درس امروز استاد قرائتی «قصه موش و انبار گندم» به قلم سیداحمد زرهانی
به گزارش روابط عمومی ستاد اقامه نماز، در یادداشتی به قلم سید احمد زرهانی قائم مقام ستاد اقامه نماز، درس امروز استاد قرائتی با عنوان «قصه موش و انبار گندم» منتشر شد.
متن یادداشت به شرح ذیل است:
صبح امروز جمعی از استادان و مدیران دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام به ستاد اقامه نماز آمدند و برای دعوت از استاد جهت شرکت در اجلاس نماز با او دیدار کردند. حاج آقا قرائتی ضمن ارائه رهنمودهایی درباب مراقبت از نفس، نقبی به عالم عرفان و مثنوی معنوی زدند واشاره ای آموزنده به خطر حبط عمل کردند و سخن از انباشت گندم و دستبرد موش به میان آوردند.
همانجا چندبیت از همان مثنوی را در گنجور پیدا کردم وخواندم.باتوجه به ابعاد معرفتی و آموزنده آن ،گزیده ای از سروده مولانا را نقل می کنم و نکاتی را یاد آور می شوم.جالب است که در این ابیات مولوی یک حکمت زیبای نمازی هم جلوه گراست آنجا که تضمین می کند “لا صلوه تم الا بالحضور” باهم بخوانیم
میرهانی هر دمی ما را و باز
سوی دامی میرویم ای بینیاز
ما درین انبار گندم میکنیم
گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
و از فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
بشنو از اخبار آن صدر الصدور
لا صلوه تم الا بالحضور
گر نه موشی دزد در انبار ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست
ریزهریزه صدق هر روزه چرا
جمع میناید درین انبار ما
بس ستارهٔ آتش از آهن جهید
وان دل سوزیده پذرفت و کشید
لیک در ظلمت یکی دزدی نهان
مینهد انگشت بر استارگان
میکشد استارگان را یک به یک
تا که نفروزد چراغی از فلک
گر هزاران دام باشد در قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
چون عنایاتت بود با ما مقیم
کی بود بیمی از آن دزد لئیم
به اختصار ملای روم می فرماید:
ای خداوند بی نیاز با لطف خود ما را دم بدم از کمند دامها نجات می دهی ولی بازهم از سر جهالت به مهلکه گناهان گرفتار می شویم. ما در انبار خود گندم ذخیره می کنیم و به خیال خود باقیات الصالحات فراهم می آوریم ،اما به دلیل غفلت و نسیان نمی دانیم که موش مکار گناه به انبار گندم اعمال صالح ما رخنه کرده است و دزدانه آنها را به یغما می برد و با نیرنگ ذخائر اخروی مارا نابود می کند.
پس ای انسان مسلمان و عاقبت اندیش نخست شر موش را از سر این انبار دور کن و راه معاصی را ببند و خویش را از خطر حبط عمل مصون دار وانگهی برای انباشتن گندم تکاپوکن و بر اعمال صالح بیفزای.
مولانا در ادامه با اشاره به حدیت نبوی که نقل شده است “قال النبی صلى الله علیه و آله :لا صلاه إلّا بحضور القلب” کمال اقامه نماز را در حضور قلب می داند و راز رستگاری و تقرب را در اتصال به حق بر می شمارد.
و با هوشمندی می پرسد اگر موش مکر و معصیت در انبار گندم و مخزن اعمال صالح ما حفره ای ایجاد نکرده است ،پس چرا موجودی این خزانه به غارت رفته است و بعد از چهل سال عبادت تحولی در ما رخ نداده است؟! راستی اگر نفس اماره را مهار کرده ایم چرا کارهای نیک روزانه و مستمر ما در انبار آخرتمان نمایان نیست ؟
مولانا بعد از تمثیل دیگری که شرح آن نیاز به فرصت دیگری دارد به جرقه های هدایت الهی و خاموش شدن آنها در اثر خدعه های شیطانی و هواهای نفسانی توجه می کند و راه نجات را در عنایت حق تعالی به بنده میداند و می فرماید: الهی اگر هزاران دام و مهلکه در راه باشد وقتی تو بامایی جای نگرانی نیست و در پرتو عنایات تو ترسی از دزد بدکردار نداریم و با اعتماد ره می سپاریم. البته آنگاه معبود به عبد عنایت خاص دارد که نشانه های اخلاص را در او بیابد.
شرفیابی مومن به وادی عنایت الهی مستلزم رهایی از دامگه نفس و راهیابی به وادی ذکر است پشت کردن به ماسوی الله و روشنایی دل در پرتو نور الهی میسر می شود آن گونه که در مناجات شعبانیه به ما آموخته اند: “الٰهِى هَبْ لى کَمالَ الانْقِطاعِ إِلَیْکَ، وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ، حَتَّىٰ تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ، وَتَصِیرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ”
سیداحمد زرهانی
۱۰ تیر ۱۴۰۲