بررسی گناهان کبیره و صغیره و تفاوت آنها
در دین اسلام عالمان دینی گناهان را بر اساس آنچه در قرآن کریم و نیز در روایات ذکر شده به دو گونه گناهان صغیره و گناهان کبیره تقسیمبندی نمودهاند. گناهان کبیره همانطور که از معنای کلمه پیداست، گناهان بزرگ هستند و گناهان صغیره نیز به گناهان کوچک گفته میشود. برای تشخیص گناهان کبیره از گناهان صغیره معیارهایی در قرآن کریم، احادیث و روایات ذکر شده است. در این مقاله میخواهیم گناهان کبیره و صغیره و نیز تفاوت آنها را برای شما بیان کنیم؛ لذا اگر بهدنبال کسب اطلاعات در این زمینه هستید، با ما همراه باشید.
گناه و اقسام آن
برای درک تفاوتهای بین گناهان کبیره و صغیره، ضروری است که ابتدا به تعاریف دقیق هر یک از آنها پرداخته شود. «گناه در لغت به معنای جرم، نافرمانی، خطا، تقصیر و تبهکاری آمده است» (۱). در اصطلاح اخلاقی، «گناه به هر نوع کردار، گفتار یا فکری اطلاق میشود که بر خلاف فرمانهای خداوند باشد و به همین دلیل به عنوان گناه شناخته میشود» (۲). در اصطلاح فقهی، «گناه بهمعنای مخالفت با اوامر و نواهی خداوند است» (۳). این تعریفها روشن میسازند که گناه در هر حوزهای از زندگی فردی و اجتماعی انسانها تأثیرگذار است و برای شناخت آن، لازم است که مفاهیم دقیق و ظریف آن بررسی شوند.
در قرآن کریم و روایات، گناهان به دو دسته عمده تقسیم میشوند: «گناهان کبیره و گناهان صغیره. گناهان کبیره به آن دسته از گناهان اطلاق میشود که در نتیجه ارتکاب آنها، وعده عذاب آتش در قرآن و روایات آمده است. این گناهان شامل مسائلی چون قتل نفس، خوردن مال یتیم، رباخواری، عاق والدین و سایر اعمالی هستند که اثرات زیانبار اجتماعی و فردی دارند» (۴).
از طرفی، گناهان صغیره به اعمالی اطلاق میشود که به رغم این که خلاف دستورات الهی هستند، با توبه و پشیمانی از آنها، خداوند قادر به آمرزش و بخشش فرد میباشد. با این حال، باید تأکید کرد که نباید گناهان صغیره را به دلیل امکان بخشش آنها کوچک شمرد و در پی ارتکاب مداوم آنها بود. همان طور که در برخی از روایات آمده است، «صغیره و کبیره بودن گناهان نسبی است و در برخی روایات آمده که برخی کارها مانند کوچک شمردن گناه صغیره میتواند آن را به گناه کبیره تبدیل نماید» (۵). این نکته مهم نشان میدهد که حتی گناهان صغیره نیز باید با دقت و آگاهی از عواقب آنها انجام شوند و نباید به آنها به چشم مسألهای بیاهمیت نگریسته شود.
گناهان صغیره چگونه به کبیره تبدیل میشوند؟
در روایات مختلف آمده است که برخی از عوامل و ویژگیها میتوانند موجب شوند که گناهان صغیره به گناهان کبیره تبدیل شوند. این عوامل نه تنها از منظر فقهی و اخلاقی حائز اهمیت هستند، بلکه از نظر اجتماعی نیز تأثیرات گستردهای دارند. در این زمینه، برخی از ویژگیها و رفتارها که میتوانند گناهان صغیره را به گناهان کبیره تبدیل کنند، عبارتند از: «اصرار بر گناه، کوچک شمردن گناه، شادی در زمان ارتکاب به گناه، اظهار به گناه در جایی که باید آن را پنهان کرد و اگر شخص مورد اعتماد مردم، مرتکب گناه صغیرهای شود و به این سبب قبح آن گناه نزد مردم کم شود، میتواند گناهان صغیره را به گناهان کبیره تبدیل نماید» (۶). در ادامه به بررسی دقیق این موارد و آثار آنها خواهیم پرداخت.
اصرار بر گناه
یکی از مهمترین عواملی که میتواند گناهان صغیره را به کبیره تبدیل کند، «اصرار بر گناه» است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که «لا صغیره معالاصرار یعنی هیچ گناهی با تکرار صغیره نیست» (۷). این روایت به وضوح نشان میدهد که اگر فردی به طور مداوم و پیوسته مرتکب گناهی کوچک شود و در آن پافشاری کند، آن گناه از نظر معنوی و اخلاقی تبدیل به گناهی بزرگتر میشود.
کوچک شمردن گناه
یکی دیگر از عواملی که باعث تبدیل گناهان صغیره به کبیره میشود، «کوچک شمردن گناه» است. در این باره، امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودهاند که «سختترین گناه در نظر خداوند گناهی است که گناهکار آن را ناچیز بشمارد» (۸). این دیدگاه نشان میدهد که فردی که گناه را بیاهمیت و کوچک میشمارد، به نوعی در حال نادیده گرفتن عظمت خداوند و دستورهای اوست و این میتواند موجب تبدیل گناه به گناهی بزرگتر گردد.
مسرت و خوشحالی بر گناه
از دیگر عواملی که میتواند موجب تبدیل گناه صغیره به کبیره شود، مسرت و خوشحالی بر گناه است. امام زینالعابدین (ع) در این زمینه فرمودهاند که «از شادمانی نسبت به گناه بپرهیز؛ زیرا شاد شدن از گناه از ارتکاب به آن بدتر است» (۹). همچنین، امیرالمؤمنین علی (ع) نیز بیان کردهاند که «کسی که از انجام گناه لذت برده و خوشحال باشد، خداوند ذلت را به جای لذت به او خواهد چشاند» (۱۰). این نکته تأکید دارد که نه تنها ارتکاب گناه، بلکه خوشحالی و لذت بردن از آن نیز، گناه را به سطحی بالاتر از گناه صغیره میبرد.
مغرور شدن به مهلت الهی و مجازات نشدن سریع
یکی دیگر از عواملی که میتواند گناهان صغیره را به کبیره تبدیل کند، مغرور شدن به مهلت الهی و مجازات نشدن سریع است. فرد گناهکاری که از عدم مجازات فوری خود توسط خداوند احساس اطمینان کند، ممکن است این تصور را پیدا کند که خداوند از گناه او راضی است و به همین دلیل مرتکب گناهان بیشتری شود.
انجام گناه به صورت علنی
یکی دیگر از مواردی که میتواند موجب تبدیل گناه صغیره به کبیره شود، آشکار کردن گناه است. در روایات آمده است که «آشکار گناه کردن نیز از اموری است که گناهان صغیره را به کبیره تبدیل مینماید» (۱۱). این عمل نه تنها به خود فرد آسیب میزند، بلکه ممکن است به دیگران نیز اثر منفی بگذارد و قبح گناه را در جامعه کاهش دهد.
گناه شخصیتهای مورد اعتماد مردم
گناه کسانی که در جامعه مورد اعتماد مردم هستند، از جمله زمامداران، دانشمندان، عابدان و تاجران، نیز میتواند موجب تبدیل گناهان صغیره به کبیره شود. گناه این افراد نه تنها اثر فردی دارد، بلکه اثرات اجتماعی عمیقی نیز بر جای میگذارد. رسول گرامی اسلام در این زمینه فرمودهاند که «عوام امت من اصلاح نمیشوند مگر با اصلاح خواص امت من. شخصی از ایشان پرسید: خواص امت چه کسانی هستند؟ فرمودند: خواص امت من چهار دستهاند ۱. زمامداران ۲. دانشمندان ۳. عابدان ۴. تاجران» (۱۲). این روایات نشان میدهند که گناه این افراد به دلیل موقعیت اجتماعیشان، میتواند تأثیرات منفی گستردهای بر جامعه داشته باشد و به همین دلیل، گناه صغیره آنها حکم گناه کبیره را پیدا میکند.
به طور کلی، گناهان صغیره با توجه به شرایط و رفتارهای فردی و اجتماعی میتوانند به گناهان کبیره تبدیل شوند. از این رو، باید همواره مراقب بود که حتی گناهان کوچک نیز به دلیل تکرار، کوچک شمردن یا آشکار ساختن آنها، به گناهان بزرگتر تبدیل نشوند.
معیارهای گناهان کبیره
تشخیص گناهان کبیره از گناهان صغیره نیازمند معیارها و ملاکهایی است که در قرآن کریم و روایات معتبر به آنها اشاره شده است. این معیارها به ما کمک میکنند تا گناهان بزرگ را از گناهان کوچک تمیز دهیم و بدانیم که کدام گناهان به طور خاص از نظر دینی و اخلاقی، آثار و پیامدهای سنگینی دارند. در ادامه، به برخی از این معیارها میپردازیم.
تصریح در قرآن و روایات
یکی از معیارهای مهم برای تشخیص گناهان کبیره، تصریح در قرآن و روایات است. هر گناهی که در قرآن کریم یا روایات معتبر به کبیره بودن آن اشاره شده باشد، به طور قطع جزو گناهان کبیره محسوب میشود. به عنوان مثال، شرک یکی از گناهان کبیرهای است که در قرآن به آن تصریح شده است. در آیه ۴۸ سوره نساء آمده است که «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا». این آیه به وضوح میگوید که «مسلماً خدا این که به او شرک ورزیده شود نمیآمرزد، و غیر آن را برای هر کس که بخواهد میآمرزد. و هر که به خدا شرک بیاورد، مسلماً گناه بزرگی را مرتکب شده است». طبق این آیه، همه گناهان ممکن است از سوی خداوند مورد بخشش قرار گیرند به جز شرک که به عنوان بزرگترین گناه در نظر گرفته شده است.
همچنین در آیه ۶۸ سوره فرقان، گناهان بزرگی چون شرک، زنا و قتل اشاره شده است که کیفر سختی دارند و بخشیده نمیشوند. در این آیه آمده است: «وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا». یعنی: «آنان که معبود دیگری را با خدا نمیپرستند و کسی را که خدا خونش را حرام کرده است، جز به حق نمیکشند، و زنا نمیکنند؛ و کسی که این اعمال را مرتکب شود به کیفر سختی برسد».
گناهان بزرگ در روایات
در روایات نیز به برخی از گناهان کبیره اشاره شده است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده که «مِنْ أَکْبَرِ الْکَبَائِرِ عِندَ اللَّهِ الْیَأْسَ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَهِ اللَّه» (۱۴). این روایت به ما میآموزد که یکی از بزرگترین گناهان کبیره نزد خدا، یأس از رحمت خداوند و ناامیدی از نیکیهای اوست. این نوع ناامیدی نه تنها فرد را از مسیر هدایت دور میکند، بلکه باعث میشود انسان در برابر گناهان و اشتباهات خود تسلیم شود و از تلاش برای اصلاح و توبه دست بکشد.
اجتناب از گناهان کبیره و آثار آن
در قرآن کریم، همچنین به آثار اجتناب از گناهان کبیره اشاره شده است. در آیه ۳۱ سوره نساء آمده است که «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیمًا». این آیه میفرماید: «اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی میشوید دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شما محو میکنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند و نیکو وارد میکنیم». این آیه نشان میدهد که اجتناب از گناهان کبیره باعث میشود که گناهان صغیره نیز بخشیده شوند و انسان به جایگاهی ارزشمند در نزد خداوند دست یابد.
همچنین در آیه ۳۲ سوره نجم آمده است: «الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَهِ». این آیه نیز تأکید دارد که کسانی که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهای کوچک دوری میکنند، مورد آمرزش خداوند قرار میگیرند و پروردگارشان آمرزش وسیعی دارد.
وعده عذاب در قرآن
یکی از ملاکهای گناهان کبیره که در علم اخلاق مطرح شده، این است که برای برخی گناهان در قرآن وعده عذاب داده شده است. «بعضی از علمای علم اخلاق یکی از ملاکهای گناهان کبیره را این میدانند که بر آنها وعده عذاب داده شده است» (۱۵). این وعده عذاب معمولاً برای گناهان بزرگی است که آثار منفی آنها در دنیا و آخرت بسیار شدید است.
نمونهای از این گناهان، نفاق و کفر است که در قرآن به آنها اشاره شده است. در آیه ۶۸ سوره توبه آمده است: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِیمٌ». این آیه به وضوح بیان میکند که «خدا آتش دوزخ را به مردان و زنان منافق و کافران وعده داده، در آن جاودانهاند، همان برای آنان بس است و خدا لعنتشان کرده و برای آنان عذابی پایدار است».
همچنین در آیه ۱۰ سوره تغابن نیز به کافران وعده عذاب داده شده است: «وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِینَ فِیهَا وَبِئْسَ الْمَصِیرُ». در این آیه آمده است که «و آنان که کافر شدند و آیات ما را انکار کردند، اهل آتشاند و در آن جاودانهاند، و بد بازگشت گاهی است».
این آیات نشان میدهند که گناهان کفر و نفاق از جمله گناهان کبیرهای هستند که برای آنها عذابهای شدید و جاودانه در آتش جهنم وعده داده شده است.
گناهان بزرگتر از گناه کبیره در قرآن و سنت
در قرآن و سنت معتبر، گناهانی وجود دارند که از گناهان کبیره بزرگتر محسوب میشوند. یکی از این گناهان، فتنه است که به معنای ایجاد آشوب، برهم زدن آرامش عمومی و فردی، و ایجاد اختلاف و دو دستگی میان مردم است. فتنه به عنوان گناهی بسیار بزرگتر از قتل و سایر گناهان کبیره در قرآن مطرح شده است. در آیه ۱۹۱ سوره بقره آمده است: «وَالْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ». این آیه بیان میکند که «و فتنه [که شامل شرک، بتپرستی، بیرون کردن مردم از خانه و کاشانه و وطنشان باشد] از قتل و کشتار بدتر است».
فتنهانگیزی و ایجاد آشوب در جامعه، نه تنها موجب فساد و نابودی فردی میشود، بلکه به طور کلی تأثیرات منفی گستردهای بر جامعه دارد. این امر موجب از هم گسیختگی روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میشود و در نتیجه، به تضعیف بنیانهای اجتماعی و دینی میانجامد. بنابراین، فتنه به عنوان گناهی که حتی از گناه کبیره نیز بزرگتر است، در قرآن و سنت از نظر اهمیت و شدت کیفر، جایگاه ویژهای دارد.
گناهان بزرگ در نظر متدینین و متشرعین
در نظر متدینین و متشرعین، برخی گناهان آنچنان سنگین و غیر قابل بخشش هستند که به طور قطعی به عنوان گناهان کبیره شناخته میشوند. این گناهان به طور خاص از نظر دینی و فقهی مورد توجه قرار گرفته و بر عدم انجام آنها تأکید شده است. یکی از این گناهان بزرگ، نجس کردن مسجد به عمد است. مسجد به عنوان خانه خدا و مکانی مقدس برای عبادت، از جایگاه ویژهای برخوردار است. هرگونه بیاحترامی به آن، به ویژه در صورتی که به طور عمدی و با علم انجام شود، از گناهان بزرگ به شمار میآید.
همچنین هتک حرمت خانه خدا نیز از دیگر گناهان بزرگی است که در نظر متشرعین به شدت مورد نکوهش قرار میگیرد. یکی از این گناهان که در قرآن و سنت به طور ویژه به آن اشاره شده، «انداختن قرآن در مکان نجس است» (۱۸). قرآن کریم به عنوان کتاب مقدس و کلام خداوند، از جایگاه والایی برخوردار است و هرگونه بیاحترامی به آن، به ویژه قرار دادن آن در مکانهای نجس، گناهی بزرگ و نابخشودنی در نظر گرفته میشود. این اعمال نه تنها بر اساس آموزههای دینی حرام هستند، بلکه در بین متشرعین به عنوان گناهان بسیار بزرگ و غیرقابل بخشش تلقی میشوند.
تکرار و اصرار بر گناه صغیره
در فقه اسلامی، گناهان صغیره به طور معمول گناهان کوچکی هستند که ممکن است با توبه مورد بخشش قرار گیرند. اما تکرار و اصرار بر این گناهان میتواند آنها را به گناهان کبیره تبدیل کند. «تکرار کردن گناهان صغیره و یا اصرار بر تکرار گناهان صغیره نیز گناه کبیره دانسته شده است» (۱۹). منظور از اصرار بر گناهان صغیره این است که فرد پس از انجام گناه کوچک، نه تنها از آن پشیمان نمیشود بلکه همچنان به انجام آن ادامه میدهد. این رفتار به طور جدی به عنوان گناهی بزرگتر و کبیره شناخته میشود. علاوه بر این، اگر فرد گناه صغیره را کوچک شمرده و یا حتی با انجام آن خوشحال شود، این عمل میتواند آن گناه کوچک را به گناهی بزرگ تبدیل کند.
«انسان پس از انجام آن گناه کوچک، پشیمان نباشد و دوباره بخواهد آن را انجام دهد. یا آن که گناه صغیره را کوچک شمرده و یا این که با انجام آن خوشحالی کند و یا گناه صغیره را به صورت آشکاری انجام دهد» (۲۰). این نوع از اصرار و تکرار، نه تنها موجب ارتکاب گناه بیشتر میشود بلکه به مرور زمان میتواند عادتهای ناپسند را در فرد ایجاد کرده و زمینهساز گناهان بزرگتر گردد. در واقع، تکرار گناهان صغیره و عدم توجه به آثار منفی آنها میتواند در نهایت به گناهان کبیره منجر شود.
تفاوت گناهان کبیره و صغیره
تفاوت گناهان کبیره و صغیره از منظر فقهی و دینی قابل بررسی است و این تفاوتها در آثار و پیامدهای آنها بهطور واضحی مشهود است. گناهان کبیره بهعنوان گناهان بزرگ و شدید در دین اسلام شناخته میشوند و اثرات سنگینی به دنبال دارند. یکی از مهمترین تفاوتها میان گناهان کبیره و صغیره، «گناهان کبیره وعده عقوبت اخروی برآنها داده شده در حالی که گناهان صغیره کیفر اخروی ندارند و وعده عفو الهی بر آنها داده شده است» (۲۱). این بدان معناست که گناهان کبیره به صورت مستقیم به عذابهای اخروی منجر میشوند؛ در حالی که گناهان صغیره در صورت عدم تکرار و اصرار میتوانند با توبه و استغفار بخشیده شوند.
یکی دیگر از تفاوتهای عمده این دو نوع گناه، تأثیر آنها بر وضعیت اجتماعی و فردی انسان است. گناهان کبیره «سبب شکسته شدن عدالت انسان میشوند و فردی که مرتکب گناه کبیره شود عادل نیست و نمیتواند به عنوان شاهد در دادگاه حضور یافته و شهادت او مورد قبول قرار نخواهد گرفت» (۲۱). همچنین، چنین فردی نمیتواند در موقعیتهای مذهبی مانند امام جماعت قرار گیرد.
به طور کلی، «انجام گناهان کبیره حد یا تعزیر را بهدنبال دارد. فردی که این گناهان را انجام دهد باید حد و تعزیر شود، در حالی که گناهان صغیره چنین آثاری ندارند» (۲۱). بنابراین، گناهان کبیره نه تنها آثار اخروی، بلکه عواقب دنیوی و اجتماعی نیز دارند که از گناهان صغیره متمایز میشوند.
گناهان کبیره شامل چه گناهانی است؟
گناهان کبیره در اسلام به گناهانی اطلاق میشود که دارای آثار و عواقب بسیار سنگینی در دنیا و آخرت هستند. این گناهان به طور خاص در قرآن و سنت پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) ذکر شدهاند و به دلیل شدت و بزرگی، نیازمند توبه و جبران جدی از سوی فرد گناهکار هستند. امام صادق (ع) در توضیح گناهان کبیره، موارد متعددی را ذکر کردهاند که هرکدام از این گناهان دارای آثار منفی در زندگی فردی و اجتماعی انسانهاست. امام صادق (ع) گناهان کبیرهای که در قرآن آمده را موارد زیر دانستهاند:
- بزرگترین گناه کبیره شرک به خدا است
- ناامیدی از رحمت خدا
- ایمنی از مکر (عذاب و مهلت) خدا
- عاق والدین و آزار آنها
- کشتن انسان بیگناه
- خوردن مال یتیم
- رباخواری
- سحر و جادو
- زنا
- سوگند دروغ برای گناه
- خیانت در غنایم جنگی
- نپرداختن زکات واجب
- گواهی به دروغ، کتمان
- شرابخواری
- ترک نماز یا دیگر واجبات به عمد
- پیمانشکنی
- قطع رحم» (۲۲).
این گناهان علاوه بر این که در قرآن و سنت به شدت نکوهش شدهاند، در بسیاری از روایات نیز بهعنوان اعمالی که انسان را از رحمت الهی دور میکنند، معرفی شدهاند. برای مثال، شرک به خدا بزرگترین گناه است که در قرآن کریم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ» (نساء: ۴۸). همچنین، گناهان دیگری چون قتل نفس بیگناه، خوردن مال یتیم، رباخواری، و زنا نیز از جمله گناهان کبیرهای هستند که نه تنها فرد را در دنیا به مجازاتهای سخت میکشاند، بلکه در آخرت نیز عواقب شدیدی خواهند داشت. بنابراین، توبه از این گناهان و جبران آنها ضروری است تا انسان بتواند از عواقب اخروی آنها رهایی یابد.
چگونه از گناهان کبیره توبه کنیم؟
توبه از گناهان کبیره یکی از مهمترین و حساسترین مراحل بازگشت انسان به سوی خداوند است. هر انسان مؤمنی که در مسیر زندگی خود گناهی مرتکب شود، باید بداند که همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خداوند وجود دارد و هیچ گناهی نیست که از رحمت الهی خارج باشد. توبه به طور کلی به معنای بازگشت به خداوند و جبران گناهانی است که فرد از آنها مرتکب شده است. در اسلام، گناهان کبیره به دو دسته کلی تقسیم میشوند: گناهان مربوط به حقالله و گناهان مربوط به حقالناس. برای توبه از هر یک از این گناهان، روشها و شرایط خاصی وجود دارد که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
گناهان مربوط به حقالله
اگر گناه مربوط به حقالله باشد باید آنها را ترک کنیم یا اگر نسبت به آنها کوتاهی کردهایم (مانند نماز و روزه)، آنها را انجام دهیم تا خداوند توبه ما را بپذیرد. در گناهان مربوط به حقالله، فرد باید با توبه و بازگشت به سوی خداوند از گناه خود پشیمان باشد و علاوه بر ترک گناه، آن را جبران کند. به عنوان مثال، اگر فردی به دلیل سستی در انجام نماز یا روزه، مرتکب گناه شده باشد، باید علاوه بر ترک آن گناه، نماز و روزههای قضا شده را انجام دهد. در این صورت، توبه از گناه صورت میگیرد و خداوند متعال در صورت صداقت فرد، توبه او را میپذیرد. در این گونه گناهان، فرد باید تنها به درگاه خداوند توبه کند و در صورت پشیمانی از گناه، رحمت خداوند شامل حال او خواهد شد.
گناهان مربوط به حقالناس
در صورتی که گناه مربوط به حقالناس باشد، وضعیت پیچیدهتر میشود و توبه به تنهایی کافی نیست. «در واقع در گناهانی که جنبه حق الله دارند فرد باید ترک گناه کرده و علاوه بر پشیمانی سعی کند آن را جبران نماید؛ اما زمانی که گناه علاوه بر حقالله به حقالناس مربوط باشد، تنها پشیمانی از گناه و ترک آن کافی نیست و حق مردم باید ادا گردد و یا اینکه صاحب حق باید گناهکار را حلال کرده و از حق خود بگذرد» (۲۳). این بدان معناست که علاوه بر ترک گناه، باید جبران حق افراد دیگر نیز صورت گیرد. در این نوع گناهان، توبه به طور کامل زمانی محقق میشود که فرد گناهکار، رضایت و بخشش کسانی را که از آنها حقوقی ضایع کرده است، جلب کند.
گناهان زبانی
یکی از مهمترین گناهان مربوط به حقالناس، گناهان زبانی مانند تهمت زدن، غیبت کردن و دروغ گفتن است. «اگر گناه زبانی باشد مانند تهمت زدن، غیبت کردن و… فرد گناهکار باید از فرد موردنظر حلالیت بطلبد» (۲۳). در صورتی که فرد مورد نظر از گناه آگاه نباشد، لازم به عذرخواهی از او نیست، اما گناهکار باید از خداوند استغفار کند و در درگاه پروردگار تضرع نماید تا خداوند توبه او را بپذیرد. در این صورت، فرد گناهکار با توبه و پشیمانی از خداوند میتواند از کیفر گناه در قیامت ایمن باشد.
گناهان بدنی
در صورتی که گناه به طور مستقیم به بدن دیگران آسیب رسانده باشد، مانند کتک زدن یا قتل، در اسلام برای جبران این گناهان، احکامی مانند دیه و قصاص وجود دارد. «در گناهانی که فرد ضرری بدنی بر کسی وارد نموده مانند کتک زدن یا قتل، در اسلام برای آن احکامی چون دیه و قصاص اجرا میشود؛ مگر آنکه صاحب حق از گناهکار بگذرد» (۲۳). در چنین مواردی، اگر صاحب حق از گناهکار بگذرد، توبه کامل و جبران گناه صورت میگیرد، اما اگر گذشت صورت نگیرد، فرد گناهکار باید مطابق با قوانین اسلام مجازات شود.
گناهان مالی
در گناهان مالی مانند دزدی، ربا، کمفروشی و…، فرد گناهکار باید علاوه بر پشیمانی، اقدام به جبران زیان مالی کند. «در مورد گناهان ضرر و زیان مالی مثل دزدی، ربا، کمفروشی و… فرد گناهکار باید نسبت به جبران زیان مالی براساس دستورات فقهی اقدام کند» (۲۳). این جبران زیان مالی میتواند به صورت بازگرداندن مال به صاحب آن یا پرداخت غرامت انجام شود. در صورتی که فرد نتواند زیان مالی را جبران کند، باید با کمک به نیازمندان یا انجام کارهای خیرخواهانه، سعی کند گناه خود را جبران نماید.
به طور کلی، توبه از گناهان کبیره نیازمند صداقت، پشیمانی واقعی، ترک گناه و جبران حقالناس است. هر فردی که از گناه خود پشیمان باشد و به درگاه خداوند توبه کند، باید در تلاش باشد تا آثار گناه را از زندگی خود پاک کند و با جبران حقوق دیگران، خود را از بار گناه آزاد سازد.
کلام پایانی
در این مقاله به موضوع گناهان کبیره و صغیره و معیارهای تشخیص گناهان کبیره در قرآن، روایات و نظرات متشرعین پرداختیم و مواردی که موجب میشود گناهان صغیره به کبیره تبدیل شوند را بیان کردیم. در ادامه بحث نیز تفاوت گناهان کبیره و صغیره را ذکر نمودیم و در نهایت فهرستی از گناهان کبیره از نظر امام صادق (ع) که در قرآن ذکر شدهاند را ارائه دادیم و از راههای توبه از گناهان کبیره سخن گفتیم. با توجه به مطالبی که گذشت باید دریابیم که انسان باید از ارتکاب به گناهان صغیره و کبیره پرهیز کند تا بتواند زندگی سرشار از آرامشی داشته باشد و اگر ناخواسته مرتکب گناهان کبیره و صغیره شد، ناامید نشده و سعی کند با استفاده از روشهایی که بیان شد از گناهان خود توبه نماید. امید است با خواندن این مقاله اطلاعات لازم در مورد گناهان کبیره و صغیره را کسب کرده باشید و به پاسخی مناسب نسبت به سؤالات خود در این زمینه دست یابید.
کاری از تحریریه ستاد اقامه نماز
پینوشت
- دهخدا، لغتنامه. ذیل واژه.
- خواجه نصیر، اوصافالاشراف، ص ۲۵ ـ ۲۶. تهانوی. موسوعه کشاف اصطلاحات الفنون العلوم، ج ۱، ص ۸۲۷.
- بحرانی، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره (ع)، ج۱۲، ص ۲۰۳. خویی، موسوعه الامام الخویی، ج۷، ص ۳۲۴.
- کلینی، الکافی، ج۲، ص ۲۷۶ ـ ۲۸۷.
- غزالی، کیمیای سعادت، ج۲، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۲. احمد نراقی، معراجالسعاده، ص ۶۹۱ ـ ۶۹۲.
- همان.
- مشکاهالانوار فی غرر الاخبار، ج۱، ص ۲۱۱.
- نهجالبلاغه، حکمت ۳۴۸.
- بحارالانوار، ج۷۵، ص ۱۵۹. کشفالغمه، ج۲، ص ۱۰۸.
- لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۳۶.
- همان، ص ۹۵.
- مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص ۱۹۳.
- گناهان کبیره، ج۱، ص ۲۷.
- الکافی، ج۴، ص ۴۷۲.
- گناهان کبیره، ج۱، ص ۲۷.
- همان.
- همان، ج۱، ص ۲۷ و ۲۸
- دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، ج۱، ص ۳۱ ـ ۳۲.
- گناهان کبیره، ج۱، ص ۳۱.
- دستغیب، گناهان کبیره، ج۲، ص ۲۶۲ ـ ۲۶۴.
- نجفی، محمد علی، معاصی کبیره، ص ۴۱.
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۷، ص ۲۱۶.
- ر.ک کنید موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیه، ج۷، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۲. ر.ک ابوالصلاح حلبی، الکافی فیالفقه، ص ۲۴۳. ر.ک تحریرالوسیله، ج۲، ص ۱۷۲.