در این آیه آخرین ویژگی مؤمنان را که محافظت بر نمازهاست بیان کرده، می‌گوید: «و آنها بر نمازشان مواظبت می‌نمایند» (وَ الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ).

جالب این که: نخستین ویژگی مؤمنان را «خشوع در نماز» و آخرین صفت آنها را «محافظت بر نماز» شمرده است، از نماز شروع می‌شود و به نماز ختم می‌گردد چرا که نماز مهمترین رابطه خلق و خالق است که هر گاه با آدابش انجام گیرد زمینه مطمئنی برای همه خوبیها و نیکیها خواهد بود.[۱۴]

آیه ۱ و ۲ سوره مؤمنون

«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ*الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»؛ همانا اهل ایمان به فیروزی و رستگاری رسیدند.* آنان که در نماز خود خاضع و خاشعند.

تفسیر آیه: در آیه اول، مؤمنین را به رستگاری بشارت می دهد و سپس به بیان صفاتِ آنها پرداخته و قبل از هر خصیصه ای، انگشتِ تأکید روی نماز گذاشته، می‌گوید: «آنها که در نمازشان خشوع دارند» (الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ).

اشاره به این که نمازِ مؤمنین، صرفاً الفاظ و حرکاتی بی‌روح و فاقد معنی و از سرِ عادت نیست، بلکه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار و حضور قلب در آنها پیدا می‌شود که از هرچه غیر اوست، جدا می‌گردند و به او می‌پیوندند.

در روایتی می‌خوانیم که پیامبر صلوات الله مردی را دید که در حالِ نماز با ریش خود بازی می‌کند، فرمود: «اگر او در قلبش خشوع بود اعضای بدنش نیز خاشع می‌شد».اشاره به این که خشوع یک حالت درونی است که در برون اثر می‌گذارد.[۱۵]

آیات ۲۲ تا ۲۸ سوره معارج

«إِلا الْمُصَلِّینَ ﴿۲۲﴾ الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾ وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿۲۴﴾ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾ وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿۲۶﴾ وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾»؛ مگر نماز گزاران حقیقی. (۲۲) آنان که دایم در نماز (و طاعت الهی) عمر گذرانند. (۲۳) و آنان که در مال و دایی خود حقّی معیّن و معلوم گردانند. (۲۴) تا به فقیران سائل و فقیران آبرومند محروم رسانند. (۲۵) و آنان که روز قیامت و جزا را تصدیق کنند. (۲۶) و آنان که از قهر و عذاب خدای خویش سخت ترسانند. (۲۷) که از عذاب خدا هیچ کس ایمن نتواند بود. (۲۸)

آیاتی که با ذکر دلیل، امر به برپا داشتن نماز می کنند

  1. آیه ۴۵ سوره عنکبوت: «اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»؛ (ای رسول ما) آنچه را که از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی شد (بر خلق) تلاوت کن و نماز را (که بزرگ عبادت خداست) به جای آر، که همانا نماز است که (اهل نماز را) از هر کار زشت و منکر باز می‌دارد و همانا ذکر خدا بزرگتر (و برتر از حدّ اندیشه خلق) است، و خدا به هر چه (برای خشنودی او و به یاد او) کنید آگاه است.
  2. آیه ۱۴ سوره طه: «إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی»؛ منم خدای یکتا که هیچ خدایی جز من نیست، پس مرا (به یگانگی) بپرست و نماز را مخصوصا برای یاد من به پادار.
  3. آیه ۹ سوره جمعه: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر گاه (شما را) برای نماز روز جمعه بخوانند فی الحال به ذکر خدا بشتابید و کسب و تجارت را رها کنید که این، اگر بدانید برای شما بهتر خواهد بود.

تفسیر بخشی از آیه: منظور از «ذکر اللّه» در درجه اول «نماز» است، ولی می‌دانیم خطبه‌های نماز جمعه هم که آمیخته با ذکر خداست، در حقیقت بخشی از فریضه ی عبادی نماز جمعه است، بنابراین باید برای شرکت در آن نیز تسریع کرد.[۱۶]

  1. آیه ۷۷ سوره حج: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ۩»؛ ای اهل ایمان، در برابر خدا رکوع و سجود آرید و (با توجه و بی‌ریا و خالص) پروردگار خود را پرستید و کار نیکو کنید، باشد که رستگار شوید.
  2. آیه ۹۸ سوره حجر: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ»؛ پس به ذکر اوصاف کمال پروردگارت تسبیح گو و از نمازگزاران باش (تا به یاد خدا شاد خاطر شوی).
  3. آیه ۴۳ سوره بقره: «وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ»؛ و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید.

تفسیر آیه: بعد از آن امر به ارکان ایمان می فرماید:

وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ: و به پاى دارید نماز را با شرایط و ارکان و حفظ حدود آن، چنانچه رسول الله امر فرموده است.

 وَ آتُوا الزَّکاهَ: و زکات را بپردازید آنچه که به مال شما تعلیق یابد، چنانچه خداوند بیان فرموده است.

وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ‌: و نماز گذارید با جماعت نمازگزاران که همان نماز جماعت باشد.

کلبى- که از علمای اعظم اهل سنت است- از ابن عباس نقل نموده است که از جمله آیات باهرات که در شأن حضرت محمد صلی الله و اهل بیت علیهم السّلام نازل شده، همین آیه شریفه است که در سوره بقره آمده است: وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ‌. و ایشان اول راکعانند و کسى بر ایشان در سجود سبقت نکرده، بلکه اهل اسلام در رکوع و سجود به ایشان اقتدا نموده‌اند. و این بدیهى است که متبوع اجلّ و ارفع و اعلى و افضل درجه خواهد بود از تابع.

در منهج یحیى بن عفیف از پدرش و او از جدش نقل نموده که در اوایل اسلام به مکه آمدم. مى‌خواستم از عطریات و لباس تجمّل براى عیال و فرزندانم تهیه کنم. پس در مسجد الحرام در مجلس عباس بن عبد المطلب نشسته بودم و در خانه کعبه نظر مى‌کردم، وقت زوالِ روز بود. ناگاه جوانى را دیدم که به آسمان نگاه کرد. سپس از جای برخاست و روى به خانه کعبه آورد، آنگاه دیدم‌ پسرى مراهق آمد و در جانب راستِ او ایستاد. سپس زنى آمد و در پشت آن دو ایستاد. آن جوان به رکوع رفت و آن پسر مراهق و آن زن به رکوع متابعت کردند. پس از رکوع به سجود رفتند. من از عباس پرسیدم عجب امرى است که مشاهده مى‌کنم. عباس گفت: آن جوان که می بینی، برادر زاده من محمد صلّى اللّه علیه، پسر عبد اللّه بن عبدالمطلب است، و آن پسر مراهق على بن ابى طالب علیه السّلام برادر زاده دیگرِ من، و آن زن خدیجه دختر خویلد زوجه حضرت محمد صلّى اللّه باشد؛ او ادعا می کند که من پیامبر و فرستاده ی خدا هستم و خدا یکى است و او پروردگار آسمان و زمین است. و آنچه مشاهده کردى دین و آئین او است، و گوید من از جانب خدا مأمور به انجام این عبادت هستم و از میان مردم، خداپرستان منحصر به این سه نفر است که مى‌بینى.

نکته: این آیه شریفه دلالت دارد بر فضیلت و برتری اقامه نماز به جماعت؛ چنانچه در حدیث نبوى اینگونه آمده است که نماز جماعت فضیلت دارد نماز منفرد را به بیست و هفت برابر.[۱۷]

آیاتی که به احکام نماز مسافر و نماز در هنگام جنگ اشاره می کنند

آیه ۱۰۱ سوره نساء

«وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاهِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا ۚ إِنَّ الْکَافِرِینَ کَانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِینًا»؛ و هنگامی که در سفر باشید باکی بر شما نیست که نماز را کوتاه به جای آرید (چهار رکعت را دو رکعت کنید) هر گاه بیم آن داشته باشید که کافران شما را به رنج و هلاکت اندازند، که دشمنی کفار نسبت به شما کاملاً آشکار است.

آیه 101 سوره نساء

تفسیر آیه: پس از سخن درباره جهاد وهجرت، این آیه حکم نماز مسافر را بیان مى‌کند. «ضرب فى الارض» کنایه از سفر است، چون مسافر هنگام سفر، زمین را زیر پاى خود مى‌کوبد.[۱۸]

در قرآن کریم، گاهى به جاى «وجوب» تعبیرِ «مانعى ندارد» به کار رفته است، که این آیه نیز یکى از همین موارد است. گویا مسلمانان صدر اسلام به اندازه ای به فزیضه ی نماز علاقمند بودند که کوتاه کردن و قصرِ آن را گناه مى‌پنداشتند.

نماز قصر، مخصوص موارد ترس از آسیب دشمن نیست. اما چون معمولًا در سفرها، این بیم و نگرانى هست، یا اینکه چون قانون نماز قصر، ابتدا در موارد ترس از دشمن بوده و بعدها نسبت به باقی سفرها تعمیم یافته، قید «إِنْ خِفْتُمْ» آمده است.

در روایات، مقدار مسافتی که در آن نماز کوتاه و شکسته مى‌شود، مسیر یک روز (هشت فرسخ) مشخّص شده است. [۱۹]

بر این اساس، تمام نمازهاى مسافر جز نماز مغرب دو رکعتى است. [۲۰] و منظور از کوتاه کردن نماز، دو رکعتى شدن نمازهاى چهار رکعتى است.[۲۱]

آیه ۱۰۲ سوره نساء

«وَإِذَا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاهَ فَلْتَقُمْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَهٌ أُخْرَىٰ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً وَاحِدَهً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کَانَ بِکُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ ۖ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُهِینًا»؛ و هرگاه شخص تو در میان سپاه اسلام باشی و نماز بر آنان به پا داری باید آنها با تو مسلّح به نماز ایستند، و چون سجده نماز به جای آوردند (و نماز را فُرادی تمام کردند) در پشت سرِ شما رفته و گروهی که نماز نخوانده بیایند و با تو نماز گزارند و البته با لباس جنگ و اسلحه، زیرا کافران آرزو و انتظار دارند که شما از اسلحه و اسباب خود غفلت کنید تا ناگهان یکباره بر شما حمله ور شوند. و چنانچه بارانی یا مرضی شما را از برگرفتن سلاح به رنج اندازد باکی نیست که اسلحه را فروگذارید ولی از دشمن برحذر باشید؛ خدا برای کافران عذابی سخت خوارکننده مهیا ساخته است.[۲۲]

شأن نزول و تفسیر آیه: هنگامی که پیامبر اکرم صلّی اللّه با عده ای از مسلمانان به قصد مکه وارد سرزمین حدیبیه شدند و این جریان به گوش قریش رسید، خالد بن ولید به سرپرستی عده ای بالغ بر دویست نفر برای جلوگیری از پیشروی مسلمانان به سوی مکه، در کوه های خارج شهر مکه مستقر شد، هنگام ظهر، بلال – مؤذن پیامبر- اذان را گفت و پیامبر همراه با مسلمانان، نماز ظهر را به جماعت اقامه کردند، خالد از مشاهده این صحنه به فکر فرو رفت و به همراهان خود گفت که در موقع نماز عصر، باید از فرصت استفاده کرده و در حال نماز، کار مسلمانان را یکسره ساخت. در همین هنگام این آیه نازل شد و فرمان اقامه ی نمازِ خوف را به مسلمانان داد، و این امر، یکی از مظاهر اعجاز قرآن است که قبل از اقدام دشمن، نقشه های آنها را برملا کرد.

این آیه شریفه، کیفیت و چگونگی خواندن نماز خوف را که در هنگام جنگ باید خوانده شود، به مسلمین تعلیم می دهد، دراین آیه، خداوند خطاب به پیامبر صلی الله می فرماید: «هنگامی که در میان آنها هستی و برای آنها نماز جماعت بر پا می داری باید مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند، نخست عدهای با حمل اسلحه با تو به نماز بایستند» (وَ إِذا کنتَ فِیهِم فَأَقَمتَ لَهُمُ الصَّلاهَ فَلتَقُم طائِفَهٌ مِنهُم مَعَکَ وَ لیأخُذُوا أَسلِحَتَهُم(.

سپس هنگامی که این گروه سجده کردند (و رکعت اول نماز آنها تمام شد، تو در جای خود توقف می کنی) و آنها با سرعت رکعت دوم را تمام نموده و به میدان نبرد باز می گردند و در برابر دشمن ایستادگی می کنند و گروه دوم که هنوز نماز نخوانده اند، جای گروه اول را می گیرند و با تو به نماز می ایستند» (فَإِذا سَجَدُوا فَلیکونُوا مِن وَرائِکم وَ لتَأتِ طائِفَهٌ أُخری لَم یصَلُّوا فَلیصَلُّوا مَعَکَ(.

« همچنین گروه دوم نیز باید وسایل دفاعی و سلاح با خود داشته باشند و بر زمین نگذارند» (وَ لیأخُذُوا حِذرَهُم وَ أَسلِحَتَهُم(.

این شیوه نماز گزاردن به این دلیل است که دشمن نتواند شما را غافلگیر کند، «زیرا دشمن همواره در کمین است تا از فرصت استفاده کند و منتظر است که شما از سلاح و متاع خود غفلت ورزید تا به یکباره به شما حمله ور شده و شما را غافلگیر نماید» (وَدَّ الَّذِینَ کفَرُوا لَو تَغفُلُونَ عَن أَسلِحَتِکم وَ أَمتِعَتِکم فَیمِیلُونَ عَلَیکم مَیلَهً واحِدَهً(.

اما از آنجایی که ممکن است ضرورتهایی پیش بیاید که نتوان همواره سلاح و وسایل دفاعی را حمل نمود، در پایان آیه اینچنین امر می کند:

«و گناهی بر شما نیست در صورتی که از باران ناراحت شوید و یا اینکه بیمار شده باشید که در این حال می توانید سلاح خود را بر زمین بگذارید» (وَ لا جُناحَ عَلَیکم إِن کانَ بِکم أَذیً مِن مَطَرٍ أَو کنتُم مَرضی أَن تَضَعُوا أَسلِحَتَکم(.

«ولی در هر صورت از همراه داشتن وسایل محافظتی و ایمنی (مانند زره و خود و امثال آن) غافل نشوید و حتی در حال معذور بودن، حتماً آنها را همراه با خود داشته باشید» که اگر احیاناً دشمن به شما حمله کرد، بتوانید تا رسیدن کمک، از خود محافظت کنید (وَ خُذُوا حِذرَکم(.

شما این دستورات را به کار ببندید و یقین داشته باشید که پیروزی از آن شماست «زیرا خداوند برای کافران مجازاتِ خوارکننده ای فراهم کرده است» (إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلکافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً).[۲۳]

پی نوشت ها
  1. خلاصه تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی
  2. تفسیر نور، محسن قرائتی، ج ۱، ص ۳۷۲
  3. من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین‏، قم،‏ ۱۴۱۳ قمری‏، چاپ: دوم‏، ج ۱، ص ۲۰۹، باب (فضل الصلاه).
  4. تفسیر نور، محسن قرائتی، ج ۳، ص ۶۱۳
  5. خلاصه تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی
  6. تفسیر اثنی عشرى، سید حسین حسینی شاه عبدالعظیمی (م، ۱۳۸۴ ق)
  7. خلاصه تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی
  8. همان
  9. همان
  10. کافى، ج ۳ ص ۴۴۴.
  11. سوره بقره، آیه ۵۵
  12. سوره جاثیه، آیه ۲۴
  13. تفسیر نور، محسن قرائتی، ج ۱، ص ۴۹
  14. برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
  15. همان
  16. همان
  17. تفسیر اثنا عشرى، ج‌۱، ص: ۱۳۳
  18. مفردات راغب، ماده «ضرب».
  19. تهذیب‌الاحکام، ج ۳، ص ۲۰۷.
  20. من‌لایحضره‌الفقیه، ج ۱، ص ۲۷۹.
  21. تفسیر نور، محسن قرائتی، ج ۲، صفحه ۱۴۵
  22. ترجمه ی مهدی الهی قمشه ای
  23. برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش

نوشته های مشابه

۲ دیدگاه

    1. سلام و احترام
      تو کدوم مورد گفته شده که تفسیر از خودمونه؟
      کنار هر تفسیر ی شماره وجود داره که از تفسیرهای معتبر مانند نور، المیزان،نمونه و … برداشته شده و حتی از منبع مذکور هم میتونید خود تفسیر رو مشاهده کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا